معصومه ابتکار در یادداشتی نوشت: شنیدن صدای معترضین و گفتگو در همه سطوح به خصوص جوانان با رعایت الزامات آن که اولینش "هم ترازی و صاف کردن گذشته با عذرخواهی و پذیریش مسئولیت است"، باید آغاز شود. برخورد سخت نمیتواند جواب جوانانی باشد که فقط زندگی بهتر میخواهند؛ ولو اینکه متاثر از رسانه یا شبکه مجازی دشمن باشند؛ که در این زمینه هم رسانه ملی مقصر اصلی است.
درباره چارهجویی درخصوص برون رفت از وضعیت موجود کشور نوشت: مطالبات و نارضایتی انباشته، ناکارآمدی دستگاههای مسئول در اعتراضات، اضمحلال قدرت رسانه ملی در کنار هجمه بی وقفه رسانههایی که هویتشان با دشمنی ایران سرشته شده و موج سواری آنها بر خشم جوانان، همه و همه شرایطی را رقم زده که زنگ خطر خشونت کور را به صدا درآورده است؛ خشونتی که نتیجهای جز ویرانی برای هیچیک از طرفین ندارد. به قول سید محمد خاتمی "براندازی نه ممکن است و نه مطلوب"، ولی دولت و مجلس در برابر این شرایط دشوار چرا نتوانسته اند پاسخ منطقی و اصلاحی بدهند تا کورسویی از امید برای تغییر به وجود آید و مانع بهره برداری دشمنان ایران از این وضعیت شود؟
در حالی که بنظر میرسد بعضی پژواک فریاد جوانان معترض را نمیشنوند، دلسوزان هر لحظه بیم شان از ویرانی و تاریکی بیشتر شده و بر جانهای عزیز بیشتری که از دو طرف به زمین میافتند بر خود میلرزند؛ که این معادلهای دو سر باخت است و البته دولت مسئولیت این شرایط و پاسخگویی در برابر وضعیت به وجود آمده را برعهده دارد.
شنیدن صدای معترضین و گفتگو در همه سطوح به خصوص جوانان با رعایت الزامات آن که اولینش "هم ترازی و صاف کردن گذشته با عذرخواهی و پذیریش مسئولیت است"، باید آغاز شود. برخورد سخت نمیتواند جواب جوانانی باشد که فقط زندگی بهتر میخواهند؛ ولو اینکه متاثر از رسانه یا شبکه مجازی دشمن باشند؛ که در این زمینه هم رسانه ملی مقصر اصلی است.
در این میان برخی دغدغه داران از نقش نجات بخش مادری غافل نبوده و پیگیر این نقش هستند که مظهر عشق ورزیدن به همه بچههای خانواده بدون چشمداشت، بدون شرط و بدون انتظار است؛ مادری عاشق هر دو طرف، عاشق جوانان، عاشق دخترها و پسرهای معترض؛ مادری که عاشق دختران باحجاب و بی حجابش است؛ مادری که خود زخم دیده و جوان از دست داده است؛ مادری که مدافع امنیت و مدافع آزادی است؛ مادری که منبع عشق و فداکاری بی دریغ است، مادری که فقیر و ثروتمند برایش فرقی نمیکند و جناح و جریان و قوم و قبیله و دین و مذهب را در محبت ورزی تعیین کننده نمیداند؛ او برای همه مادر است...
جریانهای خودجوش مادری، مادرهای نگران جوانان در خیابان، نگران سربازان جوان در میدان، مادر نگران آینده شاید بتوانند میدان داری کنند تا بیش از این خون عزیزان نریزد... که قرآن کریم میفرماید: مِنْ أَجْلِ ذَٰلِکَ کَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَٰلِکَ فِی الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ/ از این رو بر بنى اسرائیل مقرر داشتیم که هر کسی فردی را نه به قصاص قتل کسى یا ارتکاب فسادى بر روى زمین، بکشد چنان است که همه مردم را کشته باشد و هر کسی که به او حیات بخشد، چون کسى است که همه مردم را حیات بخشیده باشد و به تحقیق پیامبران ما همراه با دلایل روشن بر آنها مبعوث شدند، باز هم بسیارى از آنها همچنان بر روى زمین از حد خویش تجاوز مىکردند/ مائده:۳۲
شاید این چارهای باشد؛ که مادران به میدان آیند برای میانداری و نه طرفداری؛ برای صلح، برای اصلاح، برای امنیت؛ برای عشق و برای ایران...
همه در یک کشتی سواریم. کسانی که قدرت و مسئولیت دارند برای پرهیز از گسترش خشونت در این دریای طوفان زده، برای مداوای زخمهای عمیق کهنه و نو باید گفتمان را به جریان بیاندازند اگر فکر نجات ایران، ملت و کشور هستند که:
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها