گوهر یسنا انزانی با بیان اینکه شرم دارای دو مولفه اصلی یعنی "شرم درونی شده" و "شرم بیرونی" است، اظهار کرد: در نوجوانی فرد هیجانات متفاوتی را تجربه میکند که از جمله مهمترین این هیجانات خشم است. در واقع به واسطه شرم هیجان خشم رخ میدهد که میتواند منجر به پرخاشگری نوجوان نیز شود.
به گفته این روانشناس، شرم همیشه پیش از خشم ایجاد شده و این حس تدافعی شرمساری افراد را با تجاربی از خشم و خصومت مواجه میکند.
وی با بیان اینکه در شرم درونی شده تمرکز فرد بر خود و ارزیابی منفی و معیوب از خود و در شرم بیرونی تمرکز فرد بر چگونه به نظر رسیدن در ذهن دیگران است، افزود: شرم درونی شده از مهمترین تجارب منفی در طول دوران زندگی است که با میل به کناره گیری، احساس کنترل و ارزیابی منفی از خود نظیر حس نفرت از خود مرتبط است.
انزانی با یادآوری اینکه در بیشتر موارد با افزایش حس شرم، احساس حقارت و بیارزشی در نوجوان نیز شدت می گیرد، تصریح کرد: وقتی فرد حقارت و بیارزشی را تجربه میکند، بر اساس برخی احساسات افسرده ساز مثل نا امیدی و میل به دوری از دیگران و ترس از طرد شدن توسط دیگران، شرم بیشتری را نیز تجربه میکند و هرچه افراد طرد شدن بیشتری را تجربه کنند به این باور غلط میرسند که بیارزش، حقیر و دوست نداشتنی هستند و درباره وجود خود احساس شرمندگی میکند. در واقع این چرخه معیوب دائما تکرار می شود تا فرد به انزوا و گوشهگیری برسد.
این روانشناس در ادامه به اثرات مخرب حس "شرم" در نوجوانان نیز اشاره کرد و گفت: نوجوانی که نسبت به وجود خود احساس شرم میکند، از برقراری ارتباط با دیگران میترسند، تصور میکند دیگران فقط نقصها و کاستیهای او را میبینند و چون از این شرایط شرمنده است از برقراری ارتباط صمیمی با دیگران خودداری میکند.
به گفته وی، نوجوان دچار حس "شرم" هر لحظه منتظر طرد شدن از سوی دیگران در روابط خود است و از این رو به دلیل ترس از تحقیر شدن اجازه نزدیک شدن دیگران به خود را نمیدهند و اینگونه مهارتهای اجتماعیاش نیز کاهش پیدا میکند.
این روانشناس همچنین درباره اثرات منفی و در عین حال بلند مدت نهادینه شدن احساس "شرم" در نوجوانان این را هم گفت که تجربه حس شرم در بروز بسیاری از اختلالات نظیر وسواس، اضطراب خوردن، کاهش عزت نفس، افزایش پرخاشگری، افسردگی، استرس، رفتارهای جامعه ستیز و خود انتقادی زیاد نقش دارد.
انزانی والدگری منفی، اعتیاد والدین، والدین انتقادگر، دلبستگی ناایمن فرد در کودکی، القاء حس دوست داشتنی نبودن در کودکی، والدین طرد کننده، عدم دریافت عشق و امنیت از والدین، ایراد گیری و عیب جویی والدین را از جمله ریشههای نهادینه شدن احساس "شرم" در نوجوانان دانست و با بیان اینکه والدین مستبد احساس شرم را در فرزند افزایش میدهند، این را هم گفت که این نوجوانان به هنگام بزرگسالی افرادی کم رو میشوند که از ارتباط با دیگران ترس داشته و در برقراری رفتاری موثر و جراتمند با دیگران ناتوان هستند.
این روانشناس در پایان سخنان خود خطاب به والدین توصیه کرد: والدین باید پیش از فرزندآوری رفتار جراتمند، ارتباط موثر، کنترل خشم و خودآگاهی را بیاموزند و در صورت نیاز در دورههای خودشناسی شرکت کرده و مهارتهای فرزند پروری را جدی بگیرند چراکه والدین ناآگاهی که دلبستگی ایمن با فرزندان ندارند، کمال گرا و یا مستبد هستند و به خودشناسی دقیقی نرسیدهاند و دائما در حال انتقاد از فرزند هستند، میتوانند احساس شرم را در فرزند تشدید کنند.