سگهای ولگرد به مخاطرهای برای در بعضی موارد شاهد مرگ کودکان و یا آسیب رهگذران در محل تجمع سگهای ولگرد در سطح شهر بودهایم. به جهت اهمیت این موضوع به ۳۰ نکته براساس گفتههای مهدی نبییان - کارشناس ارشد تنوع زیستی و پژوهشگر حیات وحش - اشاره میکنیم:
*تنها در سال ۱۴۰۰ نزدیک به ۲۵۰ هزار نفر در کشور دچار سگ گزیدگی شدهاند که از این تعداد ۲۵ هزار نفر مورد حمله سگهای ولگرد قرار گرفتهاند. این ۲۵۰ هزار نفر مجبور به تزریق داروی ضدهاری نیز شدهاند این در حالیست که در کمتر از ۱۰ سال گذشته تنها حدود ۱۰۵ هزار گزارش درسامانههای وزارت بهداشت و درمان ثبت شدهاست؛ به عبارتی در مدت ۱۰ سال این آمار ۱۰ برابر شده است.
*در مجموع روزانه حدود ۷۰۰ نفر توسط سگهای صاحبدار و ولگرد مورد گزش قرار میگیرند که از این تعداد بیش از ۶۵ نفر توسط سگهای ولگرد صورت میگیرد.
*وزارت بهداشت روزانه نزدیک به یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان خرج تامین و تزریق واکسن ضدهاری به ۷۰۰ نفری که مورد گزش قرار میگیرند را میکند. هر فردی که مورد گزش قرار گیرد بین دو تا دو میلیون و ۱۰۰ هزار تومان یارانه توسط دولت به وزارت بهداشت بابت تزریق داروی ضدهاری پرداخت میشود که این هزینهها از جیب ملت و از طریق یارانهها پرداخت میشود.
*این هزینهها تنها برای واکسن ضدهاری و جدای از هزینههای جراحی، تزریق واکسن کزاز و مراقبتهای بعد از گزش است.
*در سال ۱۴۰۰ بیش از ۵۰ انسان در کشور توسط سگها کشته شدند که ۳۵ کشته کودکان زیر ۱۰ سال بودند.
*شهرداری تهران در سال ۱۴۰۰ بیش از ۲۰ میلیارد تومان هزینه سگهای ولگرد تهران، شهرداری اصفهان بیش از ۱۵ میلیارد تومان و شهرداری یزد بیش از ۱۰ میلیارد تومان هزینه کردهاست. در مجموع در ایران سالانه حدود ۱۰۰ میلیارد تومان توسط شهرداریها و دهیاریها برای تغذیه سگهای ولگرد هزینه میشود.
*معمولا کانونهای تجمع سگهای ولگرد مناطق مشخصی مانند برخی کانونها در اطراف مراکز دفع پسماند، اطراف جادهها، پارکها، حاشیه شهرها و روستاهایی هستند که به علت غذارسانی غیرقانونی، سازمانیافته و مستمر توسط حامیان سگها، تعداد سگهای ولگرد و تجمع آنها در آن مکان افزایش مییابد.
*غذارسانی به یک گونه حیوان خاص، اولویت خاص قائل شدن برای آن حیوان نسبت به حیوانات دیگر است که باعث افزایش جمعیت آن گونه خاص میشود.
*غذارسانی به هر شکلی نوعی «حیوان آزاری» است و این اقدام از سوی تمام متخصصان محیط زیست در حیات وحش به هیچ صورت و با هیچ توجیهی برای حیوانات ولگرد و حتی حیوانات حیات وحش به رسمیت شناخته نمیشود.
*بر فرض عقیم بودن تمامی سگها و عدم زاد و ولد آنها، غذارسانی به آنها باعث افزایش طول عمرشان همچنین موجب تشدید رقابتهای غذایی و قلمرویی بین آنها شده که منجر به پرخاشگری این گونه میشود.
*غذارسانی به عادت سگها برای تامین خوراکشان تبدیل میشود که در این صورت این حیوانات به هر عابر پیادهای که حتی پلاستیک خرید در دست دارد، به گمان غذارسان بودن به او هجوم میآورند. ترس شهروند از هجوم حیوان باعث واکنش نشان دادن آنها و در نهایت حمله به شهروند میشود.
*احتمال حمله توسط سگ سیر که عادت به غذارسانی پیدا کردهاست نیز باعث انتقال بیماری یا آلودگی توسط مدفوع پخش شده این سگ میشود.
*افزایش جمعیت سگهای ولگرد هم برای انسان و هم برای حیات وحش هیچ تاثیر مثبتی ندارد.
*در تمام کشورها به جز کشور هند، ترکیه و میانمار که جنبش غذارسانی به حیوانات ولگرد را دارند، غذارسانی به حیوانات ولگرد در همه نقاط دیگر کشورها ممنوع است.
*تنها در بعضی از پارکهای محصور، افرادی با مجوز از وزارت محیط زیست یا سازمانهای مربوطه مانند شهرداریها زیر نظارت دامپزشک و سازمانهای مربوطه بعضا به گربههای عقیم در آن فضا غذارسانی میکنند؛ در جایی که امکان خروج از آن محدوده را ندارند.
*در ایران حتی یک پناهگاه حیوانات ولگرد نداریم؛ شلتر (پناهگاه حیوانات ولگرد) به صورت سلول سلول هستند. کاملا شرایط بهداشتی در آنها رعایت میشود و هیچ سگی در ارتباط با سگ دیگری نیست.
*در حالت عادی سگها بهصورت منفرد پخش هستند و مشکلات کمتری را به وجود میآورند، اما با ایجاد کانون غذارسانی و تجمع سگهای ولگرد در یک نقطه اگر سگ مریضی وجود داشته باشد، چون بهصورت طبیعی از سایر حیوانات فاصله دارد و هیچ وقت کنار هم زندگی نمیکنند مشکلی ایجاد نمیشود، اما در مرکزی که با غذارسانی همه در یک کانون جمع میشوند بیماری به سایر سگها که برای غذا آمدهاند، منتقل خواهد شد.
*مدفوع حیوانات در طبیعت تجزیه و به محیط برگردانده میشود، اما وقتی ۲۰۰ سگ در یک نقطه هر کدام روزی ۵۰۰ گرم مدفوع میکنند، تعداد زیادی مگس، حشرات و انواع کنهها که بعضا میتوانند برای انسان بسیار خطرناک یا حتی مرگآور باشند تکثیر، رشد و نمو پیدا میکنند. پسماند غذای این سگها نیز حشرات بسیار زیادی را دور خودش جمع و کانون تجمع سگها را به کانون بیماری تبدیل میکند.
*براساس بند ۱۵ ماده ۵۵ قانون شهرداریها مصوب سال ۸۷، دستورالعمل کنترل و مدیریت جمعیت حیوانات مزاحم شهری مانند موش شهری، سگهای ولگرد و گربهها در حریم شهرها و روستا از سوی وزارت کشور ابلاغ شده و اجرای آن بر عهده شهرداریها و دهیاریها است. در خارج از حریم شهرها و دِهها مسئولیت گونههای جانوری و گیاهی بر عهده دو دستگاه سازمان منابع طبیعی و سازمان حفاظت محیط زیست است.
*در صفحات ۱۰ تا ۱۲ این دستورالعمل مشخصا عنوان شده که باید سگهای ولگرد توسط شهرداریها و دهیاریها زندهگیری و به «مراکز کنترل» منتقل شوند. در مراکز کنترل، سگهای غیرمفید به روشهای انسانی مرگ آرام (یوتانایز) معدوم شوند و سگهای مفید پس از انگلزدایی برای مدتی در صورت وجود داوطلب سرپرستی با اخذ تعهدنامه «عدم رهاسازی سگ پس از عقیم سازی» تحویل سرپرست (گلهدار، کارخانهدار، باغدار) داده میشوند. در صورتی که سگی داوطلب سرپرستی نداشته باشد به عنوان سگ غیرمفید شناخته میشود و باید به روش مرگ آرام از بین برده شود.
*شهرداریها در بیشتر مراکز شهری این اقدام را انجام نمیدهند و سگها را پس از خرج مبالغ بسیار بالا و بعضا عقیمسازی مجدد در حاشیه شهرها رهاسازی میکنند؛ در صورتی که هر شهرداری اقدام به رهاسازی سگهای ولگرد پس از جمعآوری آنها کند، تخلف قانونی مرتکب شده است.
*وقتی شهرداری قصد انجام اقداماتی برای جمعآوری سگهای ولگردی دارد که باعث کشتن انسانها میشوند، برخی افراد مانع میشوند.
*سگهای عقیم شده که رها میشوند همچنان خطر حمله به انسان را دارند. این سگها پس از رهاسازی نیز نیاز به تغذیه دارند، بدین جهت آن مرکز باعث تجمع سگها خواهد شد و سگ عقیم شده مانند سگی که عقیم نیست احتمال ابتلا به انواع بیماریها را دارد و میتواند بیماریهای مختلفی را به انسان و دام منتقل کند.
*تصویب طرح عقیمسازی سگهای ولگرد برای بیش از ۳ میلیون سگ ولگرد به منزله یک نسخه گمراه کننده است چراکه نمیتوان این تعداد سگ را عقیم کرد.
*بر فرض از جمعیت ۳ میلیون سگ موجود ۱۰۰ هزار سگ را عقیم کردهایم، یعنی یک دهم از جمعیت کل سگهای ولگرد. هر سگ سالانه ۱۶ توله به دنیا میآورد. بدین ترتیب طی یک سال تمام جمعیت عقیم شده جایگزین میشوند بنابراین با تولید مثل بسیار زیاد سگها عملا عقیمسازی آنها هدر دادن پول است.
*عقیمسازی گزینهای از طرف تعدادی از حامیان و دامپزشکان است که برای کسب منافع مالی بیشتر مطرح شده است.
*عقیمسازی برای هر واحد سگ حدود ۲ میلیون تومان درآمد برای برخی حامیان و دامپزشکان دارد. هرچقدر تعداد این سگها بیشتر شود درآمد آنها نیز افزایش مییابد.
*امروزه پناهگاهداری به علت دریافت بودجه از شهرداریها و دریافت کمکهای مالی مردمی منفعت بسیاری دارد.
*شنیدهها حاکی از آن است بعضا برخی افرادی که ادعای عقیمسازی سگها را دارند، از داروی بیهوشی مورد استفاده برای عقیمسازی سوءاستفاده میکنند.
*در جریان عقیمسازی، پناهگاهداری و غذارسانی به سگهای ولگرد انواع فساد وجود دارد و به دلیل همین فسادها هنگامی که کارشناسان و متخصصان درباره لزوم مدیریت جمعیت سگهای ولگرد صحبت میکنند، این افراد به علت به خطر افتادن درآمدی که از این راه دارند، به طور جدی با آن مخالفت میکنند.