۱۰۷ شخصیت چادری این سریالها انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتهاند که یافتههای این تحقیق نشان میدهد در سالهای پس از انقلاب اسلامی تصویر مطلوبی از وضعیت عفاف و حجاب در شخصیتهای زن تحصیلکرده ارائه نشده و اکثر کاراکترهای زن تحصیلکرده سریالهای تلویزیونی کشورمان، در نوع پوشش و رفتار، از شاخصهای مورد تأکید دینی و تمدنی فاصله زیادی دارند.
بر اساس این پژوهش (۴۰ سریال پر بیننده تولید کشورمان) 63.6 درصد پوشش زنان تحصیلکرده در آنها بیشتر مانتوی تنگ و کوتاه بوده و این در حالی است که 83.2 درصد شخصیتهای چادری این سریالها عمدتاً فاقد تحصیلات دانشگاهی نمایش داده شدهاند.
بر اساس این تحقیق 86.1 درصد از زنان تحصیلکرده دارای آرایش بوده، که 22.2درصد از آنان دارای موی آشکار، 30.6 درصد از آنان دارای اندام آشکار و 61.6درصد از آنان دارای زینت آشکار در برابر نامحرم هستند و 47.2درصد از آنان دارای پوشش نامتعارف و 23.6درصد از آنان دارای ارتباط نامتعارف با نامحرم هستند. نکته قابل تأمل این است که شاخصهای عفاف و حجاب در افراد دارای تحصیلات دانشگاهی به گونهای معنی دار ضعیفتر از افراد فاقد تحصیلات دانشگاهی به نمایش درآمده است.
با وجود اینکه حجاب و پوشش اسلامی درخصوص مجریان برنامههای تلویزیونی یا بازیگران مجموعههای نمایشی رعایت میشود، ولی آنچه از مرور اجمالی برنامههای شبکههای مختلف تلویزیونی به دست میآید این است که تاکنون اقدام ویژه برجسته و مشخصی که نشان از برنامهریزی خاص و گسترده جهت ترویج فرهنگ حجاب و عفاف باشد، صورت نگرفته و از قابلیتها و پتانسیلهای بالای تلویزیون در جهت فرهنگسازی درباره حجاب، عفاف و لوازم آن استفاده لازم نشده است.
شاید تنها مورد موفقی که در بین سریالهای تلویزیونی توانست به بحث عفاف و حجاب پرداخت قابل قبولی داشته باشد سریال «در پناه تو» بود که البته استثنا در بحث آماری محلی از اعراب ندارد.
در این تحقیق تنها به ۴۰ سریال پر بیننده تولید کشورمان پرداخته شده و اگر حوزههای مؤثر دیگری در عرصه حجاب و عفاف مثل برنامههای سرگرمی، تاک شو و نیز آگهیهای تلویزیونی هم مورد پژوهش و بررسی قرار میگرفت معدل رفتاری و عملکردی صدا و سیما در عمل به این مسئولیت مهم و تعیینکننده بسیار بدتر میشد که مؤید ترک فعل و تقصیر مدیران این سازمان عریض و طویل با چندین هزار کارمند و میلیاردها تومان بودجه سالانه است.
اگرچه این روزها به واسطه فوت مشکوک مهسا امینی صحبتهای زیادی در خصوص بحث کیفیت و حدود حجاب در جامعه مطرح شد، اما همه کارشناسان و پژوهشگران حوزههای فرهنگی و اجتماعی معتقدند که بروز حجاب و عفاف در جامعه تابعی از یک فرایند و پروسه طولانی مدت است که دستگاههای متولی بایستی با ایجاد انگارهها و پیوستهای فرهنگی مناسب زمینه تقویت این مقوله مهم و همچنین تکریم آن از سوی افراد جامعه بهخصوص نسل جوان و نوجوان را ایجاد کنند؛ بنابراین نمیتوانیم از نسلی که با الگوها و شاخصههایی که رفتار متناقضی در گفتار و کردارشان دارند (مثل نوع پوشش بازیگران در سریال و رفتار انکاری که در فضای مجازی از خودشان نشان میدهند) توقع داشته باشیم که بر ترک فعل مسئولان، اعوجاج رفتاری مروجان حجاب و عدم مسئولیت پذیری پدر و مادرهایشان چشم ببندند و کنشی رسول گونه و قدیس مآبانه داشته باشند چه اینکه «از کوزه همان برون تراود که در اوست».