آفتابنیوز : آفتاب: سیدمحمد خاتمی با بیان این که «این ملت عدالت و توسعه میخواهد و جواب اینها را باید از دین بگیرد» افزود: «اینها مسائلی در حوزه فرهنگ است که با کمک اندیشمندان روشنبین حوزه و دانشگاه میتوان طرح و حل کرد».
به گزارش سرویس سیاسی آفتاب، حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی طی سخنانی در دیدار با جمعی از مدیران فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی با بیان این مطلب یادآور شد: «در مقطع آغاز انقلاب اسلامی مجموعه دانشگاههای ما150 هزار دانشجو داشتند. وقتی بنده در سال 76 افتخار خدمتگزاری پیدا کردم، این عدد به حدود 700 هزار رسید و هنگامی که این مسوولیت را ترک میکردم حدود دو میلیون و پانصدهزار دانشجو داشتیم. در این میان دانشگاه آزاد در توسعه آموزش عالی نقش درخور توجهی داشت و در حال حاضر شاید بیش از نیمی از دانشجویان ما در دانشگاه آزاد مشغول به تحصیل هستند».
وی ادامه داد: «البته دانشگاه آزاد تقریباً از هیچ شروع کرد؛ گرچه مورد عنایت حضرت امام، مقام معظم رهبری ـ که آن روز رییسجمهور بودندـ و جناب آقای هاشمی رفسنجانی قرار داشت و همه علاقهمند به فعالیت این دانشگاه بودند، اما درعین حال موسسان این دانشگاه کار را از هیچ شروع کردند؛ کار دشواری که همت بزرگی میخواست و انصافاً این همت به خرج داده شد».
خاتمی افزود: «طبیعی است در آغاز کار نمیتوان انتظار داشت به نقطه اوج رسید؛ نقص و کمبود بود، ولی تحمل آن برای پیشرفت شجاعت و تدبیر میخواست و امروز دانشگاه آزاد هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی در موقعیت خوب و قابل قبولی قرار دارد».
او همچنین خاطرنشان کرد: «در کل آموزش عالی ما نه تنها این کمیت را در جامعهمان میبینیم، بلکه به لحاظ کیفی - هم در دانشگاههای دولتی و هم در دانشگاه آزاد و احیاناً بعضی شاخههای غیرانتفاعی ـ خیلی رشد کردهایم؛ چنان که امروز در زمینه تحصیلات تکمیلی، زمینه برای تحقیقات و بالابردن دانش، ایجاد ارتباطات ـ که باید با مجامع دنیا باشد ـ در موقعیت نسبتاً خوبی به سر میبریم».
وی ادامه داد: «اینکه میگویم نسبتا،ً علتش این است؛ ظرفیت ایران، بهویژه اهدافی که انقلاب اسلامی دارد، خیلی والاتر از اینهاست، والا شاید در مقایسه با بسیاری از کشورهای همتراز خودمان جلوتر هم باشیم».
خاتمی در عین حال با اشاره به برخی عقبماندگیهای احتمالی از بعضی کشورهای همسایه یادآور شد: «ما چشمانداز 20 ساله را داریم، اگر باید در سال 1404 برترین کشورهای منطقه باشیم از مهمترین شاخصهای این برتربودن علوم عالی، تکنولوژی، پژوهش و... است که محور آنها دانشگاهها هستند. متاسفم عرض کنم به هر دلیلی ما نتوانستهایم شتاب لازم را برای رسیدن به اهداف چشمانداز داشته باشیم، از جمله وضع دانشگاههای ماست که میتواند نگرانکننده باشد. مهم نیست چه کسی چه تصوری داشته است، ممکن است کسی قصد خیر داشته باشد، ولی اگر روند غلطی طی شود، نتیجه مطلوب نخواهد بود».
وی با تاکید بر این که «در محیطهای دانشگاهی حرمت و عزت اهل علم از جمله در این است که خود آنها متصدی کار شوند» تحولات صورت گرفته در دوران مسوولیتش را در این زمینه بااهمیت دانست و یادآور شد: «نقشی که ما در دانشگاهها به هیات امناها دادیم نقش معلمی بود. آنها خود تصمیمگیرنده بودند. همچنین در زمینه مدیریت نیز برنامهریزی کردیم تا هیاتهای علمی خودشان مدیران را انتخاب کنند، به این شکل که دو ـ سه نفر از میان خود انتخاب و به وزیر علوم و تحقیقات پیشنهاد میکردند، او اسامی را به شورای عالی انقلاب فرهنگی میداد تا یک نفر از آنها انتخاب میشدند. اینهاست که علم را توسعه میدهد و دانش را پیش میبرد».
خاتمی افزود: «به هر حال تحولات بزرگی ایجاد شده است؛ گرچه کافی نیست اما خدا را شکر میکنم که امروز در بخش فرهنگ و فعالیتهای فرهنگی ـ به خصوص با رویکرد پژوهش ـ در دانشگاه آزاد کارهای خوبی صورت گرفته است».
وی برای نتیجهگیری از سخنان خود به نقل دو موضوع پرداخت و اظهار کرد: «امروز در دانشگاههای اروپا لباسهایی را که استادان و فارغالتحصیلان در مراسم دارند میبینید. این لباس از کجا آمده است؟ این لباس دقیقاً اقتباس از پوشش عالمان دنیای اسلام است، به خصوص از سبکی که علما و وزراء در حوزه تمدن اسلامی آندلس و شمال آفریقا داشتند. به هرحال این نماد را از دنیای اسلام گرفتهاند و بدین معنی است که دنیای اسلام روزی کانون علم و تحقیق و معرفت و صاحب تمدنی بزرگ بود و غرب از آن خیلی بهره گرفته است».
بر اساس گزارش روابط عمومی بنیاد باران خاتمی ادامه داد: «قضیه دیگر داستان رنسانس یا نوزایش است؛ غرب میگوید من متوجه منبع و سرچشمه معرفت و هویت خود ـ که در یونان و رم بود ـ که قرون وسطی بین من و آن فاصله انداخته بود، شدم. سرچشمه این تحول آشنایی غرب با دنیای اسلام بود. بعد از فروپاشی یونان، مشکلات ایجاد شده در رم منجر به این شد که فلسفه و اندیشه یونانی با اسنکدریه به مصر آمد و مکتب اسکندرانی ایجاد شد. از آنجا که این جریان به دنیای اسلام آمد و مکتبهای بزرگ فلسفی مشاعر، اشراق و حکمت متعالیه پدید آمد. فلسفهای که از یونان آمد خیلی نحیفتر از آن چیزی بود که در دنیای اسلام شکل گرفت. تعداد مسائل فلسفی یونان محدود بود، علما و فیلسوفان اسلام مسائل تازهای را مطرح کردند، ولی فلسفه که ذاتاً به معنی حاضر آن یونان است، از دنیای اسلام آمد و دنیای غرب از این طریق با آن آشنا شد و این آشنایی یک نوع نوزایش علمی است».
رییس جمهور سابق کشورمان گفت: «نکته دیگر در ریاضیات عدد مجهول است که به x معروف است. در سفر اخیری که به اسپانیا رفته بودم شنیدم که وقتی مسلمانان از اسپانیا رفتند و امیر کاتالینا که آدم با فرهنگی بوده است، یک نفر را موظف کرد تمام آثار ادبی علما و بزرگان اسلامی را ـ یکی از غنیترین ترجمههای این آثار به زبان کاتلانیایی اسپانیا( با زبان اسپانیایی متفاوت است) اثر خوارزمی است که عدد مجهول را «شئی» میگویدـ ترجمه کند».
وی با اشاره به اینکه « در زبان کاتالینا x را شئی تلفظ میکنند» ادامه داد: «عیناً نوشته میشود xia- شئی. لابد به مرور زمان I و A افتاده و X مانده است. باز هم این از نشانههای قوت علمی دنیای اسلام در گذشته و دینی است که غرب جدید به آن دارد. ولی امروز ما از دنیا عقبیم. انصاف این است؛ عقبیم. در کجا؟ در آن چیزی که مربوط به تمدن است. مربوط به رویه زندگی است. در شهرسازی، در ابزار تولید، در نحوه زندگی کردنمان».
وی خاطرنشان کرد: «ببینید! دنیا تحت تاثیر تمدن غرب است. باید میان تمدن و فرهنگ تفاوت قائل باشیم. نمیخواهیم اینجا بحث کنیم، گفتوگوی تمدنها بیش از تمدنها، گفتوگوی فرهنگهاست. آنچه غالب است تمدن غرب است. برق، خانه، ساختمان، شهرسازی، نحوه سلوکمان، رفتوآمد،ارتباطاتمان همه متاثر از غرب است. نمیتواند هم نباشد، این تمدن جنبه سختافزاری زندگی است، اما جنبه نرمافزاری زندگی که فرهنگ است، دیرپاتر از جنبه تمدنی است. تمدن ممکن است عوض شود، ولی چون فرهنگ در متن ما جان و ذهن انسانهاست به این سادگی عوض نمیشود. چه بسا تمدنی تولد پیدا کند؛ چنانچه شیوه زندگی ما ابداً شباهتی با شیوه زندگی پدرانمان ندارد. از لباس پوشیدن و غذا خوردنمان گرفته یا نحوه تولید و ارتباطاتمان، نحوه سکونت، رفت و آمد، امرار معاشمان، همه این مسائل ـ که تمدن است ـ فرق کرده است. عمدتاً تحت تاثیر تمدن فراگیر غرب است، اما ما یک تمدن داشتیم که فرهنگ متناسب با خودش داشته است. آن فرهنگ در ذهن ما مانده و امروز یک نوع تعارض آشفتگی در ما پدید آمده است».
خاتمی خاطرنشان کرد: «علاوه بر اینکه چون زندگیمان تحت تاثیر غرب است، بحران فعلی تمدن و فرهنگ غرب به ما هم سرایت میکند، یک بحران دیگر هم داریم؛ در عمق جانمان متعلق به فرهنگی هستیم که با فرهنگ و تمدن و رویه زندگی غرب سازگار نیست. اما آیا باید از این فرهنگ دست برداریم؟ بیاییم بگوییم کهنه شده است، همانطور که غربپرستان همین را گفتند؟ عدهای هم میگفتند اصلاً هیچ چیز غرب نباید به اینجا بیاید، باید جلو غرب را ببندید. خیال میکردند با دستور، بخشنامه، فرمان و فتوا جلوی غرب گرفته میشود. ولی واقعیت چیز دیگری است؛ ما نه میتوانیم دست از سنتمان و مبنای سنتمان برداریم و نه میتوانیم تحولات موجود در زندگی را نادیده بگیریم».
وی در ادامه گفت: «بحرانی که ما داریم اینجاست؛ چه کار باید بکنیم؟ آیا باید بگوییم هرچه از گذشته به ما رسیده است اصیل است و باید آن را بچشیم؟ یا باید همه آنها را رها کنیم؟ خیر. ما دین خودمان را داریم، ولی متضمن حقیقیت است، معیارهایی وجود دارد، چارهای نداریم جز اینکه با تکیه بر معیارهای اصلی و نه صورتها و شکلها بر آن مایه و پایه تکیه کنیم و نوآوری و خلاقیت داشته باشیم. ببینیم آن جنبههای بشری فرهنگ که ما را پایبند و متعلق به قبل میکند و قابل تحول است، چیست ؟ خودمان نوآوری کنیم؛ فرهنگی که هم اصول و معیارهای اصلی ما را داشته باشد و هم بتواند جوابگوی مسائل امروز ما باشد. البته بخشنامهای نیست؛ بلکه روندی است که باید طی شود. خواستم توجه داده باشم به یکی از امالمسائلی که در زمینه فرهنگ وجود دارد».
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه « از وحدت حوزه و دانشگاه خیلی صحبت میشود» خاطرنشان کرد: «البته حوزه کار خود و دانشگاه هم کار خود را میکند؛ اما به نکتهای رسیدهایم که اختصاص به انقلاب اسلامی و تحول دارد و در سایه آن در زندگی ما تحول پدیده آمده است. انقلاب حاکی از این بود که دین در زندگی مردم دخالت میکند و حکومت میسازد. شکل حکومتی هم که ما داریم، جمهوری اسلامی است. این جمهوری اسلامی باید بتواند الگویی ارائه دهد که هم جوابگوی نیازهای امروز باشد ـ که در متن آن به سر میبریم ـ و هم جوابگوی کسانی باشد که میگویند دین جوابگوی زندگی نیست».
رئیس موسسه بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها تاکید کرد: «حکومت باید متکی به مردم باشد و مشکلات را رفع کند. نقد از جمله راههای حل مشکلات است؛ اگر مشکل را نشناخت یا جوابی داد که بدرد امروز نخورد، اشکال پیش میآید و این ناشی از نارسایی ابزاری است که ما به کار گرفتهایم. آیا در این زمینهها به عنوان کسانی که میخواهیم جامعه را ـ با پیشرفت و در عین حال طبق موازین دینی ـ اداره کنند، میپذیریم که متفکران دینی و دانشگاهی بنشینند و چارهجویی کنند. در این زمینهها حوزه و دانشگاه میتوانند همفکری و همکاری داشته باشند».
وی خاطرنشان کرد: «ما حکومت داریم، میخواهیم جوابگوی انسان امروز باشیم، انسان امروز میخواهد آزاد باشد؛ منظورم ولنگاری اخلاقی نیست، انسان آزادی میخواهد. بالاخره انسان در تبیین هر نظامی میخواهد حرمت و حقوق اساسی داشته باشد. در متن نظام دینی هم باید این نیاز زمانه تامین شود. ما باید بدانیم که میتوانیم از دین در این زمینه مدد بگیریم، نه اینکه خدای ناخواسته جوری رفتار کنیم که گویی دین با اینها مخالف است و مانع برخورداری جامعه از آزادی و پیشرفت میشود».
خاتمی گفت: «این ملت عدالت و توسعه میخواهد؛ جواب اینها را باید از دین بگیرد. اینها مسائلی است که در حوزه فرهنگ و با کمک اندیشمندان روشنبین حوزه و دانشگاه میتوان طرح و حل کرد».
سیدمحمد خاتمی در پایان سخنانش نیز اظهار کرد: «به هرحال برای شما استادان و بزرگواران که کار فرهنگی در عرصه دانشگاهی را تقبل و انصافاً کارهای خوبی کردهاید آروزی موفقیتهای بیشتر میکنم».