بعد از بنای «میدان توپخانه» جدید در «میدان ارگ سلطنتی»، توپها و توپچیان میدان ارگ را به آن محل منتقل کردند و در وسط میدان ارگ استخری هشت ضلعی ساختند. اطراف آن، راه سنگفرش مربوط به کالسکه ساختند و قسمتهای دیگر میدان را به فضای سبز اختصاص دادند. همچنین اطراف باغچهها را با ستونهای سنگی و نردههای چوبی محصور کردند. یک سال بعد برای ممنوعیت عبور و مرور چهارپایان در این میدان خندق شرقی را پُر کردند و روی آن خیابانی ساختند که از توپخانه جدید شروع میشد و تا دهنه بازار ادامه داشت. انتهای آن را هم دروازهای به خارج شهر بنا کردند و به این ترتیب عبور چهارپایان باربر از محدوده میدان ارگ قطع شد.
محمدحسنخان اعتمادالسلطنه در اینباره نوشته است: «بعد از وضع میدان ارگ و طرح حوضی وسیع در آن، غرس دوباغ در دو طرف حوض و نصب ستونهای سنگی به فاصله چهار ذرع جلوی باغها و محجر چوبی در فواصل ستونها، محض اینکه ساحت چنین میدانی از آمد و شد دواب که حمل اجناس میکنند مصون باشد، حکم شد در جانب شرقی ارگ همایون دروازهای از خارج صحرا به شهر قرار دهند و خندق شرقی شهر را انباشته، با سطح زمین برابر کنند و خیابانی عریض تا دهنه بازار تشکیل دهند.» این همان خیابان ناصریه آن زمان یا ناصرخسروی فعلی است.
۱۷۷ سال پیش در عصر صدارت میرزا تقی خان امیرکبیر تمام رفت و آمدها به تهران ثبت میشد. همزمان با سفر ناصرالدین شاه به قم، دولت فرمان داد ورود و خروج از دروازههای شهر تهران منوط به کسب مجوز شود و اسم آن را «بلیط دروازه» گذاشتند. هنگام دریافت بلیط، نام مسافر، علت مسافرت، مقصد و مبدا هم پرسیده و ثبت میشد. این کار برای حفظ امنیت سیاسی انجام میشد. از آنجا که در دوره ناصری، نان شهر مسئله اساسی حکومت بود، ورود و خروج گندم هم روزانه ثبت میشد. حتی سندی از اسامی افرادی که از دروازههای مختلف تهران رفت و آمد داشتهاند، ثبت و ضبط شده است. تهران در آن زمان ۱۲ دروازه داشته که شامل دروازههای «حضرت عبدالعظیم»، «غار»، «خانیآباد»، «گمرک»، «قزوین»، «باغشاه»، «یوسفآباد»، «دولت»، «شمیران»، «دوشان تپه»، «دولاب» و «خراسان» میشد.
عبور و مرور کالسکه در خیابانهای آن زمان تهران نیاز به زیرساخت داشته به همین دلیل دستور سنگفرش خیابانها را میدهند. سیروس سعدوندیان در کتاب «اولینهای تهران» نوشته است: «در سال ۱۲۶۷ هجری قمری برای اولین بار خیابانهای تهران سنگفرش شدند. این امر از کوچههای «ارگ» شروع شد. علت آن هم هموارشدن کالسکهسواری بود.»
روزنامه «وقایع اتفاقیه» آن زمان در شماره ۳۶ خبر میدهد: «چون همت ملوکانه مصروف بر این است که اسباب آسودگی و استراحت و تسهیل امور که در بعضی از دولتهای فرنگستان معمول است، در دولت علیه ایران هم شیوع یابد، از جمله کالسکهسواری است که پیش از این قرار نبود که همهکس داشته باشد؛ در این اوقات، مقرر فرمودند که هر کس بتواند کالسکه به راه بیندازد و سوار بشود از چاکران دولت علیه و اعیان رعایا، در سفرها یا در مرکب همایون، ماذون است. در این خصوص اذن عمومی دادند و این کالسکهها در کارخانه ابواب الجمع مقرب الخالقان «معیرالممالک» ساخته میشود.»
همین روزنامه در شماره ۳۸ خود مینویسد: «چون در این اوقات قرار شده است که روز به روز کالسکهها در شهر تهران زیاد بشود و باید راه عبور کالسکه هموار و خوب باشد لذا قرار شده که کوچههای ارگ پادشاهی را کلاً سنگفرش نمایند؛ طوری که هم عبور اسب و کالسکه آسان شود و هم پیاده به استراحت بگذرد. وسط کوچهها را به جهت عبور کالسکه گودفرش میکنند و دو طرف کوچهها را به جهت عبور پیادگان مانند سکو قدری بالا آورده با سنگهای بزرگ مرتفع فرش مینمایند و این روزها مشغول ساختن این کوچهها هستند.»
روزنامه «وقایع اتفاقیه» در شماره ۳۹ هم مینویسد: «روزنامههای سابق در باب کالسکه اشعار شده بود که منظور این است کالسکه سوار شدن در میان خلق متداول باشد و این قاعده در دولت علیه ایران نیز رواج یابد و خلق آسودهتر در طرق و شوارع حرکت نمایند. مجدداً اعلام میشود که حسب الحکم امنای دولت علیه، مقرب الخاقان «معیرالممالک» کارخانه کالسکهسازی در قورخانه مبارک به راه انداختهاند، به طوری که هر قدر کالسکه بخواهند ساخته و پرداخته میشود و به هر قسم و طرح هر کس بخواهد ممکن است و این مخصوص امنا و اعیان دولت علیه نیست بلکه هر کس از تجار و کسبه و غیره که بخواهد، اذن از دولت علیه حاصل است که کارخانه مزبور رجوع نماید و به هر طرح و قسمی که بخواهد به زودی از برای او ساخته میشود.»
گفته میشود پیش از کالسکهسازی معیرالممالک، نخستین کالسکهها در اصفهان ساخته میشد؛ کالسکههایی که به نقل روزنامه وقایع اتفاقیه کیفیت خوبی داشتند و حتی بهتر از کالسکههای ساخت فرنگ بودند.
در حال حاضر بسیاری از خیابانهای تهران از جمله پیادهروی خیابان لالهزار، سی تیر، بخشی از میدان حسنآباد و بازار تهران برای زیبایی بیشتر و به تقلید از کشور همسایهمان ترکیه سنگفرش شدهاند که جلوه خوبی هم دارد اما عابران پیاده از این اتفاق چندان دلِ خوشی ندارند چرا که یا پایشان به این تکهسنگها گیر میکند و پدر کفشهایشان درمیآید یا زمانی که باران و برفی میبارد، سنگهایی که شُل شدهاند آب را تا داخل کفش و زانوهایشان هم پرتاب میکند.