آفتابنیوز : آفتاب- سرویس بین الملل: ماندلا بدون شک یکی از چهره های ماندگار مبارزه علیه آپارتاید در جهان است. او در طول سال های طولانی عمر خود همواره به فعالیت و مبارزه با نژاد پرستی ادامه داده است. وی همواره پای بند به عدم توسل به خشونت بود. ویژگی های ممتاز شخصیتی او موجب شده که به محض شنیدن نامش در بسیاری از کشورها موج مثبت و احساس روشنی در ذهن مردم ایجاد شود. ماندلا وقتی جایزه صلح نوبل را برد، اعلام کرد: «انسانیت، همه ما را سوای رنگ پوستمان به نژادی واحد تبدیل کرده و ما را قادر خواهد ساخت که همچون کودکان در بهشت زندگی کنیم، بدین سان ما سعادتمندانه خواهیم زیست».
او زندگی اش را وقف جنگهای صلیبی سیاسی کرد و عاقبت به عنوان اولین رییس جمهور سیاه پوست آفریقای جنوبی انتخاب شد. اما نلسون ماندلا هرگز از خود واقعیاش دور نشد و هویت اصیل خود را حفظ کرد. همان طوری که آنهایی که او را میشناسند این موضوع را تایید میکنند.
نلسون ماندلا پس از 27 سال در سال 1990 از زندان آزاد شد و امید زیادی برای تغییرات بعد از طوفان های سیاسی آپارتاید ایجاد کرد اما مذاکرات برای تغییرات با مشکلات و سختیهای فراوانی همراه بود و به زعم استراتژیست کلیدی کنگره ملی آفریقا شری کارلوس این وضعیت دشوار حکایت سخت و ناگواری بود که پیش روی ما قرار داشت.
کارلوس که بعدها عضو کمیسیون عالی آفریقای جنوبی شد می گوید: «آنچه که بسیار دارای اهمیت است تاثیر بیش از حد ماندلا بر روی فرهنگ و نظام خانوادهها در این کشور میباشد. آن چیزی که باعث شد تا آپارتاید از ما دور شود و ساختار سنتی تعصبات و سنگ فکری ها در هم ریزد».
ماندلای واقعگرا
گفته میشود دلایل زیادی برای احساسات واقع گرایانه مشهورترین زندانی سیاسی که اقدامات قابل توجهی را در مورد حفظ نظام خانواده انجام داده وجود دارد و آن را میتوان در ازدواج دومش با وینی (winnie) که در حال حاضر با او زندگی نمیکند، ملاحظه کرد.
کارلوس در این خصوص میگوید: «آنهایی که با او کار کردند و از نزدیک او را می شناسند میدانند که او به خاطر این مساله تا چه حد از لحاظ عاطفی آسیب دید».
او در ادامه می افزاید که: «ماندلا سعی کرد اجازه ندهد که طلاقش مانعی برای ادامه روند رو به رشد کنگره ملی آفریقا (ANC) گردد. ماندلا تلاش زیادی کرد تا همکارانش را مطمئن نماید که نباید بین او و وینی یکی را انتخاب کنند زیرا هر دو آنها رهبران ANC تلقی میشدند و آنچه برای وی حائز اهمیت بود ANC بود نه تک تک افراد و یا چیز دیگر».
بارها از کسانی که با ماندلا در گذشته کار کردند و از دوره طولانی حبس تاکنون دوستان و نزدیکان او بودند، شنیدهایم که مهمترین عامل شناسایی و تشخیص او از سایرین در جهان، متفاوت بودن اوست. او را در آفریقای جنوبی همه احساس میکنند و به نشانه احترام مخولو (پدر بزرگ) صدا میزنند و در میان بزرگان خاندان ماندلا به عنوان افتخاری مادیبا می شناسند.
آمینا کاچالیا (Amina Cachalia) می گوید: «او همواره در میان ماست در حالی که دیواری به دور خود کشیده است». آمینا کسی است که از یک خانواده سیاسی آمده است و با نهضت مقاومت مهاتما گاندی در آفریقای جنوبی مبارزاتش را آغاز کرده است.
او از همسر سابق ماندلا نقل میکند که اگر همسرش مدت زیادی را در زندان سپری نکردهبود و یا زودتر آزاد شده بود آنها زودتر از هم جدا میشدند.
آمینا می گوید: «من با شنیدن این جملات از وینی دچار تعجب و شگفتی شدم». وینی فکر میکند که آنها در دو میسر جدا از هم از لحاظ احساسی رشد کردهاند و دو انسان کامل و اما متفاوتند. البته برخی معتقدند: «شاید بعد از آنکه او یک فعال سیاسی مشهور و رهبر ملی گردید دلیل و انگیزه قویتری برای جدایی پدیدار گردید».
شواهد نشان میدهد غم جدایی نلسون از وینی باعث شد او ناگزیر در مسیر ازدواج با فرد دیگری قرار گیرد. او بعد از مدتی برای رهایی از غم و اندوه با گراکاماچل ارتباط پیدا کرد. او کسی بود که پیش از این با رییس جمهور موزامبیک ازدواج کرده بود و اکنون زنی مطلقه محسوب میشد.
روری استین (Rory Steyn) از قول خانم ماچل وقتی که عاشق ماندلا شده بود می گوید: «یکبار ماندلا به او گفته است که می خواهد شکلات، گل و طلا برایش بخرد. شاید نتوانید تصور کنید که چه اتفاقی افتاد وقتی که ماندلا به شهر سنتون (یک فروشگاه مرکزی در حوالی شمالی ژوهانسبورگ) به منطقه محلی فروشندگان شکلات رفت؟ ما هم انواع حدسها و گمانها را در مورد رفتار ماندلا در ذهن ساختیم اما اکثریت بر این باور بودیم که ماندلا میخواسته آنها را برای همسرش بخرد».
اما او گفت: «ماندلا در کمال ناباوری من گفت که می خواهد آنها را برای خودش بخرد». روری استین می گوید: «ماندلا یک واقع گرایی است که علی الظاهر حرکاتش کمتر تظاهرگرا و ظاهری بیشتر مبتنی بر واقعیت گرایی دارد. ماندلا پیش بینی نشدنی است اما هیچ برخورد یا رفتار وی در ذهن خطا و یا کنشی خارج از حیطه اخلاق به حساب نمیآید».
یک بغل احساس استین می گوید تعالیم و روشهای او به عنوان یک نیروی سیاسی تاثیرگذار در آفریقای جنوبی که میتواند اینگونه در مقابل آپارتاید بایستد، گاهی اوقات ظن و شک را نسبت به ماندلا ایجاد میکند، چون بعضا حمایتهایی نیز از او میشود که این ایده را تایید میکند اما اگر به عقب برگردیم و دقایقی از یک روز را که او میخواست به عنوان رییس جمهوری رسما کار خود را در سال 1994 آغاز نماید به یاد آوریم، میفهمیم که او فردی واقع گراست که در رفتارهایش خلوص و شفافیت موج میزند.
گفته میشود درست بعد از مراسمی که در پروتاریا به عنوان رییس جمهوری جدید برگزار میشد، ماندلا سفری به استادیوم پارک ایس در ژوهانسبورگ نمود که حمایتش از تیم فوتبال آفریقای جنوبی که بازامبیا بازی داشت را نشان دهد او عجله زیادی برای بازگشت به پروتاریا داشت اما بدون آنکه چیزی بگوید در فضای سردرگمی تیم حفاظتش از ماشین رسمیاش پیاده شد و به سوی یک افسر پلیس پیر حرکت کرد.
افسر که با دیدن او داشت چشمهایش از حدقه در میآمد و هر لحظه چشم هایش بزرگتر و بزرگتر می شد ملاحظه کرد که ماندلا به او نزدیک می شود، وقتی به او رسید دستش را فشرد و گفت: «کلنل من فقط می خواستم بگویم که از امروز شما پلیس ما شدهاید. ANC در انتخابات پیروز شد و من هم اکنون رییس جمهور شدهام. من میخواهم شما این موضوع را بدانید و بس. امروز شما و شماها پلیس ما هستید».
استین می گوید: «پیرمرد پلیس با شنیدن این جملات اشک از چشمانش سرازیر شد و صورتش را پیمود و آنقدر گریه کرد تا زمین اطرافش را خیس خیس کرد».
اما شرلی کارلوس داستان دیگری از اولویتهای احساسی ماندلا دارد که در نوع خود جالب و شنیدنی است. در سال 1995 شرلی می گوید: «بعدها از پدرم شنیدم که رییس جمهور به دیدن پدر وی که یک کارگر فقیر از طبقات محروم بود، در بیمارستان رفته است. او در حالی در بیمارستان حضور یافت که حتی کارمندان بیمارستان و یا مطبوعات و رسانهها نیز از این موضوع باخبر نشدند. در طی این ملاقاتها ماندلا از کمکها و اعانات موثر شرلی برای آینده آفریقای جنوبی به خوبی یاد کرده و نیاز کشور را به امثال او یادآوری کرده است». شرلی میگوید: «پدرم به من گفت ماندلا رویایی است که در حقیقت به وقوع پیوسته است».
عصر بی گناهی
خوب است بدانید که این روزها ماندلا نودمین بهار زندگی اش را جشن میگیرد و جهانی که همراه او ناظر فوت کردن شمع های کیک تولدش است اشک شوق و شادی میریزد. او اگر چه بسیار پیر و فرتوت شده است اما هنوز به هنگام صبح حافظه و سطح انرژی ماندلا شرایط خوب و امیدوار کنندهای دارد هر چند که هر چه به پایان روز می رسیم، او بیشتر احساس خستگی میکند. احمد کاتردا (Ahmed Katherada) سالها با ماندلا در زندان بوده است و همچنان نیز یار و یاور اوست.
در این خصوص می گوید: «ماندلا تمام صبح روزنامه ها را با چشم هایش میخورد. بازنشستگی و ماندلا به مانند دو پدیده متضاد و متناقض میباشند. هیچ زمانی تعطیلی برای ماندلا معنایی نداشته و ندارد».
اما بر طبق گفتههای پرفسور بارنی پینیانا کهولت سن بر روی تواناییهای او تاثیر گذاشته است و او تدریجا بسیاری از تواناییهایش را نسبت به گذشته از دست داده است. اما همه می دانند که خیلی از دستاوردهای امروز مدیون زندگی پرتلاش ماندلا است.
امروز بسیاری از اصول اساسی تعالیم و آموزش های دانشگاه آفریقای جنوبی با نام ماندلا تحکیم می یابد. او کسی است که توانسته کمک شایانی در زمینه جنبش های آگاهی بخش سیاهان، حقوق بشر و توجه به مسائل معنوی را در مردم ایجاد نماید.
کاترادا می گوید: «ماندلا متعلق به عصری ست که ما به آن عصر بی گناهی میگوییم».
در ابتدای روند گسترش دموکراسی در این کشور و بسیاری از علائم و نشانههای امیدوارانه ما بعضا کم رنگ میشد و امید خود را به آینده از دست میدادیم اما امروز بعد از 15 سال با تجربیات به دست آمده در جایی ایستادهایم که با دیروز فاصله زیادی دارد.
پیتیانا (Pityana) میگوید: «حفظ و نگه داشتن ANC که حداقل از لحاظ ظاهری با نفوذ است، میتواند ارتباطی با تاریخ آن داشته باشد، تاریخی که به قلب و ذهن آفریقای جنوبی شکل داده است». او بر این باور است که ماندلا ذهن و احساس و فکر و همه وجودش را در اختیار ANC قرار داده است همان طوری که آرزوی آن را داشت. اما او نمیِخواهد درگیر هر نوع جنگ یا نیرویی در راستای تقسیم جنبش گردد.
امروز جوانانی که در طی خیابان «ولی کازی» در «سوئتو» جایی که ماندلا در آن مدتی زندگی کرده قدم میزنند، میگویند که بزرگترین دغدغه و مشکلات شان به دست آوردن شغل مناسب میباشد. اما یکی از آنها ضمن ستایش او در این میسر سخت میگوید: «من به آینده مشکوکم اما برای ماندلا ارزش زیادی قائلم. او برای ما فرصتها و امکان تغییرات را فراهم آورد، این دستاوردی است که هیچ کس نباید آن را فراموش کند و این شاید همان قدردانی است که باراک اوباما نامزد دموکراتها برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز در جشن تولد نود سالگی ماندلا عنوان کرده است. اوباما از ماندلا به خاطر نپذیرفتن جهان آنگونه که هست و نشان دادن اینکه میتوان جهان را آنگونه که باید باشد بازسازی کرد، قدردانی نمود».
امروز همه بر این باوریم که ماندلا دین خود را به جهانیان ادا نموده است.
منابع: 1- خبرگزاری BBC و CNN
2- دایره المعارف ویکی پدیا
3- مجموعه مقالات اینترنتی موجود در دانشگاه های آفریقای جنوبی