مردی که در درگیری خونین جوان کشتیگیر را به قتل رسانده بود به قصاص محکوم شد.
متهم که مردی جوان است در حمایت از برادرش وارد درگیری شده و جوان کشتیگیر را کشته است.
جزئیات یک قتل
یک سال قبل جوانی که از ناحیه سر و سفیدران مجروح شده بود به بیمارستان منتقل شد و ساعاتی بعد فوت کرد. با شکایت پدر مقتول پرونده به جریان افتاد.
پدر مقتول به ماموران پلیس گفت: پسرم امیرحسین که کشتیگیر بود از مدتی قبل در شرکت نصب داربست مردی به نام حامد مشغول به کار شده بود. حمید، برادر حامد، مدتی بود با پسرم درگیر بود. پسرم همیشه از بدرفتاریهای حمید گلایه میکرد. آنها حقوق پسرم را سر وقت نمیدادند ولی چون پسرم ورزشکار بود و نمیخواست از من پول بگیرد به کار در شرکت ادامه داد. آخرین بار هم حمید مقابل خانهمان آمد و شروع به فحاشی کرد. من مقابل در رفتم اما حمید با چاقو پسرم را زخمی کرده و گریخته بود.
با اطلاعاتی که مرد میانسال به پلیس داده بود ماموران به ردیابی حمید پرداختند اما او به محل نامعلومی گریخته بود.
ماموران برادر متهم را که صاحبکار قربانی بود تحت بازجویی قرار دادند.
حامد در بازجوییها گفت: امیرحسین مدتی بود در شرکت مشغول به کار شده بود. برادرم بیشتر اوقات که آنجا میآمد با امیرحسین کلکل میکرد. من چند بار به آنها تذکر داده بودم اما نمیدانم چطور شد که برادرم دست به قتل زد.
ماموران به ردیابی متهم فراری پرداختند و پس از دو هفته رد او را در قم یافتند. به این ترتیب حامد ۲۴ساله بازداشت شد و به درگیری خونین اعتراف کرد.
اعتراف به قتل
متهم در بازجوییها گفت: امیرحسین کارگر برادرم بود. چند بار که به مغازه برادرم رفته بودم با هم درگیر شده بودیم. آخرین بار به او فحش ناموسی دادم. او هم قهر کرد و از مغازه بیرون رفت. دوستم که در مغازه بود مرا آرام کرد و از من خواست تا او را با موتورم به خانهشان برسانم. بعد از اینکه دوستم را به خانهشان رساندم بار دیگر به یاد رفتارهای امیرحسین افتادم. من آن روز مشروب خورده بودم و حال طبیعی نداشتم. به همین خاطر تصمیم گرفتم مقابل خانه پدری امیرحسین بروم و او را گوشمالی دهم تا بار دیگر با من کلکل نکند.
او در تشریح جزئیات جنایت گفت: من که حال طبیعی نداشتم مقابل خانه پدری امیرحسین رفتم و از او خواستم دم در بیاید. آنجا با هم درگیر شدیم و من با چاقویی که همراه داشتم به او زدم. من قصد کشتن او را نداشتم و یک ضربه به پای او زدم. اما ضربه به سفیدران او برخورد کرده و موجب مرگ او شده بود. من از این ماجرا پشیمان هستم. باور کنید تحت تاثیر مصرف مشروب دست به این کار زدم و حتی چیز زیادی از ماجرا به خاطر ندارم.
به دنبال اعترافهای پسر جوان و بازسازی صحنه جرم برای او کیفرخواست صادر و پروندهاش برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا از خود دفاع کند.
در ابتدای جلسه پدر و مادر قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و درخواست قصاص کردند.
مادر مقتول در حالی که اشک میریخت گفت: پسرم کشتیگیر بود. چند بار با متهم درگیر شده و او را زمین زده بود. به همین خاطر او کینه پسرم را به دل گرفت و به قصد انتقامگیری مقابل خانهمان آمد و با دو ضربه قمه پسرم را بیرحمانه کشت. من به هیچ قیمتی حاضر به گذشت نیستم.
سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من آن روز همراه امیرحسین و سایر دوستانم مقدار زیادی مشروب خورده بودم. به همین خاطر حالت طبیعی نداشتم و چیز زیادی از ماجرا به خاطر ندارم .من حتی نمیدانم چه موقع با امیرحسین درگیر شدم.
قاضی پرسید: چرا مقابل خانه آنها رفته بودی؟
متهم پاسخ داد: من چیزی از ماجرا به خاطر ندارم. شاید مقابل خانه امیرحسین رفته بودم تا موتورش را از او بگیرم.
او در حالی که سرش را پایین انداخته بود گفت: باور کنید من هیچ مشکلی با امیرحسین نداشتم. من و برادرم با او دوست بودیم. حتی من چند بار او را نصیحت کردم و وقتی فهمیدم قصد ازدواج با دختری را دارد که او را میشناختم، به او گفتم دختر مناسبی نیست و بهتر است به رابطهاش پایان دهد.
با پایان دفاعیات متهم قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند.