نمیدانم الان که این مطلب را میخوانید قیمت دلار همچنان در آغوش ۳۱ هزار تومان است یا ۳۲ هزار تومان را بغل کرده یا بالاتر رفته است. شما که بهتر از همه میدانید این بالاتر رفتن قیمت دلار هیچ ربطی به تحریمها و مذاکرات احیای برجام ندارد و تقصیر دولت روحانی و البته دستهای پشت پردهای است که علیه دولت سیزدهم کار میکند! در این میان معلوم نیست نقش دولت رئیسی و وزرای اقتصادی او و البته مجلس سراسر اصولگرا چیست؟ آنها در این مدت چه کردند و چرا نتوانستند حداقل در این مدت به یکی از شعارهای اقتصادی خود عمل کنند.
خوشبختانه در روزگاری هستیم که میشود به یک چشم برهم زدنی به سخنان دولتمردان امروز و منتقدان دیروز رسید و حرفهایشان را در ترازوی قضاوت گذاشت. به طور مثال محسن رضایی نامزد همیشه در صحنه ریاست جمهوری که الان معاون اقتصادی رئیس جمهور است در مورد یارانهها و بالا نرفتن قیمتها گفته بود: «میشود اجناس را گران نکنیم و ۴۵۰ هزار تومان یارانه بدهیم.» حالا باید از او پرسید پس چرا اجناس گران شد؟ گران که نه، نجومی شد.
وزیر کار دولت رئیسی در زمان حسن روحانی توییت زده بود که: «دولت با ارزپاشی به میزان ۳۰۰ میلیون دلار میتواند قیمت دلار را به کمتر از ۱۵ هزار تومان رسانده و دو ماه در همان سطح نگه دارد. تامین این مبلغ برای بانک مرکزی از آب خوردن آسانتر است.» کاش آقای عبدالملکی همین تئوری خود را روی میز رئیسجمهور میگذاشت تا امروز شاهد دلار ۱۵ هزار تومانی نه ۲۰ هزار تومانی باشیم. مگر نه اینکه این کار از آب خوردن آسان تر بود؟
قالیباف رئیس مجلس که در زمان حسن روحانی، دغدغهای جز مردم نداشت و میگفت: «مرغ ۲۹ هزار تومانی ربطی به تحریم ندارد، اوج بیعرضگی دولت است!» امروز پاسخ بدهد که قیمت امروز مرغ به چه ربط دارد؟ کاش آقای قالیباف کمی در مورد قیمتها با مردم حرف میزد.
مگر فراموش کردهایم که قاضیزاده معاون رئیسجمهور در زمانه انتخابات گفته بود: «معضل بورس قابل حل است، سهروزه میشود مشکل حاد بازار سرمایه را حل کرد و به یک دستور حکومتی از رئیسجمهور نیاز دارد». به نظر میرسد که هنوز ۳ روز تمام نشده است و گرنه که الان بورس وضعیت به سامانی داشت!
ما امروز به شیوه رائفیپور از حامیان سید ابراهیم رئیسی که در زمان حسن روحانی گفته بود: «آی مردم، اگر اومدن گفتن خدا وجود نداره یا گفتن ۶ تا خدا وجود داره ول کنین، بگید دلار چند؟!» از رئیسجمهور میپرسیم دلار چند آقای رئیسی؟
کاش این افراد و همه آنهایی که در زمان دولت گذشته مدعی بودند اداره کشور مثل خوردن یک چایی قند پهلو است، یک نشست خبری برگزار کنند و به سوالات پاسخ بدهند و بگویند که چگونه کشور را اداره میکنند؟ چرا رئیسجمهور یا رئیس مجلس نشست خبری برگزار نمیکنند تا در معرض سوال قرار بگیرند و کمی به مردم گزارش بدهند که چرا وضع کشور به اینجا رسیده است؟
با همه انتقادهایی که به حسن روحانی و دولتش وارد است اما حداقل در دور اول آن شیخ، مردم ثبات را تجربه کردند و اجناس را نمیخریدند به امید اینکه ارزانتر شود. اما حالا در آستانه یک سالگی دولت به اندازه تمام دولتها شاهد گرانی و تورم هستیم.
همه آنهایی که شعار میدادند میشود آرامش را به مردم بدون برجام و توافق با جهان هدیه کرد، الان چرا هیچ حرفی نمیزنند. چرا راهکار خود را برای کاهش قیمت ارز و یا کم شدن تورم با دولت در میان نمیگذارند؟
مگر میشود قبل از انتخابات این همه حرف زد و وعده داد و در عرصه عمل هیچ اتفاقی نیفتد و مردم هروز شاهد زکامتر شدن اوضاع باشند. دولت رئیسی خیلی زود به مرحلهای رسیده است که برخی از مردم میگویند «خدا پدر روحانی را رحمت کند.»
منبع: عصرایران/ مصطفی داننده