صادق کرمیان از مدیران اخبار ایسنا طی یادداشتی در اینباره نوشته است: بواسطه اشتغال یکی از بستگان که از مدیران سابق یکی از شعب بزرگ و مستقل بانک ملی در تهران بود، بخوبی میدانم که پس از سرقت اخیر از صندوق امانات بانک ملی شعبه دانشگاه، اکثر کارکنان شاغل و حتی بازنشسته این بانک بزرگ کشور چه حال و هوایی پیدا کردهاند!
در این چند روز، با هر یک از کارکنان شاغل و بازنشسته این بانک که صحبت میکنم علاوه بر احساس همدردی با مالباختگان این سرقت بزرگ، اذعان دارند که شرایط روحی آنها اگر مثل مالباختگان و مشتریان بانک نباشد، کمتر از آنها هم نیست چرا که این اتفاق باعث شده تا آنها اعتبار و جایگاه سازمانی که روزگاری به آن افتخار میکردند را در خطر ببینند.
در واقع کارمندان این بانک معتقدند که اعتماد مردم به بانک ملی، نه در یک بازه زمانی کوتاه بلکه بواسطه فداکاریهای بسیاری از کارمندان همین بانک در طول بیش از ۹۰ سال فعالیت بانک ملی بوجود آمده است و در هر شرایط و موقعیتی نیز این سرمایه عمومی باید همچنان حفظ شود؛ موضوعی که البته با سرقت اخیر از شعبه دانشگاه و مالباختهشدن بیش از ۱۶۰ نفر از مشتریان این بانک، چهره اعتماد به بانک ملی را تا حدود زیادی خدشهدار کرده است.
«چندین سال رئیس خزانه یکی از شعب مستقل و بسیار مهم بانک ملی در تهران بودم. باور کنید همواره فکر و ذکرم در آن سالها حفظ امنیت خزانه این بانک و حفظ اموال و امانات مردم در این بانک بود، به طوری که برخی از مواقع مجبور بودم از خانوادهام برای رسیدگی به کارهایی که در شرح وظایفم بود بزنم. یادم هست چند سال پیش در شب عروسی دخترم و یک سال هم در شب یلدا، هشدار خطر دزدگیر شعبه را از طریق گوشی تلفن همراهم دریافت کردم و بسرعت جمع عزیزانم را در آن شرایط خاص ترک کرده و برای پیگیری ماجرا عازم شعبه شدم تا بررسی کنم که جریان این اعلام سرقت چیست، که البته هر بار هم خدا را شکر اتفاقی نیفتاده بود و به خاطر ورود یک گربه و یک پرنده به داخل ساختمان شعبه آژیر خطر به صدا درآمده بود. به هر حال آن شعبهای که ما در آن شاغل بودیم، ساختمان بسیار بزرگی داشت و این حیوانات نیز میتوانستند در طول روز از هر روزنه و یا پنجره بازی وارد ساختمان شده باشند و موقع بسته شدن بانک در آنجا حَبس شده و یک لحظه که حرکت کردهاند، سنسورهای دزدگیر بانک حرکت آنها را ثبت و در نهایت دزدگیر شعبه به کار افتاده باشد.»
اینها صحبتهای یکی از مدیران بازنشسته بانک ملی است که در طی سالهای گذشته رئیس خزانه یکی از شعب بزرگ و مستقل بانک ملی بوده است.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود میگوید: «شعار «هر جا سخن از اعتماد است، نام بانک ملی ایران میدرخشد» در سالهایی که ما در این بانک فعالیت میکردیم واقعا همیشه و در هر حال سرلوحه تمام فعالیتهای ما بوده چرا که بخش خزانه یکی از مهمترین و حتی اصلیترین بخش بانک ملی ایران به حساب میآید. البته در حال حاضر نیز تا آنجا که من میدانم همکاران شاغلِ من در بانک ملی همواره سعی کردهاند تا پاسدار این شعار و اعتماد عمومی مردم باشند و حالا که این اتفاق افتاده است، همه ما بسیار ناراحتیم و احساس میکنیم بخشی از آبروی شخصی خود ما در این جریان از بین رفته است. هرچند هنوز زوایای مختلف این سرقت مشخص نشده و نیاز به بررسیهای بیشتر است ولی اگر واقعا قصوری از ناحیه برخی افراد وجود داشته باشد، از طرف هیچ یک از کارمندان شاغل و بازنشسته بانک ملی پذیرفتنی نیست چرا که آبروی همه ما در جریان این اتفاق به خطر افتاده است؛ آبرویی که ما آن را با خون دل برای بانک ملی ایران جمع کردهایم.»
با اینکه چند سالی است که از بانک بازنشسته شده، اما این جملات آخر را با بغض به زبان میآورد؛ طوری که انگار دزد، خانه خودش را زده و حریم خانواده خودش مورد خدشه و سوءقصد قرار گرفته است.
رئیس بخش سپردههای یکی دیگر از شعب مستقل بانک ملی نیز فردای روز اعلام سرقت بانک ملی شعبه دانشگاه، اینگونه جَوّ حاکم بر شعبهای که در آن فعالیت میکند را توضیح میدهد: «همه ما از این اتفاق شوکه شدیم. با اینکه این سرقت در شعبه دیگری اتفاق افتاده ولی از اینکه به اعتبار بانک ملی لطمه وارد شده است، بسیار ناراحتیم. این سازمانی که ما سالها و روزهای جوانی خود را در آن گذراندهایم، هم اکنون بعد از گذشت تمام این سالها، مثل خانواده ماست و نمیتوانیم ببینیم که این اتفاقات این گونه بر چهره آن خدشه وارد میکند. به هر حال امیدوارم دیگر شاهد این اتفاقات در بانک ملی ایران نباشیم.»
یکی از مهمترین پرسشها درباره این اتفاق، این است که چرا در شعبهای که در زُمره شُعب ممتاز بانک ملی ایران قرار دارد، سیستم امنیتی بانک تا این حد ضعیف و ناکارآمد بوده است که هم آژیر خطر بیرون بانک بسرعت توسط سارقان غیرفعال شده و هم اینکه در سیستم امنیتی بانک، پیام هشدار فقط برای یک نفر (رئیس شعبه دانشگاه) ارسال شده است؟
در این ارتباط البته صحبتهای یکی از کارمندان بخش صندوق امانات یکی دیگر از شعبه بانک ملی نیز شنیدنی است: «سیستم اعلام سرقت اکثر دزدگیرهای بانک ملی و بطور کلی اماکن خاص به این صورت است که در هنگام حساسشدن چشمیها و سنسورهای سیستم یا هر اتفاق دیگری مثل حتی قطعشدن برق، سریعاً پیام هشدار به تلفنهای همراه تعریفشده در سیستم امنیتی ارسال میشود. بطور مثال اگر در هنگام تعطیلبودن شعبه، هر یک از سنسورهای داخل بانک به هر دلیلی حساس شوند آژیر خطر بلافاصله به صدا درمیآید و در مرحله اول دستگاه به همراه مسئول خزانه، اعلام سرقت را در آنِ واحد گزارش میدهد و اگر آن فرد بنا بر هر دلیلی آن هشدار را نبیند یا به آن توجهی نکند، هشدار سرقت بلافاصله به فرد دیگر که معمولا رئیس شعبه است ارسال میشود و اگر او هم این اعلام را نادیده بگیرد، دستگاه پیام هشدار را برای پلیس یا رئیس کلانتری محدودهای که بانک در آن قرار دارد ارسال میکند و اگر کار به این مرحله برسد، فردای آن روز پلیس این اتفاق را حتماً صورتجلسه کرده که در این صورت افراد خاطی حتما در مراجع ذیصلاح باید پاسخگوی این عدم توجه خود باشند. به همین خاطر معمولا پس از این اعلام هشدارها که به نُدرت هم اتفاق میافتد، مسئولان خود شعبه اجازه نمیدهند که کار برای بررسی ماجرا و دلیل به صدا درآمدن آژیر خطر به پلیس کشیده شود، مگر در مواردی که واقعاً از شعبه سرقتی صورت گرفته باشد.»
در هر صورت هر چند برای اعلام نظر قطعی در خصوص سرقت اخیر از صندوقهای امانات شعبه دانشگاه بانک ملی باید منتظر بررسیهای تکمیلی پلیس و کارشناسان بود اما آنچه که هماکنون بیش از هر چیز مورد توجه است اعتماد صدمهدیده مردم نسبت به کل سیستم بانکداری کشور است که به هر طریق ممکن و در کوتاهترین زمان باید توسط مسئولان ترمیم شود.
رعایت پروتکلهای استاندارد و سفت و سخت امنیتی در شعبههایی که در خود صندوق امانات دارند، جزء اولین و بدیهیترین مواردی است که به نظر میرسد با نظارت مستقیم نیروی انتظامی و مراجع ذیصلاح امنیتی کشور باید هر چه سریعتر فکری برای آن شود و در دستور کار سیستم بانکداری کشور قرار بگیرد.
به هر حال در تمام این سالها هر وقت اموال شخصی شهروندان در منازل مورد تعرض سارقان قرار میگرفت نیروی انتظامی در اطلاعیهها و هشدارهای خود همواره تأکید داشت که مردم به جای نگهداری اموال باارزش خود در منازل، آنها را در صندوقهای امانات بانکها نگهداری کنند تا این اموال از گزند سارقان درامان باشد ولی با اتفاق ناگوار اخیر که در سیستم بانکداری آن هم به دلیل برخی قصور و ایجاد حفرههای امنیتی رخ داده روشن است که سیستم بانکداری کشور باید با همکاری نهادهای امنیتی و نیروی انتظامی سیستمهای جدید و پروتکلهای امنیتی دیگری را برای حفظ اموال مردم، تعریف و آن را اجرایی کند.
از طرفی به نظر میرسد که بانکها علاوه بر مورد فوق باید این بار بطور جدی به دنبال همکاری با بیمهها باشند تا مردم بتوانند با بیمهنامههای معتبر، در مواقع این چُنینی، حداقل سرمایه خود را از دست ندهند. همکاری سیستم بانکداری و سیستم بیمه در ایران میتواند ضریب اطمینان به صندوقهای امانات را تا حدود بسیار زیادی افزایش دهد.
البته هر چند در طی این چند روز کارشناسان مختلف نظرات متفاوتی را در خصوص قوانین حاکم بر صندوقهای امانات و دلایل بانکها برای عدم پذیرش مسئولیت در قبال محتویات صندوقهای امانات بیان کردهاند اما بطور مثال اگر در کنار رعایت تمامی پروتکلهای امنیتی توسط بانکها برای حفاظت از صندوقهای امانات و اموال مردم، شرکتهای بیمه به مانند بیمهنامه خسارت خودروهای شخصی که رقم پرداخت خسارت توسط شرکت بیمه در یک بازه ریالی با حق بیمههای متفاوت است، هر صندوق را نیز با رقمها و حق بیمههای متفاوت در مقابل بلایای طبیعی، سرقت یا هر اتفاق دیگری بیمه کنند، ضریب اطمینان مردم برای استفاده از این صندوقها نهتنها کاهش نمییابد بلکه استقبال عمومی از این صندوقها بیشتر از گذشته نیز خواهد بود.
بنابراین برای اجراییشدن این کار آییننامهها و دستورالعملهای آن باید هر چه سریعتر توسط بانک مرکزی و بیمه مرکزی تهیه و تدوین و به بانکها و شرکتهای بیمه ابلاغ شود.