مهدی مطهرنیا کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به اینکه اساسا پایان یک منازعه میتواند با مصالحه به اتمام برسد، اظهار داشت: توافقی که در سال ۲۰۱۵ بین ایران و ۵ کشور قدرتمند جهان به علاوه آمریکا به عنوان ابر قدرت باقیمانده از فضای جنگ سرد، به امضا رسید، بیشتر یک امر سیاسی بود، تا یک امر حقوقی، در حالی که آمریکا و ایران هر کدام به ترتیب دیدگاهی موسع و مضیق نسبت به توافقی که در سال ۲۰۱۵ امضا شد، داشتند.
وی افزود: بر این اساس آمریکا از این توافقنامه دیدگاهی موسع و گسترده داشت که بر اساس دکترین قدرت هوشمند آمریکایی، باید ایران انقلابی، در قالب پرونده هستهای در دوران اوباما، تحت کدگذاری نرمش قهرمانانه از سوی ایران، کشورمان به یک عنصر خنثی در قالب دکترین آمریکا در میآمد، اما ایران به برجام نگاهی مضیق و محدود داشت که در قالب برنامه جامع اقدام مشترک تنها پرونده هستهای مورد مذاکره قرار میگرفت و دیگر پروندهای از سوی تهران در گفتگوهای ۲۰۱۵ مطرح نمیشد.
مطهرنیا گفت: بعد از حصول توافق، اما دیدگاهی معکوس آنچه گفته شد، شکل گرفت، بدین معنی که ایران نسبت به نتایج به دست آمده از برجام دیدگاه موسع و وسیع داشت، به طوریکه رهبری برای اجرای برجام ۹ شرط را مطرح کردند، که تمامی آنها باید اجرا میشد، اما در سوی مقابل آمریکا در این رابطه دیدگاهی مضیق و محدود داشت که تنها برجام را به محدود به پرونده هستهای ایران میدانست، بعد از آن نیز با روی کار آمدن ترامپ و استفاده او از پارادیم آشوب و دکترین بازیگر دیوانه و با تکیه بر استراتژی جوجیتسو، همانطور که در مبارزات انتخاباتی خود اعلام کرده بود، آمریکا را از برجام خارج کرد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: این درحالی است که پیشنویسی که در حال حاضر مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به دو طرف اصلی ماجرا یعنی ایران و آمریکا ارائه کرده، هیج ارتباطی به برجام ندارد و در واقع یک تواقق جدید است، به طوری که اگر این پیشنویس به امضا برسد، در واقع سند مرگ برجام امضا خواهد شد، اما این پیشنویس تاکنون آنچه که از آن روایت شده پر از تناقض است، در حالی که ایران اعلام کرده، تنها در شرایطی توافق خواهد کرد که تمامی تحریمها برداشته شود و بعد از آن نیز باید راستی آزمایی صورت گیرد و تضمینهای عملی برای عدم خروج دوباره آمریکا از توافق داده شود و همچنین مسئله پادمان نیز باید مختومه شود، اما این پیشنویس دربرگیرنده تمامی شروط ایران نیست.
وی ادامه داد: اما آمریکا اعلام کرده موضوعات فنی و فرابرجامی را در این پیشنویش نخواهد پذیرفت، این در حالی است که چنین وضعیتی در کنار موضوعات مطرح شده در باب ضارب سلمان رشدی و موضعگیریهایی که برخی از رسانههای کد دار در ایران پیرامون این موضوع بیان میکنند، همگی نشان از لغزندگیهای زیادی است که پیرامون احیای برجام و یا رسیدن به یک توافق جدید است.
مطهرنیا بیان داشت: حال اگر همین پیشنویس نیز به امضا ایران برسد، این موضوع برای کسانی که در داخل ایران گفتمان انقلابی را برساخت کردند، یک شکست تمام عیار خواهد بود، همچنان که برخی از جوانان گفتمان انقلابی احیای برجام را یک فاجعه قلمداد میکنند، زیرا هیج کدام از شروطی که ایران برای بازگشت به برجام مطرح کرده بود، محقق نخواهد شد، اما با این وجود ایران دوباره توافق را امضا کرده است، از سوی دیگر با امضای این پیشنویس نیز همه چیز حل نخواهد شد، زیرا پرونده هستهای ایران بسته نخواهد شد و تحریمهایی که در زمان ترامپ نیز وضع شدند همچنان باقی خواهند ماند، بنابراین بعد از امضای این پیشنویس هرچند جامعه از نظر روانی با تغییر مواجه خواهد شد و ممکن است دلار نیز برای چند ماهی چند هزار تومانی ارزانتر شود، اما ایران در یک بافت موقعیتی بسیار سخت همچنان باقی خواهد ماند.