صفحه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مطلبی آورده است: «انسانِ دورههای کهن معتقد بود آنچه در کیهان بزرگ(هستی) رخ میدهد، در کیهان خُرد(جهان انسانی) نیز صورت میگیرد.
براساس اساطیر نجومی در ایران، عمر جهان دوازدههزار سال است، و احتمالاً تحت تأثیر همین تصور، سال را به دوازده ماه تقسیم کردند.
دوازده روزِ آغاز سال را نیز نماد همه سال میدانستند و آنچه را در این دوازده روز پیش میآمد، سرنوشت سالِ خود میانگاشتند.
براساس این اساطیر، در پایان دوازدههزار سال عمر جهان، آشفتگی آغازین بازمیگردد و جهان فرومیریزد. احتمال میرود نحسیِ روز سیزدهم فروردین هم از همین تصور برآمده باشد و نشان فروریختن واپسین جهان و نظام آن باشد.
(برگرفته از: نوروز، زمان مقدس. دکتر مهرداد بهار. نوروز. بهکوشش علی دهباشی. تهران: نشر افکار. چاپ سوم. ۱۳۹۱)»