کد خبر: ۷۶۴۱۷۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۴۰۱ - ۰۸:۲۸
و حالا سیاست تزویر!

این چه منطق رسوایی است که عده‌ای در ایران از طالبان حمایت می‌کنند؟

از طالبان شگفتی‌آفرین‌تر، تطهیرکنندگان آن‌ها هستند که با مشاهده شکست کامل سیاست تطهیر، حالا به سیاست تزویر متوسل شده‌اند. آن‌ها به جای آنکه جنایت مشهد را نتیجه مستقیم قدرت گرفتن طالبان در افغانستان بدانند، تلاش می‌کنند کسانی را که بر روی ریشه‌های واقعی این جنایت انگشت می‌گذارند به تفرقه‌افکنی میان شیعه و سنی متهم کنند!
این چه منطق رسوایی است که عده‌ای در ایران از طالبان حمایت می‌کنند؟
آفتاب‌‌نیوز :

معاویه، مخالفین خود را می‌کشت و برای سرپوش گذاشتن بر جنایت خودش، برای آن‌ها مجلس ختم برگزار می‌کرد و گریبان چاک می‌زد.

سیاست معاویه‌ای را که مغز سیاست تزویر است، معمولاً دیکتاتور‌ها اِعمال می‌کنند. در کشور خودمان، رضاشاه از یکطرف بر پیشانی خودش گِل می‌مالید و در دسته‌های سینه‌زنی و عزاداری امام حسین علیه‌السلام شرکت می‌کرد و از طرف دیگر حسینیه‌ها و مساجد را می‌بست و تمام مظاهر دینی را سرکوب می‌کرد. پسرش محمدرضا هم به فرمان آمریکا و انگلیس با اسلام در ایران مبارزه می‌کرد و در همان زمان، سه روز از دهه عاشورا به مسجد سپهسالار تهران (شهید مطهری کنونی) می‌رفت و در مجلس عزاداری که دربار پهلوی برگزار می‌کرد حاضر می‌شد و به وعاظ‌السلاطین که مدح او را بالای منبر می‌گفتند صله می‌داد. صدام، حسنی‌مبارک و شاهان عربستان هم همین سیاست را دنبال کرده و می‌کنند.

حالا حکایت گروه تروریستی طالبان است که افغانستان را از آمریکا تحویل گرفت تا آن را به کانون شرارت علیه کشور‌های منطقه تبدیل کند و از مرزهایش تروریست‌های تکفیری صادر نماید و هنگامی که تروریست‌ها در مقدس‌ترین مکان‌ها مرتکب جنایت می‌شوند، بیانیه صادر می‌کند و با محکوم کردن آن، خود را تبرئه می‌کند و می‌گوید هیچ ارتباطی میان ما و این تروریست‌ها وجود ندارد. در خود افغانستان هم هر روز افرادی از نظامیان و غیرنظامیان از زنان و مردان مخفیانه کشته و یا ناپدید می‌شوند و طالبان در عین حال که خود را حکومت قدرتمند و مسلط بر کشور می‌داند، از عوامل این جنایات اظهار بی‌اطلاعی می‌کند و وعده پیگیری می‌دهد، ولی هرگز نتیجه‌ای از این باصطلاح پیگیری‌ها اعلام نمی‌شود. تندیس شهید عبدالعلی مزاری را می‌شکنند و به گردن افراد «خودسر» می‌اندازند. املاک و خانه‌های مردم را در مناطق مختلف تصاحب می‌کنند و هزاران خانواده را آواره کوه‌ها و بیابان‌ها می‌نمایند و در مقابل اعتراض‌ها و دادخواهی‌ها فقط می‌گویند دستور رسیدگی داده‌ایم. مدارس دختران را تعطیل و یک نسل را از تحصیل محروم می‌کنند و در پاسخ به اعتراض‌ها می‌گویند در حال ترتیب دادن برنامه‌های بهتر هستیم. قانون اساسی کشور را کنار می‌گذارند و فرمان باصطلاح امیرالمومنین خود را قانون واجب‌الاطاعه برای همه جا می‌زنند و آشکارا اعلام می‌کنند هرکس با آن مخالفت کند گردن زده می‌شود و در همان حال در کنفرانس‌های کشور‌های اروپائی و گردهمائی‌های وزرای خارجه کشور‌های همسایه افغانستان شرکت می‌کنند و به دروغ می‌گویند ما تغییر کرده‌ایم و به دموکراسی و حقوق بشر پای‌بند هستیم. قومیت‌های مختلف را از حداقل حقوق شهروندی محروم می‌کنند، شریعت مذاهب را حتی در احوال شخصیه اتباع آن‌ها ممنوع می‌کنند و غیر از مذهب حنفی که متعلق به خودشان است را خلاف اسلام اعلام می‌کنند و در عین حال از رعایت حقوق قومیت‌ها و مذاهب سخن می‌گویند. شیعیان را، که فقه جعفری‌شان در قانون اساسی افغانستان به رسمیت شناخته شده است، عملاً نادیده می‌گیرند و در همان حال لاف حمایت از شیعیان و طرفداری از وحدت می‌زنند. این همان سیاست تزویر است که برای تحکیم پایه‌های قدرت بکار می‌آید و به رسم تمام دیکتاتور‌ها به مجرد اینکه قدرتشان تثبیت شد، حتی همین ظاهرسازی‌ها را هم کنار می‌گذارند.

از طالبان شگفتی‌آفرین‌تر، تطهیرکنندگان آن‌ها هستند که با مشاهده شکست کامل سیاست تطهیر، حالا به سیاست تزویر متوسل شده‌اند. آن‌ها به جای آنکه جنایت مشهد را نتیجه مستقیم قدرت گرفتن طالبان در افغانستان بدانند، تلاش می‌کنند کسانی را که بر روی ریشه‌های واقعی این جنایت انگشت می‌گذارند به تفرقه‌افکنی میان شیعه و سنی متهم کنند! این روز‌ها تقریبی‌ترین افراد کشورمان، جنایت صحن رضوی را که دو شهید و یک مجروح برجای گذاشته، نتیجه جان گرفتن گروه‌های تروریستی تکفیری در افغانستان و ورود بی‌حساب و کتاب اتباع آن کشور به ایران می‌دانند. سرپوش گذاشتن بر این واقعیت تلخ، چه مشکلی را حل خواهد کرد؟ آیا غیر از اینست که تطهیرکنندگان طالبان درصدد هستند بر شکست مفتضحانه خود سرپوش بگذارند؟! تمام علمای مذاهب چهارگانه اهل سنت، گروه‌های تروریستی تکفیری که گروه طالبان هم بخشی از آنهاست را خارج از اسلام می‌دانند. با اینحال، این چه منطق رسوائی است که در ایران و در نظام جمهوری اسلامی که منادی وحدت شیعه و سنی است، عده‌ای به حمایت از گروه تروریستی طالبان افتخار و هرکس را که با تطهیر این گروه مخالف باشد، به ضدیت با وحدت مسلمانان متهم می‌کنند؟ این همان سیاست تزویر است که مردم از آن متنفرند و فریب اصحاب این سیاست معاویه‌ای را نخواهند خورد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
انتشار یافته: ۱
خروس بی محل
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۱/۲۰
0
6
من قبلا هم گفتم که داعش همانند ارتش سری طالبان و برای ترویج سیاست ارعاب و ترور در خدمت طالبان است. هرگونه حمایت و ارتباط با طالبان نتیجه اش توریج راهبرد خراسان بزرگ داعش و طالبان است.
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین