کد خبر: ۸۰۰۵۷۵
تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱۴۰۱ - ۰۸:۲۸
بیانیه‌ای دربارهٔ همه‌چیز و هیچ چیز

مروری بر بیانیهٔ پنج اقتصاددان

این بیانیه شاید تنها بیانیه‌ای باشد که توانسته است بدون اشاره به موضوع اساسی جامعه یعنی گشت ارشاد و حجاب اجباری، صرفاً به توصیه‌های کلی بپردازد که گویی توجه به انتقادات جامعه خوب است. درحالی‌که با توجه به مضمون برخی شعارها و اظهارات معترضان می‌توان دریافت که عده‌ای حتی موضوع را فراتر از گشت ارشاد و حجاب اجباری می‌دانند، اما در این بیانیه حتی روشن نیست که اساتید اقتصاد درخصوص کلیت گشت ارشاد و حجاب اجباری چه نظری دارند، باید باقی بماند و تغییر رویکرد بدهد تا آن «مسئله» تکرار نشود یا کنار گذاشته شود؟
مروری بر بیانیهٔ پنج اقتصاددان
آفتاب‌‌نیوز :

ابراهیم اسکافی- پس از فاجعهٔ کشته شدن مهسا امینی خشم عمومی جامعه را فرا گرفت و همان‌طور که انتظار می‌رفت شخصیت‌ها و احزاب سیاسی به آن واکنش تندی نشان دادند که به اعتراضات فراگیری نیز منجر شد، به‌ویژه در فضای مجازی به طرز حیرت‌انگیزی به موضوع اول جامعه تبدیل شد در حدی که مجالی برای سایر مباحث باقی نگذاشت و گویی همچنان کم‌وبیش این روند ادامه دارد. برخی از چهره‌های سرشناس هنری و ورزشی نیز با خشم مردم ابراز همدردی و با اعتراضات همراهی نمودند. در حالی که این دست از واکنش‌ها همگی بر موضوع آزادی‌های اجتماعی و به‌طور خاص حجاب و گشت ارشاد تأکید داشتند، بیانیه‌ای نیز اخیراً از سوی پنچ اقتصاددان شناخته‌شده (محمدمهدی بهکیش، حسن درگاهی، محمد طبیبیان، موسی غنی‌نژاد، مسعود نیلی) منتشر شد که به‌کلی متفاوت بود و اگر جملهٔ اول آن را کنار می‌گذاشتید مشخص نبود مربوط به چه موضوعی است. این بیانیه اگر چه به مسائل کلی کشور می‌پردازد اما موضوعیتی در خصوص وقایع اخیر ندارد و به طرز عجیبی تمام وقایع را به تغییر ترکیب جمعیتی نسبت داده است.

در ابتدای این بیانیه آمده است «به نظر می‌رسد لازم است تحلیلی علمی و دقیق از چرایی التهاب موجود در جامعه ایرانی ارائه شود» اما در ادامه خبری از آن تحلیل علمی نیست. بخش نخست این بیانیه تشریح تغییرات جمعیتی است. کمابیش همگان و از جمله مقامات اطلاع دارند که جمعیت ایران در فاصلهٔ پنجاه سال تغییر زیادی کرده است و اگر این آمار در چارچوب نظریه خاصی نباشد و نتیجه‌گیری مشخصی از این آمار استخراج نشود، جز آنکه ظاهری علمی به بیانیه بدهد هیچ حاصلی ندارد و مسئله‌ای را روشن نخواهد کرد. اساساً روشن نیست چرا تغییر جمعیتی ایران نسبت به پنجاه سال قبل اهمیت پیدا کرده است و مثلاً چرا با ۲۵ سال قبل مقایسه نشده است که اوضاع نسبتاً آرام بود یا حتی با ده سال قبل.

نکتهٔ جالب توجه آن است که در بیانیه به فقیرتر شدن جامعه اشاره شده است اما به ریشه‌های موضوع پرداخته نشده است. قاعدتاً از اقتصاددان‌ها انتظار می‌رود که اگر ریشهٔ موضوع را صرفاً اقتصادی می‌دانند، دست‌کم به نقد سیاست‌گذاری‌های اقتصادی بپردازند. به‌ویژه این موضوع زمانی اهمیت پیدا می‌کند که برخی دیگر از اقتصاددانان مدرن جامعه رویکرد اقتصادی این گروه را عامل اساسی گسترش فقر می‌دانند و در حقیقت این گروه از اقتصاددانان باید به نقد توصیه‌های پیشین خود در دولت‌های مختلف بپردازند که به‌نظر می‌رسد سبب‌ساز وضعیت کنونی بوده است.

نکته عجیب دیگر در این بیانیه آن است که با وجود بحث‌های گستردهٔ جمعیتی در ابتدای متن که حاکی از زیروزبر شدن ترکیب جامعه است، در نهایت وقایع اخیر را به یک «مسئله» تقلیل می‌دهد و ادعا می‌کند که اگر با این مسئله به نحو بهتری برخورد می‌شد اعتراضات گسترش پیدا نمی‌کرد: «به‌راحتی می‌شد با پذیرش خطایی که صورت گرفته و ضایعه‌ای را نه فقط برای یک خانواده کوچک بلکه برای خانواده بزرگ و مهربان ایرانی به‌وجود آورده و عذرخواهی بابت آن، ابعاد غم‌بارِ موضوع، محدود به یک مساله شود.» اگر چنین است پس چرا به تحلیل جمعیتی پرداخته‌اند؟ نتیجهٔ این تغییرات جمعیتی آیا تنها برخورد فاجعه‌بار یک مأمور گشت ارشاد بوده است و اگر آن مسئله علاج می‌شد مشکلی باقی نمی‌ماند؟

اگرچه بیانیه به‌درستی بی‌توجهی به مخالفت‌های موجود در جامعه را ریشهٔ خشم موجود می‌داند اما پاسخی روشن به این موضوع نمی‌دهد که چه چیزی موجب این وضعیت گردیده است و چه تغییراتی باید صورت بگیرد. برای شنیده شدن انتقادات و اعتراضات چه نهادهایی باید محترم شمرده شوند و تخریب چه نهادهایی مسیر شنیده شدن انتقادات را مسدود کرده است؟ آیا نظریه‌ای وجود دارد که تغییرات خاص جمعیتی رویکردهای اجتماعی و سیاسی خاصی را تعیین کنند، اگر چنین نظریه‌ای وجود ندارد پس بیان تغییرات جمعیتی چه وجه علمی دارد؟

این بیانیه شاید تنها بیانیه‌ای باشد که توانسته است بدون اشاره به موضوع اساسی جامعه یعنی گشت ارشاد و حجاب اجباری، صرفاً به توصیه‌های کلی بپردازد که گویی توجه به انتقادات جامعه خوب است. درحالی‌که با توجه به مضمون برخی شعارها و اظهارات معترضان می‌توان دریافت که عده‌ای حتی موضوع را فراتر از گشت ارشاد و حجاب اجباری می‌دانند، اما در این بیانیه حتی روشن نیست که اساتید اقتصاد درخصوص کلیت گشت ارشاد و حجاب اجباری چه نظری دارند، باید باقی بماند و تغییر رویکرد بدهد تا آن «مسئله» تکرار نشود یا کنار گذاشته شود؟ در حقیقت به‌نظر می‌رسد که اساتید اقتصاد خواسته‌اند به جامعه این درس مهم اقتصادی را بدهند که چگونه می‌توان دربارهٔ همه چیز صحبت کرد و هیچ چیزی نگفت.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین