کد خبر: ۷۵۱
تاریخ انتشار : ۰۲ بهمن ۱۳۸۳ - ۱۱:۴۲
او مي‌خواهد رئيس جمهور ايالات متحده شود

دورخيز كاندوليزا رايس براي جانشيني بوش

آفتاب‌‌نیوز :  او تا چند روز ديگر پشت‌ميز كالين پاول مي‌نشيند تا به مدت چهارسال سكان‌دار سياست خارجي آمريكا باشد. 

او كه مطرح‌ترين زن آمريكايي در سال‌هاي اخير است، هميشه در تصاويرش مي‌خندد. خنده‌اي كه بايد از آن ترسيد. او ايدئولوگ و نظريه‌پرداز جنگ‌هاي افغانستان و عراق بود. درعين‌حال در طرح گسترش چتر دفاع ضدموشكي آمريكا و ده‌ها مسأله نظامي امنيتي ديگر، مي‌توان نام او را پيش از «كالين پاول»، «دونالد رامسفلد» و حتي «جرج دبليو بوش» به روي كاغذ آورد.
 
اين زن بلندپرواز و جنگ‌طلب در روزهاي آغازين جنگ عراق، در مقاله‌اي باعنوان «ائتلاف ما» در «وال استريت ژورنال» نزديك به 50 كشور جهان را در صف ائتلاف جنگ عليه عراق برشمرد و نوشت: «ما با هم تصميم گرفته‌ايم تا آنچه را كه مي‌توانيم انجام دهيم تا مانع تكرار 11 سپتامبر در مقياس وسيع‌تر از سوي صدام حسين يا تروريست‌ها با سلاح‌هاي او شويم.»
 
او مي‌خواهد رئيس جمهور شود 

درست بر در ورودي يك اتاق كاري در بال غربي كاخ سفيد، عكسي از مشاور امنيت ملي ايالات متحده آمريكا، روي صحنه يك كنسرت موسيقي دست در دست «يويوما» موزيسين آويخته شده است. اين دو، ساعتي پيش‌تر باهم سوناتي از برامس را نواخته بودند. 

داخل اتاق و روي ميز كار او، چهار باكس با برچسب‌هاي «محرمانه»، «نامه‌هاي صادره»، «در دست اقدام» و «خيلي فوري» چيده شده و پشت اين چهار باكس، آينه كوچكي در حالت عمودي قرارگرفته است. 

شايد از همان چهار سالگي كه «كاندوليزارايس» براي اولين‌بار در منظر عموم به روي صحنه رفت و قطعه كوچكي از چايكوفسكي را نواخت، آنقدر اعتماد به نفس پيدا كرده بود كه بتواند از پس دشوارترين كارها و مسؤوليت‌ها برآيد. 

در سال 1984 در سميناري در دانشگاه استانفورد، اسكوكرافت كه در آن زمان رئيس كميسيون نيروهاي استراتژيك رئيس جمهور ريگان بود، درباره كنترل سلاح سخنراني كرد. رايس كه عضوي كوچك از دپارتمان علوم سياسي بود، مواضع او را به شدت به چالش كشيد. اينجا بود كه اسكوكرافت استعدادي را كشف كرد و او را براي منصبي در دولت پرورش داد. 

اسكوكرافت اين زمينه را براي رايس مهيا كرد تا در سمينارها و كنفرانس‌ها شركت كند و با افراد خاصي ديدار داشته باشد. در سال 1989 كه اسكوكرافت مشاور امنيت ملي رئيس جمهوري شد، رايس را به‌عنوان كنسول امنيت ملي به اتحاد جماهير شوروي فرستاد. 

در فاصله دوسال، رايس روابط شخصي‌اش را با خانواده جرج بوش (پدر) و همسرش گسترش داد. كاري كه در كاخ سفيد چندان مرسوم نبود.
 
بازگشت او به دانشگاه استانفورد، در سال 1991 و حضور او در كميته تحقيق رياست جمهوري در استانفورد، زمينه رياست او به‌عنوان نخستين زن و نخستين رنگين پوست در اين دانشگاه شد. 

در سال 1998، به‌وسيله جرج شولتز، وزير امورخارجه سابق ايالات متحده به جرج دبليو بوش (پسر)، كه سمت فرمانداري ايالت تگزاس را به‌عهده داشت و فعاليتش را به عنوان نامزد انتخابات رياست جمهوري سال 2000 از سوي حزب جمهوريخواه آغاز كرده بود، معرفي شد. 

كمتر از يك‌سال بعد، رايس از سمت رياست دانشگاه استانفورد استعفا داد تا در جريان انتخابات، رئيس گروه مشاوران سياست خارجي بوش باشد. 

او به‌عنوان رئيس دانشگاه استانفورد، مسؤوليت بودجه‌اي 5/1 ميليارد دلاري دانشگاهي با 1400 عضو هيأت علمي و 14 هزار دانشجو را به‌عهده داشت.

از موسیقی تا سیاست
 
كاندوليزارايس، متولد 14 نوامبر 1954 در شهر بيرمنگهام ايالت آلاباما، نامش را از نام موزيسيني ايتاليايي به نام «كن دولچزا» وام گرفته، علاوه بر نواختن پيانو، عاشق تماشاي فوتبال نيز هست. 

او مدرك دكتراي علوم سياسي‌اش را از مدرسه عالي مطالعات بين‌الملل دانشگاه دنور در سال 1981 دريافت كرد. او عضو فرهنگستان علوم و هنرهاي ايالات متحده است و تاكنون مدارك دكتراي افتخاري از كالج مورهاوس (1991)، دانشگاه آلاباها (1994) و دانشگاه نوتردام (1995) به او اعطا شده است.
 
پيروزي جرج دبليو بوش در انتخابات جنجالي سال 2000، انتصاب كاندوليزا رايس را به سمت مشاور امنيت ملي رئيس جمهوري درپي داشت. سمتي كه از او مؤثرترين زن سياهپوست در تاريخ ايالات متحده مي‌سازد.
 
در كابينه‌اي كه بوش چيد و در كمتر از يك سال به كابينه جنگ بدل شد، رايس در كنار كالين پاول، وزير امورخارجه و دونالد رامسفلد، وزير دفاع در صف اول قرار گرفت تا اين كابينه، حادثه 11 سپتامبر و جنگ‌هاي افغانستان و عراق را از سر بگذارند.
 
بوش از رايس به‌عنوان كسي نام مي‌برد كه مسائل سياست خارجي را به‌گونه‌اي تشريح مي‌كند كه او مي‌فهمد!

سياستمداران آمريكايي از رايس به‌عنوان موفق‌ترين مشاور امنيت ملي در تاريخ سياسي ايالات متحده، پس از هنري كسينجر نام مي‌برند. 

با اينكه تخصص او در سياست خارجي در زمينه روسيه و بلوك شرق است، اما تجربياتي هم درباره ديگر نقاط جهان دارد. 

در زمان رياست جمهوري كلينتون، از منتقدان برجسته او به‌شمار مي‌رفت و خواهان عقب‌نشيني نيروهاي اتحاد ناتو از بوسني و كوزوو بود. هنگام تبليغات رياست جمهوري بوش در سال 2000 نيز وعده مي‌داد كه نيروهاي آمريكايي از بالكان خارج خواهند شد و اروپا را به اروپاييان وا مي‌گذارند. 

او همچنين وعده داده بود كه در زمان تصدي رياست جمهوري بوش، ايالات متحده، قدرت نظامي‌اش را متوجه خليج‌فارس، آسيا و ديگر نقاطي كه منافع ملي آمريكا اقتضا مي‌كند، خواهد كرد. 

نكته جالب اينجاست كه رايس زندگي سياسي‌اش را در نقش يك «دموكرات» آغاز كرد، اما با شكست سياست‌هاي «جيمي كارتر» در افغانستان در سال 1982 به يك جمهوري‌خواه دوآتشه بدل شد. 

او مدت‌هاست كه بيش از هركس ديگري زمانش را با جرج بوش مي‌گذراند، گذشته از جلسات رسمي، در اوقات فراغت و تفريح نيز با رئيس جمهوري است و دائم با او سخن مي‌گويد، حتي هنگام تماشاي فوتبال از تلويزيون! 

ديگر براي رايس، بوش و شغلش تمام زندگي‌اش هستند. او هيچ وقت ازدواج نكرد و پدرش را چند هفته پيش از پذيرفتن مسؤوليت از دست داد. اگرچه دايره محدودي از دوستان و اقوامش را هنوز حفظ كرده، اما اكثر آنان در جنوب آمريكا و يا در كاليفرنيا زندگي مي‌كنند. 

او در واشنگتن، روابط اجتماعي خاصي ندارد و در آپارتمان حكومتي‌اش در مجموعه «واترگيت» زندگي مي‌كند و دوستان اوقات فراغتش را جرج و لورا بوش تشكيل مي‌دهند. 

با وجود آنكه رايس و بوش، زوج مناسبي به نظر نمي‌رسند، نقاط مشترك آنها، علايق مذهبي، عشق فوتبال و خوش مشربي و بذله‌گويي است. در ديدي وسيع‌تر هر دو احساس مي‌كنند كه افراد را بايد به خودي و غيرخودي تقسيم كرد و زندگي را در واژه‌هاي آدم‌هاي خوب و آدم هاي بد در مي‌يابند. 

رايس نسخه‌اي از چاپ نخست كتاب «جنگ و صلح» را به زبان روسي دراختيار دارد و آن را دوبار خوانده است و شايد هيچ كتابي به اندازه اين شاهكار تولستوي دوست نداشته باشد. 

بعضي مي‌گويند كه در نوجواني مادرش به او گفته بود كه او آنقدر زشت است كه هيچكس او را به همسري نخواهد گرفت و او با تكبر خاصي كه هنوز هم در سخن گفتن و نوشتنش به چشم مي‌خورد، گفته بود كه من روزي رئيس جمهور ايالات متحده خواهم شد. 

اگرچه او هيچ‌گاه ازدواج نكرده است، اما هنوز هم علاقه‌اش را به رياست جمهوري كتمان نمي‌كند و بسياري او را نامزد حزب جمهوريخواه در انتخابات سال 2008 مي‌دانند. جايي كه رقيب دموكرات او هم مي‌تواند يك زن ديگر باشد: هيلاري كلينتون.  
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین