حشمت الله فلاحت پیشه که ابتدای جنگ اوکراین هشدار داده بود ترکشهای جنگ اوکراین بر پیکر برجام خواهد نشست و ایران تنها بازنده این جنگ خواهد بود، اکنون نیز هشدار میدهد که روسها سعی میکنند برچام به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع شود و ایران باید مانع این بازگشت خطرناک و صدور قطعنامه تحریمی ضدایرانی جدید شود تا روسیه دوباره بازیگر اصلی دیپلماسی کشورمان نشود. این فعال سیاسی، راهکار مناسب برای مقابله با این چالش را مذاکره مستقیم با آمریکا میداند.
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم همچنین مذاکره تلفنی رئیسی و پوتین در نخستین روز حمله روسیه به اوکراین را «اشتباه» فاحش دیپلماسی ایران میداند که پیامدهای آن مغایر منافع ملی بوده است.
شرط جدید روسها برای برجام را چگونه تحلیل میکنید؟
موضع اولیانوف که لاوروف آن را فراگیرتر کرده است، سیاست روسها است که نه تنها برجام که تمامی تحولات دنیا را به اوکراین گره بزند. در دنیای اکنون ۲ پرونده باز داریم. جنگ در اوکراین و دیپلماسی در برجام را داریم. تا زمان حمله به اوکراین روسها در هر دو پرونده نقش متناقض را بازی کردند. در اوکراین سعی کردند چهره جنگی به خود نگیرند و در نهایت به جنگ رسیدند و در برجام، اما اولیانوف ماموریت داشت که خود را محور دیپلماسی و کانون میانجیگری نشان دهد، اما مشخص شد که هدف او به جای طرح مسائل قابل توافق، بیان مورادی چالشانگیز بوده تا اینکه توافق صورت نگیرد. روسها، ایران و دیگر اعضای برجام را دور زدند و نمیگذاشتند که برجام قبل از جنگ اوکراین به نتیجه برسد.
هدف روسیه از این ماجرا چیست و چه دستاوردی برای او خواهد داشت؟
شرطی که روسها گذاشتند هم زمان با مصاحبه اخیر اولیانوف بود که گفته بود ایرانیها همچون شیر مذاکره کردند و دستاوردهایی بیش از حد انتظار من به دست آوردند. این جمله آقای اولیانوف مخالفان مذاکره را تحریک کرد و واکتش نشان دادند. پاس گلی بود به اسرائیل و دیدیم که نتانیاهو همین موضوع را توئیت زد و با این کار میخواست در داخل آمریکا محافظهکاران ضدبرجام را تحریک کند. اولیانوف تلاش داشت چالش درونی را در برجام ایجاد کند و همچنان ایران در کانون روسیه قرار دهد.
ایران در این شرایط باید چه موضعی را بگیرد؟
یکی از مسئولان گفته ما برای پاسخگویی به جنایات روسیه در تاریخ نمیمانیم. من به مسئولان دولت توصیه میکنم که در تاریخ نمانند، تاریخ جدید را ببینند. برای چندمین بار روسها شان ایران را بازیچه قرار دادهاند. روسها در دستاوردهایی که توان چانهزنی ایران را تقویت کرده، نقشی نداشته اند. این دستاوردها در مقاومت مردم ایران علیه تحریم، فناوری دفاعی و هستهای ایران ریشه دارد و ربطی به روسها ندارد، اما متاسفانه روسها مانع دستاورد ملت و مردم ایران شدند و بیش از این سیاستمداران ما نباید منتظر کرملین بمانند. روسها سعی میکنند برحام به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع شود. ایران باید مانع صدور قطعنامه تحریمی ضدایرانی جدید شورای امنیت شود تا روسیه دوباره به بازیگر اصلی دیپلماسی کشورمان تبدیل نشود
سیاست پیش گرفته شده ایران در قبال جنگ روسیه تا چه حد درست میدانید؟
مواضع مختلفی از سمت مسئولان مختلف ایران اتخاذ شد، اما آن چه بیشتر درباره موضع ایران مطرح است، موضع دولت است. مذاکره تلفنی رئیسی با پوتین درروز اول حمله نظامی روسیه به اوکراین، از اشتباهات سیاست خارجی کشور بود. درست در روزی که پوتین در رسانههای جهان به عنوان زمامداری متجاوز و منفور معرفی میشد که صلح و امنیت بین المللی را به مخاطره افکنده و دنیا را تا آستانه جنگ جهانی سوم پیش برده، مذاکره تلفنی رئیسی با پوتین قابل دفاع نبود و نیست.
اینگونه رخدادها نتیجه یک روند تصمیم سازی و تصمیم گیری نادرست است که موارد زیادی از آنها در دیپلماسی ایران مشاهده شده است. با بررسی موشکافانه اشتباهات فاحش میتوان ریشههای موضع گیری غیرمنطقی و مغایر منافع ملی را طی سالیان گذشته شناسایی و از تکرار آنها در آینده پیشگیری کرد. معمولا کسانی که مسئولان کشور را به اشتباهاتی در سیاست خارجه میاندازند، معمولا در جایگاه مشورتی قرار میگیرند و این یکی از ضعفهای سیاست خارجه کشور است.
مدافعان تماس میگویند هدف از آن تقویت منافع ملی ایران بوده ...
به هیچ وجه منافع ملی در آن دیده نشد. تلاش شد این ضعف جبران شود و دیگران مواضعی اتخاذ کردند، اما مجموع این مواضع در شان جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از اولین کشورهای که به عضویت جامعه ملل و سازمان ملل متحد درآمد، نبود. این حرکت و موضع در شان ایران نبود. مواضع دولت جمهوری اسلامی ایران در قبال اوکراین به هیچ وجه قابل دفاع نبود و شاخصهای مردمی، حقوق بینالملل و منافع مردم و منافع ملی در آن دیده نشد.
این موضعگیری چه تاثیری بر ادامه مذاکرات هستهای خواهد گذاشت؟
حمله روسها به اوکراین، در بسیاری از تحولات بینالمللی به ویژه تحولات مربوط به خود این کشور تاثیر دارد و طبیعتا بر مذاکرات برجامی نیز تاثیرگذار خواهد بود و آن هم به دلیل وجود شخصی به نام اولیانوف است. اولیانوف، خلاف واقع میگوید. پیش از این هم هشدار داده بودم که هدف روسیه معامله برجام در چانه زنیهای اوکراین است و روسها نخواهند گذاشت که برجام قبل از حمله به اوکراین به نتیجه برسد و همین موضوع نیز شد. اولیانوف و خلاف واقع گفتن هایش، دیگر در وین جایگاهی نخواهند داشت و حتی تلاش طرف ایرانی برای احیای اولیانوف به ضرر منافع ملی ایران تمام خواهد شد و اتفاقا ایران باید از این مسئله استقبال کند، زیرا حاشیه نشین شدن اولیانوف، به معنای کنار رفتن خیلی از واسطهها است و عملا ایران و آمریکا میتوانند بر سر یک متن توافق کنند. اینکه ایران و آمریکا هر کدام الان انگیزههای متفاوتی برای توافق دارند. آمریکاییها میدانند چالش اصلی آنها برجام ایران نیست بلکه دور جدیدی سیاست در دنیا است و حاضر هستند بسیاری از دغدغههای خود را جمع بندی کنند و به این دغدغهها بپردازند.
چه مسیری در ادامه مذاکرات پیش روی ایران و دیگر طرفهای مذاکره است؟
اکنون، سه سناریو وجود دارد. یک سناریو؛ تکرار سناریوی لیبی است. لیبی اشتباه کرد که تسهیلات هستهای خود را به آمریکا تسلیم کرد البته قذافی در ازای این واگذاری، خواستار حفظ حکومتش شد، اما دیدیم که او سرنگون و بعد لیبی هم دچار فروپاشی شد و تا الان مردم این کشور روی آرامش به خود ندید.
سناریوی دوم، تکرار سناریوی اوکراین است. اوکراین سومین زرادخانه هستهای دنیا را داشت و در تبانی با روسیه ضعیفی که جایگزین شوروی شده بود، کل برنامه هستهای خود را تعطیل و متوقف کرد و تلاش داشت، تضمینهای امنیتی خارج از کشور خود را به دست بیاورد، اما دیدیم غرب این تضمینها را به اوکراین نداد و جنگ فعلی پیش آمد.
سناریوی سوم، راه متفاوتی است و نباید با دو راه دیگر مشابه سازی شود. اگر برنامه هستهای ایران، همانگونه که همواره از سوی مقامات عالیرتبه تاکید شده در خدمت رفع تحریمها و کشاندن منابع به دست آمده از آن برای توسعه کشور باشد، این توسعه باعث ریشه دواندن برجام خواهد شد. شرکتهای مختلف از تمامی کشورها میتوانند در ایران سرمایهگذاری کنند و رشد اقتصادی نصیب کشور خواهد شد.
موضوع ایران در قیاس با لیبی و اوکراین متفاوت است. سازوکار دفاعی ایران، سازوکار نظامی نیست و سازوکار دفاع غیرهستهای است. در نتیجه امیدوارم طرف ایرانی، مجاب شود که طرف اصلی آمریکا است و با آمریکا بر سر متن به توافق برسد. از طرفی بخشی از گشودن گره وظیفه آمریکا است و باید در زمینه تثبیت قرارداد و رفع تحریمها تعللی نکنند چرا که این تعلل کاخ سفید، جریانات مخالف توافق را به حق، ناراضیتر میکند. واقعیت این است که قدرت آمریکا نیست که ایران را مجاب کرد که پای میز مذاکره برود بلکه مجموع مناسبات جهانی و منافع ملی ایران است که زمینه را برای مذاکره ایجاد کرده تا ایران به دنبال توافق است. آمریکاییها باید بپذیرند که تمامی تضمینهای ایران، تضمینهایی است که در قلمرو استفاده مسالمت آمیز از انرژی هستهای خواسته میشود و بدون دغدغه میتوانند این تضمینها را به ایران بدهند.
پیش بینی شما از ادامه مذاکرات چگونه است؟
بهتر بود که برجام پیش از جنگ اوکراین نهایی شود تا تحت تاثیر این جنگ قرار نمیگرفت. ایرانیها حتی در اوج ظلم و بدعهدی آمریکاییها از تعهدات خود عدول نکردند و گامهای توافق شده را تحت نظارت آژانس برداشتند. در دنیای آشفته کنونی آمریکاییها و کشورهای غربی میدانند که نباید ایران را به سمت آنارشی هول دهند. اگر آمریکایی نوعی بازی سیاسی را شکل دهند امکان این که ضربالاجل عدم توافق باز در ایران شکل بگیرد، وجود دارد. به همین دلیل ایران به دنبال یک توافق پایدار است. موضوع اوکراین و تضعیف اولیانوف در مذاکرات باعث شد که مواضع هستهای در ایران تا حد زیادی به یکدیگر نزدیک شود. حتی منتقدان مذاکرات در خارج از دولت بر سر این با یکدیگر توافق دارند که هر مذاکره کنندهای، چه امیرعبداللهیان و چه ظریف توافقی را امضا کند که خروحی آن تنشزدایی در جهان و توسعه در داخل باشد، باید از آن استقبال کرد.