آفتابنیوز : آفتاب: پس از هفتهها پرسپولیس قهرمان لیگ برتر شد. با گذر از دلایل فنی و كارشناسی این موفقیت برای یك تیم فوتبال، به نظر میرسد مجموعهای از عوامل اجتماعی و مدیریتی در این پیروزی موثر بودهاند كه توجه به آنها و الگو برداری از مدلهای آن در عرصه سیاسی بیفایده نخواهد بود.
1- یكی از مهمترین دلایل موفقیت پرسپولیس در رقابتی به فشردگی لیگ «هم آرمانی» تیم با هواداران بود. هر چند در هر پیكار ورزشی و حتی سیاسی قهرمانی بزرگترین آرمان است اما اطلاع رسانی صادقانه تیم و مدیریت آن به هواداران و ارتباط مستمر و احترام آمیز با آنان سبب شد در نقطه حساسی كه جبهه پرسپولیسیها نیاز به پیروزیهای مستمر داشت ورزشگاهها پر از تماشاگر باشد و باشگاه همواره با 12 بازیكن در مقابل حریفان ظاهر شود. توجه به این رویكرد از سوی گروههای اصلاح طلب و اعتدال گرا و تحلیل اجتماعی آن همان عاملی است كه به تحقق مشاركت حداكثری جامعه در نبردهای سیاسی خواهد انجامید.
2- كادر فنی و مدیریتی پرسپولیس هیچگاه دست به فرافكنی دست نزد. در مواجهه با ناداوریها و شرایط سخت، نگاه كادر فنی بویژه شخص افشین قطبی كاملاً فنی باقی ماند. حتی رقابت در شرایط نابرابر مثل كسر شش امتیاز از این تیم نیز انگیزهها و پشتكار باشگاه را برای رسیدن به هدف تعیین شده كم نكرد. اگر كمی این شرایط را با رقابت در عرصه سیاسی مقایسه كنیم قابل درك خواهد بود كه با قبول همه تنگناهایی كه در رقابتهای سیاسی وجود دارد ولی نمیتوان همه شكستها را به پای شورای نگهبان نوشت و به عبارت درست تر نیروهای میانه رو نیاز به نگاهی به درون برای موفقیت در عرصه رقابت های سیاسی دارند.
3- پرسپولیس تیمی بدون حاشیه نبود. جدای از بازیكنانی كه گاهی به خود گل میزدند و «غضنفرهای» درون تیم بودند(مانند نیكبخت) دامنه اختلاف بین كادر فنی و مدیریتی هم كم نبود. و جالب آنكه درست در همان دوره شكستهای پرسپولیس شكل گرفت. مدیریت پرسپولیس توانست با كنترل بحرانهای داخلی راه را برای موفقیت باشگاه بگشاید و اعضاء كادر فنی هم دانستند كه تنها با ائتلاف و در كنار هم بودن است كه موفقیت برای همه شكل خواهد گرفت. در میان گروههای سیاسی نیز غضنفرها كم نیستند و اختلاف هم بسیار است، توجه به همین نكته و درس آموزی از آن است كه در عرصه سیاسی قابل تامل و تحلیل است. لذا «كنترل غضنفرها» و تلاش برای اتحاد در كادر فنی جریانهای سیاسی (بخوانید رهبران) مهمترین عامل برای نیل به پیروزیهای سیاسی یکسال مانده به انتخابات ریاست جمهوری است.
4- نقش كاریزماتیك و ادب اجتماعی افشین قطبی جدای از توانمندیهای فنی وی از مهمترین عوامل پیروزی پرسپولیس بوده است. افشین قطبی با آرامش مثال زدنی و كنترل بحرانهای داخلی توانست مشاركت حداكثری هواداران را به سوی باشگاه جلب نماید. یافتن چهرههایی كه ضمن توانمندی فنی و اجرایی مشاركت احترام برانگیز طبقات اجتماعی را در عرصههای سیاسی برانگیزند از دیگر عواملی است كه نقش مهمی در موفقیت گروههای اصلاح طلب و اعتدال گرا در رقابتهای سیاسی ایران خواهد داشت.
5- و بالاخره آنكه پرسپولیس و هر تیم پیروز پس از قهرمانی به سوی هواداران خود میدود، از آنها تشكر می كند و سعی در جلب مداوم و حفظ پتانسیل اجتماعی خود دارد امری كه نزد همه گروههای و گرایشات سیاسی كمتر دیده میشود. گروههای سیاسی به جای اینكه آرمانهای بزرگ را با جامعه حامیان خود به اشتراك بگذارند و خود را از نظرات آنان بهرهمند سازند. در اتاقهای بسته مینشینند و برای جمعی تصمیم سازی میكنند كه از آنان و افكار و خواستههاشان بیگانه اند و همین عوامل است كه یك حركت اجتماعی بزرگ را در رقابتهای پیاپی دچار شكست میكند.
جناب شفیعی ما هم با حرفها و نوشتار شما كاملا موافقيم.
امان از اين غضنفر ها -كاش در گروههاي سياسي اصلاح طلب يك افشين قطبي ظهور ميكرد تا 1- اميد را در اين شرايط به اردوي مايوس و كسر امتياز شده آنان برگرداند2-با استيليها ومرزبانهاي اصلاح طلب اعلام همدلي كند هر چند اين اعلام همدلي تبليغاتي باشد و3-يك فكر بكر براي غضنفرها كند تا شرايط را بغرنج تر نكرده و بيش از اين گل وارد دروازه خوي نكرده است
وقتی یکی از غضنفر ها خودش رئیس یکی از احزاب اصلاحات باشد و هیچ جور نشود جلوی حرف زدن وی را گرفت، آن وقت چه باید کرد؟!
چنانچه نيروهاي كناريمان توان انجام مديريت نوين را ندارند كمي به آن طرفتر نظري انداخته و چنانچه فرد شاسيته اي وجود داشت از آن استفاده كنيم
مگه اون وقتي كه قوه مقننه و قوه مجريه در اصلاحات بود چه اتفاق مهمي افتاد.
قبول دارم كه فيلترهاي زيادي مثل ....سر راهشان بود ولي چه فايده...
حضور خاتمي در انتخابات دولت دهم يعني حضور 80٪ مردم و اين بيش از اينكه به نفع اصلاحات باشه به نفع اون كسانيه كه حضور مردم رو به سرپوشي براي كاراشون تبديل ميكنن...
بين شعار و عمل هرچه فاصله باشد در درازمدت مشاركت كاهش مي يابد و اين بزرگترين آفت گروههاي سياسي منتقد است و اگر موضوع نياز به هواداران را فقط هنگام راي در نظر بگيريم و بيرحمي هاي اين سياسيون در كسب قدرت و له كردن حتي طرفداران خودي در بعد از انتخابات موجب خالي شدن صندوق شان را درپي خواهد داشت كه در بازي فوتبال مربيان تيز هوشي مثل افشين قطبي از آن قافل نيستند.
به نظر بنده تا زماني كه گروههاي اصلاح طلب نتوانند توانايي خود را (يا به عبارت ديگر نداشتن ضعف) در دوره بدست گرفتن قدرت براي مواجهه با مسائل و مشكلات (هميشه در موضع ضعف قرار نداشتن) نشان دهند توده مردم دوباره به آنها اعتماد نمي كنند.
مسائلي مانند هر 9 روز يك بحران:
حوادث كوي دانشگاه...
ترور حجاريان...
كفن پوشيدن عده اي در اعتراض به ...
تحصن نمايندگان مجلس...
احكام ... در مجلس...
و صدها مورد ديگر...
لطفا اين چند جمله را ولو با حذف قسمتهاپي از آن نشان دهيد تا كمي درد دل ما هم فروكش كند.
پرسپولیس باید قهرمان میشد تا این ۹۰۰۰۰ نفر آسیبی به خودشان٬ شهرشان٬ و همشهریانشان نرسانند.بدین سبب آنقدر وقت اضافه داده شد تا تیم پایتخت به گل دست پیدا کند و قهرمان شود. به این قضیه اضافه کنید به ازای هر خطا کارت زرد برای سپاهان.