آفتابنیوز : آفتاب: پس از فروپاشی نظام دو قطبی و پایان جنگ تحمیلی ایران-عراق، روابط تهران-مسکو تحت الزامات مهم منطقهای بینالمللی وارد مرحلهای جدیدی گردید.
افزایش حضور آمریکا در منطقه خاورمیانه و تلاشهای همزمان پیمان ناتو برای جذب اقمار شوروی سابق و تهدیدات گسترده امریکا علیه ایران موجب افزایش همکاریهای دو کشور در حوزههای مختلف، مخصوصا در حوزه نظامی گردید. با مطرح شدن پرونده هستهای ایران نزد مجامع بینالمللی و فشارهای همزمان غرب برای محروم ساختن ایران از دانش صلحآمیز هستهای باعث شد که ایران برای از عبور تنگاهای بینالمللی نزدیکی با مسکو را به عنوان آلتراناتیوی در مقابل تهدیدات همه جانبه غرب ببینند. افزایش همکاریها در ابعاد نظامی به ویژه پیش از بحران قفقاز این سوال را مطرح ساخت، که روسها برای جلوگیری از گسترش نفوذ آمریکا در حیات خلوت خویش، همکاری با تهران را پیش از گذشته پیگیری میکنند و گویا در پی اتحاد در بلند مدت با تهران هستند؟ ولی بازی دوسویه روسها با غرب و تایید قطعنامه ضدایرانی 1835 بار دیگر ثابت نمود که نمیتوان به اتحاد و ائتلاف عمیق و پایدار با آنان دل بست. برای واکاوری دقیق موضوع، مصاحبهای را با دکتر محمدمهدی مظاهری استاد دانشگاه و نائب رئیس شورای مرکزی خانه احزاب ایران انجام دادیم که از نظر خوانندگان گرامی میگذرد.
آقای دکتر مظاهری اساساً شما رفتار روسها در نوع تعاملات با ایران به ویژه موضوع هستهای را چگونه ارزیابی میکنید؟
روسها از زمان مطرح شدن پرونده هستهای ایران در تلاش برآمدند که ضمن تطویل بحران پیش آمده از برگ ایران در مقابل رقیب استفاده کنند و از اتخاذ هرگونه مواضع شفاف در تایید فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران خودداری ورزند.
عدم اهتمام جدی روسها در تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر در موعد مقرر و نیز همسویی با غرب در تصویب قطعنامههای ضد ایران در شورای امنیت نشانگر مواضع دو پهلوی روسهاست.
مولفههای تاثیرگذار در روابط تهران-مسکو را چگونه میبینید؟ روسها تحت تاثیر مسائل منطقهای و بینالمللی به تنظیم روابط خارجی خویش با کشورها به ویژه با ایران اقدام میکنند. روسها در ارتباط با ایران درصددند، ضمن کسب منافع اقتصادی و گسترش نفوذ در منطقه مهم خاورمیانه با ایجاد موازنه جدید قدرت در منطقه با آرایش مجدد نیروها همچنان به عنوان یک بازیگر مطرح بینالمللی عمل کنند.
یکی از نقاط اشتراکات تهران-مسکو در تعاملات منطقهای داشتن نگرانیهای مشترک نسبت به گسترش همکاریهای اقتصادی و نظامی برخی از کشورهای آسیای میانه و قفقاز با غرب و تاسیس پایگاههای جدید نظامی بیگانگان در این کشورهاست.
البته با وجود اشتراک منافع در منطقه، فزونطلبیهای روسها در حوزه دریای خزر و عدم پایبندی به تعهدات قبلی و ذهنیت منفی ایرانیان به عملکرد تاریخی روسها همچنان از عوامل بازدارنده در گسترش روابط فیمابین محسوب میگردد.
دلایل سوظن کلی ایرانیان نسبت به روسها را چگونه تحلیل میکنید؟ تحت تاثیر رفتار و عملکرد سوء روسها نسبت به ایران در گذشته هویت ایرانی همواره نگرشی منفی به روسها داشته و دارد. این مساله از آنجا ناشی میشود که روسها در منطقه همیشه در بزنگاههای سخت تاریخی متحدان خویش را در مقابل غرب تنها گذاشتهاند.
عدم واکنش جدی به تجزیه یوگسلاوی و همگامی با غرب در حمله و اشغال عراق و تغییر مواضع دایمی روسها در برخورد با ایران نشانگر عدم صداقت روسهاست. تحت تاثیر شرایط منفی تاریخی و رفتار متناقض روسها در دهه اخیر، بدیهی است که ایران نمیتواند اعتمادی به این کشور داشته باشد.
ایجاد یک اتحاد و همگرایی واقعی بین تهران-مسکو نیازمند چه الزاماتی است؟ ایجاد همگرایی بین دو کشور، نیازمند تغییر رفتار جدی روسها و احترام گذاشتن به منافع ملی مردم ایران است، چرا که روسها نمیتوانند با بازی دو سویه با ایران و غرب همچنان به کسب اعتماد کشورمان امیدوار باشند.
تغییر ذهنیت وادراکات طرف ایرانی در درجه نخست نیازمند اعتمادسازی و ارائه الگوی جدیدی از روابط (متاثر از منافع دو جانبه) از جانب روسهاست. برخی اقدامات روسها در مسائل هستهای و نیز تعیین رژیم حقوق دریای خزر نشانگر عدم صداقت روسهاست.
بنابراین اگر روسها خواهان حفظ روابط حسنه و گسترش همکاریها با ایران هستند باید به حقوق تاریخی و منافع ملی کشورمان احترام بگذارند.