شوهر از سایه همسرش شکایت و او را به خیانت متهم کرده است، اما سایه این اتهام را قبول ندارد و میگوید شوهرش برای ندادن مهریه به او تهمت زده است. سایه در گفتوگویی درباره روزی که برای همیشه عشق میان او و شوهرش تمام شد، میگوید.
*چند سال با شوهرت زندگی کردی؟
17 سال است که زن و شوهر هستیم، البته سه سال است که در واقع هیچ رابطهای با هم نداریم.
*اگر رابطه ندارید چرا از هم جدا نمیشوید؟
شوهرم طلاق نمیدهد، همه گرفتاریهایی که حالا درست کرده هم برای همین است. او نمیخواهد من را طلاق بدهد.
*یعنی شوهرت هنوز تو را دوست دارد؟
دروغ میگوید. دوست ندارد. فقط میخواهد انتقام بگیرد.
*چه انتقامی؟ چرا باید از تو انتقام بگیرد؟
چون من به همه گفتم چه کار کرده و آبرویش را بردم حالا میخواهد انتقام بگیرد.
*شوهرت چه کرده بود؟
به من خیانت کرد با زن دیگری صیغهای ازدواج کرد و بعد هم آن زن خانه و ماشینش را بالا کشید و رفت. شوهرم به من و پسرم خیلی سخت گرفت و بعد گفت او را ببخشیم، اما من حاضر نشدم به زندگی با او برگردم و حالا ادعا میکند من به او خیانت کردم.
*چه مدتی است که با شوهرت اختلاف داری؟
ما سه سال است جدا از هم زندگی میکنیم. او خواست پسرمان پیش او باشد و من قبول کردم. میخواست از این طریق به من فشار بیاورد و وادارم کند که بمانم.
*زنی که شوهرت با او رابطه داشت از کجا آمده بود؟
زن مطلقهای بود که در محل کار با شوهرم آشنا شده بود. آنها با هم رابطه داشتند من هم فهمیدم و اعتراض کردم شوهرم گفت که او را صیغه کرده است.
*چرا همان زمان طلاق نگرفتی؟
شوهرم طلاقم نمیدهد. او میگوید مهریهات را ببخش و خانهای که داری را هم بده ولی من قبول نکردم. من خانه را با زحمت خودم خریدم، کار کردم و خانه خریدم حالا چرا باید ببخشم؟
*شوهرت تو را متهم به رابطه نامشروع کرده، قبول داری؟
دروغ میگوید او چندین بار این تهمت را به من زده است.
*اما شوهرت مدرک ارائه داده است.
من با یکی از همکارانم چت کردم و از او کمک خواستم. این حرفها میان دو همکار عادی است، اما شوهرم آن را دستاویزی برای شکایت قرار داده که من را تحت فشار بگذارد و طلاق ندهد تا مهریهام را ببخشم.
*میدانی ممکن است مجازات شوی؟
من وکیل گرفتم. وکیلم میگوید مدارکی که ارائه شده درست نیست و من تبرئه میشوم اما حاضر نیستم به مردی که به من خیانت کرد و خانه و زندگیاش را از دست داد و حالا میخواهد خانه من را بگیرد باج بدهم. ما سه سال است که در واقع زن و شوهر نیستیم، ماههاست همدیگر را ندیدیم و هر بار که دیدیم هم به خاطر پسرمان بوده است. اگر حق طلاق داشتم نمیتوانست با من چنین کند.