کد خبر: ۷۷۵۰۴۷
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۶

محمود دعایی؛ ما که جز خوبی از او ندیدیم

«ما اهالی رسانه، پدری مهربان، بااخلاق، مؤدب، دلسوز، اهل اصلاح ذات‌البین، متواضع، مردمی و به‌شدت دوست‌داشتنی را از دست داده‌ایم. هم او بود که وقتی بر پیکر اهالی فرهنگ نماز می‌خواند، پشت سرش می‌ایستادیم و ذکر نماز را زمزمه می‌کردیم و حالا شهادت می‌دهیم که: الّهُمَّ إِنَّا لَانَعْلَمُ مِنْهُ إِلّا خَیْراً (ما جز خوبی از او سراغ نداریم).»
محمود دعایی؛ ما که جز خوبی از او ندیدیم
آفتاب‌‌نیوز :

محمد مهاجری در یادداشتی نوشت: «۱- کمتر از دو هفته پیش با جمعی از اصحاب رسانه در جلسه‌ای حضور داشتیم که مرحوم آقای دعایی میزبانش بود. شخصا به استقبال تک‌تک مهمان‌ها در جلوی ساختمان روزنامه اطلاعات آمد و به همه خوشامد گفت. همه را یک‌جور تحویل گرفت؛ بدون توجه به سن و سابقه. هنگام خداحافظی هم به بدرقه تک‌تک مهمان‌ها آمد. با همه خوش‌وبش کرد و با هر کدام، شوخی متناسب با روحیه‌اش. موقع ناهار هم بدون آنکه لحظه‌ای بنشیند، کفگیر به دست از همه پذیرایی می‌کرد.

۲- اگر بگویم دعایی از معدود انسان‌های باشرفی بود که می‌شناختم، اصلا غلو نیست. تا به حال کسی نگفته که از او غیبت شنیده است. خودم چند بار شاهد بودم که هنگام مطرح‌شدن غیبت فردی دیگر مسیر حرف را تغییر می‌داد.

۳- به‌شدت ساده‌زیست بود و هنوز همان پیکانی را سوار می‌شد که از سال‌ها دور مرکبش بود. هنگام ورود به جلسات با وجود اصرار‌هایی که او را به صدر مجلس دعوت می‌کردند، در اولین جای خالی می‌نشست و گاهی که با اصرار مجبور به صدرنشینی می‌شد، با اکراه می‌پذیرفت.

۴- مشی روزنامه و روزنامه‌نگاری‌اش، کپی شیوه زیستش بود. مسالمت، انصاف، عدالت، پرهیز از تندروی و منطقی، شاخص‌ترین ویژگی‌هایی بود که از او به روزنامه اطلاعات سرایت کرده بود.

۵- چند سالی بود که دیگر نمی‌خواست در روزنامه اطلاعات باشد، اما تدبیر بزرگان کشور چنین بود که یار دیرین امام و گنجینه خاطرات، همچنان بر صدر بزرگ‌ترین، معتبرترین و قدیمی‌ترین روزنامه کشور بنشیند.

۶- چندین سال قبل بعد از یک مجلس ختم دیدمش. کنار مسجد روی پله نشسته بود. از او خواهش کردم به محل کارش برسانمش. گفت با دوستی آمده‌ام که همین اطراف است و به‌زودی می‌رسد، اگر با تو بیایم شاید ناراحت شود. تا آمدن دوستش با او هم‌کلام شدم. لحظاتی بعد گفت دوستم آمد. پیکانی از راه رسید که آرم روزنامه اطلاعات روی بدنه‌اش حک شده بود. دوست آقای دعایی در واقع راننده‌اش بود، ولی او از اسم «راننده» استفاده نکرد.

۷- ما اهالی رسانه، پدری مهربان، بااخلاق، مؤدب، دلسوز، اهل اصلاح ذات‌البین، متواضع، مردمی و به‌شدت دوست‌داشتنی را از دست داده‌ایم. هم او بود که وقتی بر پیکر اهالی فرهنگ نماز می‌خواند، پشت سرش می‌ایستادیم و ذکر نماز را زمزمه می‌کردیم؛ و حالا شهادت می‌دهیم که: الّهُمَّ إِنَّا لَانَعْلَمُ مِنْهُ إِلّا خَیْراً (ما جز خوبی از او سراغ نداریم).

۸- رفتنش در باورمان نمی‌گنجد، اما رفته است؛ آن‌هم هم‌زمان با ایام سالگرد رحلت پیر و مرادش.»

منبع: شرق
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین