هر روز عبارت تازهای درخصوص برجام از سوی چهرههای سیاست خارجی دولت سیزدهم شنیده میشود. یک روز گفته میشود «توافق در دسترس است» روز دیگر، عبارت «ساعت صفر توافق» به کار برده میشود و ساعاتی بعد عنوان میشود که «همه پرانتزها بسته شدهاند.» اما نهایتا نه تنها تصویری از احیای برجام پیش روی افکار عمومی تصویرسازی نمیشود، بلکه اخبار و اطلاعات برآمده از برخی رسانههای خارجی بیانگر آن است که هنوز مشکلات فراوانی پیش روی احیای احتمالی برجام وجود دارد که تا زمان حل و فصل آنها دستیابی به توافق ممکن نیست.
برخی معتقدند دولت این نوع خبرسازی را انجام میدهد تا از نوسانات احتمالی در بازار ارز و سایر بازارها جلوگیری کند. اما باید توجه داشت این روشها، تنها برای مدت زمان کوتاهی جوابگو است. بازارها به مثابه یک اکوسیستم زنده و پویا، پس از مدتی بدون توجه به این فضاسازیها در مسیر نوسانات پی در پی قرار میگیرند.
شاید رفتار عاقلانهتر این بود که در زمان دولت قبلی و پس از 6 دور مذاکره بر سر احیای برجام، تصمیم نهایی درخصوص احیای این سند مهم بینالمللی اتخاذ میشد. اما در آن زمان، برخی تصمیمسازان به اشتباه تصور میکردند پس از حضور دولت جدید اصولگرا و بعد از چند ماه به راحتی میتوان دستاوردهای برجام را به نفع یک گروه سیاسی خاص مصادره کرد. در حالی که در نظام بینالملل، هر روز و هر هفتهای، آبستن حوادث تازهای است و 6 ماه در حوزه دیپلماسی، یعنی یک عمر. من به درستی نمیدانم که در زمان دولت قبلی چه حجم از گفتوگو و توافق با کشورهای 1+4 و امریکا صورت گرفته بود که شخص آقای روحانی و ظریف اعلام میکردند، گفتوگوها نهایی شده و تنها موافقت تهران باقی مانده است، اما بعد از این اظهارنظر بود که دولت قبلی تصدی خود را از مذاکرات برداشت و اعلام کرد، نوبت تصمیمسازی ایران است.
امروز بدون شک و تردید میتوان گفت که برخی افراد و جریانات در دورن دولت وجود دارند که مایل به احیای برجام نیستند. این گروهها، برای اینکه در برابر ملت نیز حرفی برای گفتن داشته باشند تلاش میکنند این فضا را القا کنند که توافق به دلیل سنگاندازیهای امریکا، امکانپذیر نشد. در این میان، بیچاره مردمی هستند که نگران مذاکرات هستند تا گرهی از مشکلات اقتصادی و معیشتیشان باز شود و کمی آرامش و ثبات را تجربه کنند.
باید روشن شود که وقتی مسوولان اعلام میکنند، توپ در زمین امریکاست، یعنی چه؟ اینکه مسوولان دولتی، مدام اعلام میکنند توپ توافق در زمین امریکاست و در نقطه مقابل مقامات امریکایی اعلام میکنند، این ایران است که باید تصمیم نهایی را درخصوص توافق بگیرد،یعنی،هنوز پرانتزهای باز فراوانی وجود دارند که دو طرف باید تلاش کنند آنها را ببندند.در این میان، هر اندازه که افکار عمومی با نگرانی و التهاب،چشمانداز پیش روی برجام را دنبال میکنند، مخالفان مذاکرات و کاسبان تحریم از به بنبست رسیدن برجام خوشحالند و لبخند میزنند. افراد و جریاناتی که مشکلات معیشتی مردم را نمیبینند و در عباراتی حیرتانگیز اعلام میکنند، باید کاخ سفید را حسینیه کنیم. گروه دیگر نیز به دنبال مدیریت بر جهان هستند و رویاهایی کودکانه در سر میپرورانند. واقع آن است که غرب تحریمها را در ازای پایان دادن به برنامههای هستهای و همکاریهای منطقهای لغو میکند. ایران هم برای احیای صادرات نفتی خود، بهبود وضعیت معیشتی مردم، بازگشت به بازارهای بینالمللی و... نیازمند برجام است. اینکه هر روز خبر تازهای از احیای برجام و دستیابی به توافق منتشر شود، به جز اینکه افکار عمومی را ملتهب سازد، فایده دیگری نخواهد داشت.