این شاهنامهپژوه و استاد دانشگاه فردوسی مشهد در تازهترین نوشتاری که در صفحه شخصی خود منتشر کرده نوشته است: «نوروز و چنین باران باریده مبارک باد!
امسال مثل سالهای دیگر نوروز با شکوه گرامی داشته شد. تندیس شکوهمند و رقصان مولانا جلالالدین در وادی وخش که تاجیکان زادگاه او میپندارند، افراشته شد و این منطقه در اوج طنطنههای نوروزی با حضور رییس جمهور تاجیکستان و کرورکرور جمعیت سرخوش تاجیک به نام او «ناحیه جلال الدین» نامیده شد تا در کنار «ناحیه رودکی» و «ناحیه عینی» و بایسون و واسع و چندین ناحیه دیگر که به نام بزرگان فرهنگ و ادب نامگذاری شده، بگویند مولوی از ماست.
مولوی از شماست، از شیر مادر هم حلالتر برای ٱن که به نام او همچون دیگر نامهای بلند حرمت میگذارید. و تا چشم بر هم بزنیم ببینیم ناحیه جلالالدین شما هم شده است قونیهای دیگر و کلی مراسم عرس و دستافشانی و سماع و برو و بیا و توریست و کاروانهای جهانگرد که از همین ایران راهی تاجیکستان بشوند و کلی رونق اقتصادی برای برادران تاجیک، که چنین باد!
و حاصل کار آنکه خیلی زود مولوی هم بشود تاجیک و و زبانش هم تاجیکی! و همین مویرگ ارتباطی هم که از طریق زبان فارسی ما را با او در ارتباط نگه داشته گسیخته شود و دیگر نتوانیم بگوییم مثنوی از ماست، دیگر نتوانیم ادعا کنیم ما هم دیوان کبیر داریم!
و این در حالی است که در کشور ما نه یک خیابان درست و حسابی باید به نام او باشد و نه یک موزه و مرکز هنری. و مثل مورد نظامی وقتی از خواب بیدار میشویم که کار از کار گذشته و جهانیان دست ما را از دامن رومی و جلالالدین کوتاه دیدهاند.
آنگاه باید همزبان با رومی، دستافشان و نواخوان بسراییم:
نوروز رخت دیدم، خوش اشک بباریدم
نوروز و چنین باران باریده مبارک باد
محمدجعفر یاحقی
پاریس. سوم فروردین ۱۴۰۱»