طرح موضوع بازنگری در قانون اساسی در روزهای اخیر، از سوی محمدرضا باهنر، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری، مطرح و با واکنشهای مختلفی از سوی جناحهای اصولگرا و اصلاح طلب رو به رو شده است.
در این میان، غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، نماینده مجلس دهم و نهم درباره تغییر قانون اساسی میگوید: «فکر میکنیم با تغییر قانون اساسی میخواهیم حکومت را خدشه دار کنیم؛ درحالی که حکومت قانون اساسی باید خوب، محکم و قرص باشد.»
او همچنین درباره ایده دو مجلسی شدن در ایران تاکید میکنید که «ما یک مجلس سنا در سطح بسیار بسیار عالی میخواهیم که مسائل کلان را بررسی و سطحی بالا دستی از مجلس محلی یا ملی را داشته باشد که این مجلس را نداریم؛ بنابراین دچار تعارض منافع هستیم.»
مشروح گفتوگوی غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، نماینده ادوار گذشته مجلس با قرن نو را در ادامه میخوانید:
آقای جعفرزاده! در چند روز اخیر دوباره ایده دو مجلسی شدن مطرح شده است، نگاه شما به این ایده چیست؟
واقعیت این است که یک مجلسی در کشور ما جواب نمیدهد و دچار مشکل، تعارض منافع و درگیر مسائل محلی میشود و خواه ناخواه مسائل ملی فراموش میشود. شما هر جور که نگاه کنید ما نتوانستیم پیشرفتی در حوزه پارلمان داشته باشیم. انصافا یک بخشی از سطح بالای نارضایتی از پارلمان مربوط به ساختارهاست.
سوپرمن هم به مجلس برود بازهم دچار مشکل میشود
چرا که اگر سوپرمن را هم به مجلس ببرید باز دچار مشکل خواهد شد. با عرض پوزش، فارغ از اینکه برخی افرادی که در مجلس هستند، صلاحیت حرفهای حضور در پارلمان را ندارد؛ اما، ساختار هم دچار مشکل است.
نیاز به یک مجلس سنا در سطح بسیار عالی داریم
ما یک مجلس سنا در سطح بسیار بسیار عالی میخواهیم که مسائل کلان را بررسی و سطحی بالا دستی از مجلس محلی یا ملی را داشته باشد که این مجلس را نداریم؛ بنابراین دچار تعارض منافع هستیم. در حال حاضر، همه توپها را به سمت شورای نگهبان میرود، نمیخواهم از این شورا دفاع کنم اما، در اینجا میگویند خلاف شرع یا خلاف قانون اساسی. خیلی اتفاقات دیگر که مسائل عمومی کشور است یا اتفاقاتی که اصلا نباید به تصویب برسد، با این حال این اتفاقات میافتد. بنابراین، نیاز است که ما یک مجلس سنا داشته باشیم. نماینده هفت دور گذشتهی مجلس الان فقط دارد مصاحبه میکند، یعنی ۲۸ تا ۳۰ سال وقت مملکت صرف یک آدم به عنوان قانون گذار شد که اگر در این مدت درسی را میخواند، سوپر دکترا داشت.
مجلس فعلی توان، قدرت و اتاق فکر ندارد
اصرار دارم، که ما نیاز به دو مجلس داریم، یک مجلسی بالادستی و حرفهای که در آن هم افراد میتواند به صورت ۴ ساله ورود پیدا کنند و سناتور شوند. این تجربه موفق دنیا است، ولی ما آمدیم یک مجلس درست کردیم. از صفر تا صد یعنی از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را هم از این پارلمان انتظار داریم، بنابراین مسائل پیش نمیرود و بعد میگویند نظارت ضعیف است. وقتی بحث گمرک میشود میگویند نظارت مجلس ضعیف است، بحث مواد مخدر میشود میگویند مجلس کجاست؟. حدود انتظار ما از مجلس بسیار بالا است و این مجلس توان و قدرت و اتاق فکر ندارد.
چرا این ساختارها در طول این سالها اصلاح نشد؟ چرا اصرار به ادامه وضع موجود است؟
قانون اساسی این اجازه را به ما نمیدهد. ما باید بدون حب و بغض یک بازنگری روی ساختارهای ۴ دهه کشور داشته باشیم. ما در هر ۳ قوه مشکلاتی را داریم، در قوه قضائیه در مسائل دادسرا و دادرسی مشکل داریم، یا در قوه مجریه کمبود یک نخست وزیر فریاد میکشد، در قوه مققنه دو پارلمانی نیاز است؛ بنابراین ساختارهای ما نیاز به یک بازنگری دارد و ارجحترین شیوه برای کشور انتخاب شود. کشور در حال حاضر در مقطع صفر نیست و ۴ دهه را پشت سر گذاشته است. گاهی کشور در مقطع صفر است و ما ضرورتها انتخاب میکردیم، طبیعتا نمیتوانستیم سناتور داشته باشیم و همچنین برای تشکیل مجلس سنا باید ۱۶ سال از عمر انقلاب میگذشت. اما، الآن بعد ۴۳ سال میتوان ساختار کشور ایالتی و ولایتی را با یک افکار دیگر بررسی کنیم و چطور میتوانیم چرخ حرکت کشور را در هر ۳ قوه سرعت بدهیم.
مجلس در کار اجرا خیلی دخالت میکند
بنابراین با توجه به تجربه ۴ دهه خود میتوانیم یک بازنگری خوبی در قانون اساسی داشته باشیم. در مقاطعی یک افراط و تفریطی یا مسائل شخصی اتفاق افتاد اما، الآن ضرورت کشور چیست؟ یکی به من بگوید معاون اول یعنی چی؟ (خنده) معنی ندارد. یک نفر از خارج میآید، میگوییم این فرد معاون اول است، آن شخص میپرسد شما معاون دوم هم دارید؟ (خنده)
علاوه بر قوه مققنه، در دادگاه ها، دادسراها و محاکم قضائی مشکلات زیادی داشته و احتیاج به یک بازنگری حرفهای تری در پروندههای قضایی داریم. در قوه مجریه و تعداد وزارت خانهها و یک بازنگری بسیار جدی نیاز است. در قوه مقننه، جای پارلمان محلی کجاست یا جای پارلمان ملی کجاست؟
در حالی که هیچ کدام جایگاهی ندارند. ساختارهای کشور نیازمند است که توسط دلسوزان، دلسوازنه بررسی شود. چرا کشور ۱۵ میلیون پرونده قضایی دارد، چرا نرخ تورم در کشور بالا است؟، جایگاه بانک مرکزی کجاست؟، چرا استقلال بانک مرکزی اتفاق نمیافتد؟، چرا وضعیت بانکهای ما به این صورت است و اصلا صندوق توسعه ملی یعنی چی؟
ما یک جاهایی همه در کار هم دست اندازی میکنیم و مجلس در کار اجرا خیلی دخالت میکند. مجلس محل صدور مجوز به دولت است اما، به طور مثال ۳۰ ماده به لایحه بودجه و حدود ۷۰۰، ۸۰۰ میلیارد تومان به آن اضافه کرده است.
آقای جعفرزاده! با توجه به اینکه شما هم سابقه نمایندگی را دارید، این نقد را میپذیرید که نگاه اکثر مجلسیها محلی است تا ملی؟
نمایندگان خیلی زیاد نگاه محلی دارند و تقصیری هم ندارند. یعنی سمت و سوی حرکت ریل گذاری به این شکل است. چرا انتخابات به صورت استانی برگزار نمیشود؟ برای آن که میگویند نمایندگان بتوانند به خاطر رای همیشه در میان مردم باشند. چرا شما ایراد میگیرید؟ کار غلطی است، ولی ریل گذاری این گونه است. ما هر کارخانهای که ورشکست شود به آن کمک بلاعوض میکنیم. حال شما کارخانه دار صادرات میکنید یا اثبات میکنید که ورشکست شده اید. ریل گذاریها غلط است و باید آن را درست کرد.
برخی معتقدند نگاه منطقهای نمایندگان و تلاش برای کسب امکانات و بودجه برای حوزه انتخابیه باعث زد و بندهای پشت پرده هم بین نمایندگان و دولتیها میشود یا رای آنان بر اساس نگاه منطقهای است تا منافع ملی. این آفت را چطور میتوان برطرف کرد؟
هرچقدر که موضوع ریزتر شود، مفسده بیشتر میشود. هر جا چانه زنی باشد، مفسده بیشتر میشود. وقتی شما مسائل را ریز میکنید و در کف روستا مشاهده میکنید که حسنعلی بقال باید رای بدهد و رای حسینعلی کشاورز با رای دکتر phd فلان دانشکده هر دو یک واحد هستند. پلیس فرانسه میگوید اگر ۵۰۰ نخبه به تو امضا بدهند میتوانید کاندیدای پستهای مختلف شوید. نوع انتخابات پارلمانهای دنیا را مشاهده کنید.
در کشور ما طرف به جای آنکه برود پیش ۵۰۰ استاندار و تاییدیه بگیرید، میرود پیش ۵۰۰ تا کشاورز که اکثریت آنان هم تلویزیون ندارند. نمیگویم کلا ساختار و قانون اشتباه است، بلکه در زمان خودش این ساختارها درست بود. شما در اوایل انقلاب نمیتوانستید مجلس سنا دایر کنید، چون سناتور نداشتید اما، زمانی که رشد کردید برای این رشد باید لباس خود را عوض کنید.
با تغییر قانون اساسی حکومت را خدشهدار نمیکنیم
الان فضا برای تغییر قانون اساسی چقدر فراهم است؟
ما یک مقدار خوف داریم چرا که همه مسائل را سیاسی نگاه میکنیم. فکر میکنیم با تغییر قانون اساسی میخواهیم حکومت را خدشه دار کنیم؛ درحالی که حکومت قانون اساسی باید خوب، محکم و قرص باشد. با این حال باید دلسوزان کشور قانون را بررسی کنند که مسائل در کجا گیر دارند و چرا چرخ کشور حرکت نمیکند.
چرا بعد ۴۳ سال فساد زیاد است و پول را میدزدند؟ چه مشکلی پیش آمده است؟ چرا قوانین طولانی است و مجلس و ریاست جمهوری بازدهی خوبی ندارند؟ در قوه قضائیه ۱۵ میلیون پرونده وجود دارد مگر در کشور چه خبر است؟ این موضوعات خوبی نیست. ما به صورت ساختاری مشکل داریم. شما اگر به دیوان عدالت اداری بروید و شکایتی کنید، تمیز به شما میگوید بروید ۳ سال دیگر بیایید.