سه روز مانده به پایان ۸ سال ریاست جمهوری و تحویل آن به سید ابراهیم رییسی و در نهم مرداد ۱۴۰۰، حسن روحانی آخرین سخنان خود در این جایگاه را با سه عدد مطرح کرد در فضایی که چندان هم شنیده نشد و کسی هم حوصلۀ رمزگشایی نداشت: «اگر اصل ۶۰ قانون اساسی حاکم بود و لطمه نمیخورد، چون در اوایل آذر لطمه خورد و اگر ۱۱ آذر نداشتیم و اصل ۶۰ ایستاده بود و همه به اصل ۱۱۳ احترام میگذاشتند در ماه اسفند (۱۳۹۹) تحریم مردم برداشته شده بود و امروز مردم میدیدند چه شرایطی بر کشور حاکم بود و فروردین و اردیبهشت و خرداد دیگری را میدیدند. البته آن مقدار که مقدور بود وزارت خارجۀ ما و دیگران تلاش کردند و امروز سفره آماده است و باید در باز شود تا مردم کنار سفره قرار بگیرند. کار آماده شده و امیدواریم دولت سیزدهم بتواند تکمیل کند. ما هم خوشحال میشویم که دولت سیزدهم موفق شود و فرقی ندارد دولت دوازدهم دولت موفق شود یا دولت سیزدهم، اما بسیاربسیار متأسفم که چهار پنجشش ماه از دست رفت.»
به زبان ساده و روشن مراد حسن روحانی این بود که با استقرار جو بایدن در کاخ سفید از اول بهمن ۱۳۹۹ فرصت احیای برجام فراهم آمد، اما انگار قرار نبوده همان گونه که برجام به نام او و ظریف نوشته شد احیای آن هم به آنها نسبت داده شود و شاید کسانی دوست نداشتند دلار را به قیمت پایینتر تحویل دهد.
به جای این توضیحات صریح، اما تعبیر «یازدهِ نُه» را به طعنه به کار برد تا مصوبۀ ۱۱ آذر ۱۳۹۹ (اقدام راهبردی برای رفع تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران) را یادآور شود که مجلس انقلابی با آن در واقع دست دولت روحانی را برای مذاکرات احیای برجام پس از استقرار بایدن و تمایل او میبست و دبیرخانۀ شورای عالی امنیت ملی که ریاست آن با رییس جمهور مخالف مصوبه است نیز بر آن مُهر تأیید زد. تأکید بر این تعبیر به جای ۱۱ آذر به این خاطر بود که آمریکاییها هم به واقعۀ ۱۱ سپتامبر «یازدهِ نُه» میگویند و با ایما و اشاره میخواست مصوبه یاران رقیب خود در انتخابات را مثل واقعه ۱۱ سپتامبر حمله به برجام توصیف کند.
اما چرا به اصول ۶۰ و ۱۱۳ اشاره کرد؟ چون به موجب اصل ۶۰ قانون اساسی «اِعمال قوۀ مجریه جز در اموری که مستقیماً بر عهدۀ رهبری گذاشته شده از طریق رییس جمهوری و وزراست» و اصل ۱۱۳ هم رییس جمهوری را «عالیترین مقام رسمی پس از مقام رهبری و مسؤول اجرای قانون اساسی» معرفی میکند.
او با اعداد ۱۱، ۶۰ و ۱۱۳ میخواست بگوید از اسفند ۹۹ تا مرداد ۱۴۰۰ معطل ماندیم. اما مگر انتظار داشت مجلس جدید جز این عمل کند؟
رییس جمهوری پیشین در آخرین نطق خود در واقع از مردم میخواست قضاوت دربارۀ عملکرد دولت او نه برپایۀ ۹۲ تا ۱۴۰۰ که بر اساس ۹۲ تا ۹۷ باشد، چون در اردیبهشت ۹۷ دونالد ترامپ زیر میز زد و شدیدترین تحریمها را علیه ایران اِعمال کرد. ۹۷ تا بهمن ۹۹ را اضطراری به قصد ونزوئلایی نشدن ارزیابی کنند کما این که عبدالناصر همتی رییس کل وقت بانک مرکزی هم در مصاحبه با «آگاهینو» همین را میگوید. روحانی، اما ناخرسندی خود را بابت ماههای آخر که نتوانست از فرصت پایان ترامپ استفاده کند و احیای برجام به دولت بعد موکول شد پنهان نکرد.
با این همه از یک نکته خوشحال بود. این که منتقدان برجام که تهدید کرده بودند آن را آتش میزنند ناچار به ادامۀ مذاکرات هستند و نمیتوانند این سند را کنار بگذارند. هر چند که در نیمۀ دوم ۱۴۰۰ دیدیم به جای لفظ «برجام» از تعبیر «توافق خوب» یا «توافق قوی» استفاده شد، اما برجام به هر رو مانده است.
مصداق واقعی شیطان امروز، آمریکاست.