آفتابنیوز : آفتاب: نخستین نشست ویژه تبیین مبانی نظری اصلاحات در محل دایره المعارف اسلامی و با حضور رییس؛ اعضای بنیاد باران، فعالان سیاسی، جمعی از روحانیون ،استادان، محققان، روشنفکران، هنرمندان و روزنامهنگاران برگزار شد.
به گزارش سرویس سیاسی آفتاب، حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی با اشاره به آیاتی که در آغاز مراسم تلاوت شد گفت: «ما اعتقاد داریم حرکتی که افتخار وابستگی و پیوستگی به آن را داریم، در ادامه حرکت پیامبران بزرگ الهی حضرت موسی(ع)، حضرت عیسی(ع) و حضرت محمد مصطفی(ص) است. اما خیال همه را راحت کنم که اصلاحات نه عصایی دارد که تبدیل به اژدها شود و نه ید بیضائی. بنابراین آنانی که از اصلاحات اژدها میسازند اشتباه میکنند و اصلاحات را بزرگتر از آنچه هست معرفی میکنند. شما هم نترسید، آنچنان که دوستان حضرت موسی(ع) ترسیدند که اژدهایی در کار است و پس رفتند، نه! شما به جلو بیایید».
وی افزود: «اما یک اژدهای بسیار بزرگی وجود دارد و آن بیداری و رشد جامعه است که هر سحری را باطل خواهد کرد».
اصلاحات ما مبتنی بر درک خواست جامعه و متناسب با شرایط تاریخی امروز ایران است
خاتمی با بیان اینکه درباره اصلاحات خیلی صحبت شده است و شاید بیشتر از همه خود من صحبت کردهام و البته کمتر بطور کلاسیک آن را تعریف نمودهام، گفت: «از مجموعه مطالبی که گفتهام میتوان قرائتی از اصلاحات را مطرح کرد که زیاد هم درباره آن سخن گفتهام؛ هم بصورت کلی و هم بصورت موردی».
رئیس دولت اصلاحات ادامه داد: «در کنار این بحثها دیگران هم بحثهای متنوع و حتی متفاوتی کردهاند، بطوری که احیانا نوعی آشفتگی در معنا و مفهوم اصلاحات در جامعه ما و بخصوص میان خواص ما وجود دارد و نوعی ابهام برای جامعهای که معتقدم از عمق وجود اصلاحات را درک میکنند، وجود دارد».
سید محمد خاتمی اظهار داشت:«ما مفتخریم که اصلاحات ما مبتنی بر درک نیاز و خواست جامعه و متناسب با شرایط تاریخی امروز ایران است و درباره اصلاحات حتی علاوه بر بحثهای تحلیلی فکر میکنم به مناسبتهای مختلف، طرحها و برنامهها عرضه شده است که هم مبتنی بر مبانی اصلاحات بوده و هم به نحوی از انحاء توضیح دهنده آنها بوده است».
از رویکردهای مهم اصلاح طلبی، احترام به گشادگی در عالم بحث و گفت و گو، آزادی در نظر، اندیشه ورزی و ابراز نظر و هزینه ندادن برای آن است
رئیس بنیاد باران با اشاره محتوای سخنان خود در این جلسه توضیح داد: «آنچه امروز مطرح میکنیم، در واقع مطلب ناگفتهای نیست؛ بلکه مدون شده مطالبی است که به نحوی گفته شده و حتی براساس آن عمل شده است. به عبارت دیگر در اینجا علاقه مندیم که یک سلسله اصول به عنوان «اصول موضوعه» در مورد اصلاحات بحث قرار گیرد که بتواند مبنای عمل، حرکت، موضع گیری و حتی سیاستگذاری و برنامه ریزی باشد و از بحثهای صرفا تئوریک کمی فاصله بگیریم».
خاتمی تاکید کرد: «ناگفته نماند که این اصول دارای پشتوانههای فکری و نظری هم هست که کمابیش مطرح شده است، گرچه احتیاج به طرح مفصلتری دارد. ولی من در اینجا به هیچ وجه قصد طرح مباحث تئوریک را ندارم. زیرا مباحث تئوریک خیلی ساده و زود به نتایج توافق آمیز نمیرسد گرچه در جای خود بسیار مهم است».
خاتمی با اشاره به اینکه در مقابل هر نظر ممکن است نظر دیگری باشد و بخصوص در موضوعات اجتماعی و انسانی این پیچیدگی و ابهام، به این دلیل که ابعاد مختلف دارد، بیشتر است، گفت: «همچنانکه که میدانید، بسیاری از مباحث تئوریک از صدر پیدایش تفکر در عالم مطرح بوده و هست. در دوران جدید هم خیلی مباحث تئوریک وجود دارد که بحثهای درازدامن و نظرات مختلف پیرامون آنها هست. من در اینجا به هیچ عنوان قصد مطرح کردن مباحث نظری را ندارم و به عنوان صاحبنظری که اعتقادات و نظراتی در این زمینه دارد، بحث نمیکنم، گرچه برای خودم نظراتی دارم».
وی افزود: «در اینجا مقصود بیشتر طرح اصول موضوعه است، زیرا ما در مرحله عمل اجتماعی و تاریخی هستیم و بیشتر میخواهم که با کمک یکدیگر مطالبی که گفته شده و براساس آن عمل شده، موازین و اصولی را که پیدا هم شده، بصورت سنجیده و مدون بیان کنیم».
سید محمد خاتمی در پاسخ به این پرسش که چگونه بعد از 11 سال مسائل اصلاحات مطرح می شود؟ تاکید کرد: «اینگونه نیست؛ اصلاحات مطرح شده، به رای گذاشته شده، براساس آن عمل شده است و توفیقها و ناکامیهایی داشته است و ما دلمان میخواهد که آنچه در این مدت در جامعه مطرح شده، به عنوان «راهنمای حرکت و عمل به صورت دقیقتر» مطرح کنیم».
وی افزود: «دیگران هم مطالبی دارند و اگر صادق باشند که در جای خود محترم است، اما دست کم من اعلام میکنم که مسئول مطالب دیگران نیستم؛ چرا که در این زمان و مدتها خیلی مطالب گفته شده که احیانا صد در صد یا نزدیک، با آنچه مراد ماست بوده است و یا مطالب متفاوتی مطرح شده است؛ با تذکر این نکته که باب بحثهای نظری و تحلیلهای تئوریک، باز است و از همینجا وارد یکی از اصول مهم اصلاح طلبی میشوم».
رئیس جمهوری سابق کشورمان در بیان اصل اول اصلاح طلبی اظهار داشت: «از رویکردهای مهم اصلاح طلبی، احترام به همین گشادگی در عالم بحث و گفت و گو، آزادی در نظر، اندیشه ورزی و ابراز نظر و هزینه ندادن برای آن است».
وی ادامه داد: «اگر بخواهید که یکی از اصول مهم اصلاح طلبی از نظر ما را بدانید، همین«احترام به باز بودن فضای بحث و نظر و بیهزینه بودن اظهارنظر کردن و آزادی بیان و فکر» است، ولو اینکه با آن فکر مخالف باشیم. بلکه از محوریترین اصول ما تشویق این فضای باز و گشاده است».
اصلاحات مناسبترین راه برون رفت جامعه ما از بحرانی است که سدههای متمادی به آن دچار بودهایم خاتمی خاطرنشان کرد: «اما به هر حال ما مطالبی داریم، دیگران هم مطالبی دارند. آنچه را در عمل به عنوان اصلاح طلبی آمده است سعی میکنم در اینجا بگویم و شاید در اینجا برخی مرزها هم مشخص شود که باید اینگونه باشد تا از ابهام نجات پیدا کنیم».
این اندیشمند معاصر تصریح کرد: «معتقدم، آنچه را که بیان شده و مردم هم به تفصیل یا اجمالا از آن آگاه بودهاند و با فطرت خود پسندیدهاند و به آن رای دادهاند و به اصلاحات مشهور شده است، مناسبترین راه برون رفت جامعهما از بحرانی است که سدههای متمادی به آن دچار بودهایم».
خاتمی در ادامه سخنان خود گفت: «بحث من خیلی فراتر از آن است که در این لحظه و مرحله بگویم راهکارها چیست. نگاه من اینگونه بوده که جامعه ما به علل تاریخی که بحثهای تاریخی و تحلیلی درباره آن نمیخواهم انجام دهم، دچار بحرانهای بزرگی است و هنوز هم نجات پیدا نکرده است؛ از جمله در بحث «نسبت میان سنت و تجدد» و نیز اینکه چه روش و الگویی برای جامعه ایرانی در این مقطع مهم تاریخی مناسب است. این بحرانها وجود دارد و من معتقدم که آن چیزی که به نام اصلاحات مطرح شد و هنوز هم مطرح است، مناسبترین راه برون رفت از این بحران است و مناسب ترین و راحت ترین راه دستیابی ارزانتر و آسانتر به منافع مادی و معنوی حیات جامعه ایرانی و نیز جوامعی است که در وضعیت تاریخی، اجتماعی و فرهنگی ما میزیند».
رئیس دولت اصلاحات با تاکید براین نکته که آنچه به عنوان اصول مطرح میشود، شکننده نیست و دارای انعطاف پذیری است، به بیان اصل دوم اصلاح طلبی پرداخت و اظهار داشت: «این هم از اصول اصلاحات است که «ما اندیشه انسان و راهکارهایی که برای مسائل پیدا میکند، انعطاف پذیر بدانیم تا تکامل بپذیرد».
خاتمی افزود: «اصول ما هم انعطاف پذیر است و ما به عنوان وحی منزل چیزی را مطرح نمیکنیم، بلکه در جریان بحث و گفت و گو میتواند تکمیل و تتمیم شود و بهبود و اصلاح پیدا کند».
حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی گفت: «ما باید به همه این مسائل توجه داشته باشیم و نباید اینگونه باشد که بگوییم هر که اینها را بگوید، با ماست و هر که نگوید، بر ماست. اما میگوییم که ما این اصول را داریم و معتقدیم که عملیتر است و با واقعیتها سازگاری بیشتری دارد و با معیارها و موازین، قابل انطباق و سازگاری است و در مقام عمل میتواند راهگشا باشد و میتواند مبنای جمع و انسجام کسانی باشد که این حرفها را قبول دارند و پایه حرکت جمعی، فشرده و غیر پراکنده مجموعه بزرگی در ایران باشد».
اگر یک حرکت که ریشه های تاریخی و اجتماعی دارد، از حیث هدف و مضمون به بخش خود آگاه وجدان جامعه آمد، آن حرکت آسیب ناپذیرتر خواهد بود وی ادامه داد: «اینکه این جمع باید بنیانگذار هستهای باشد که ان شاء الله رشد خواهد کرد و به عنوان افرادی که همفکرتر هستیم و همدیگر را میفهمیم و نباید از الفباء شروع کنیم و برای تبیین این مواضع و اصول برای به خودآگاهی رساندن خواست و نیاز تاریخی جامعه در این گفتمان تلاش کنیم. زیرا معتقدم آنچه گفته میشود، برگرفته از یک خواست و نیاز تاریخی جامعه است که همه بخشهای جامعه – اعم از عام و خاص- در این خواستها مشترکند و اصلاحات در حقیقت هم بیانگر آن خواستهاست، هم تبیین کننده آن و هم جهتدهنده آن قابلیت تبدیل شدن به یک حرکت اجتماعی را دارد».
خاتمی تاکید کرد: «اگر یک حرکت که ریشههای تاریخی و اجتماعی دارد، از حیث هدف و مضمون به بخش خود آگاه وجدان جامعه آمد، آن حرکت آسیب ناپذیرتر خواهد بود و مورد حمایت و پاسداری خود مردم قرار میگیرد و برنامهها و سیاستهایی که از این حرکت برمیخیزد، دارای پشتوانه محکمتر میشود و معتقدم، اگر چنین کار تاریخی صورت گیرد، جامعه به مرحلهای میرسد که بجای آنکه نیازی به قهرمان داشته باشد، خود قهرمان عرصه سرنوشت میشود».
اصلاحات دارای رسالت های نظری و عملی است رئیس موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها با طرح این پرسش که آیا اصلاحاتی که ما می گوییم، رسالتی دارد؟ گفت: «به نظر من آری؛ هم در نظر و هم در عمل، اصلاحات دارای رسالت است. در نظر، رسالت اصلاحات عبارت است از بازسازی ذهن اجتماعی و تاریخی جامعه بهگونهای که به عنوان «ملت» بتواند خود را بازیابد و قادر باشد که در عرصه حیات سرزمینی، منطقهای و جهانی بطور فعال حضور داشته باشد».
وی ابراز عقیده کرد: «من معتقدم که بزرگترین رسالت نظری اصلاحات، بازسازی جامعه به این صورت است».
خاتمی با اشاره به این سخن خود که بازسازی ذهن جامعه تا به عنوان ملت بتواند این نقش را بازی کند، اظهار داشت: «میدانید که ملت یک پدیده جدید است و مبنای نظم، انسجام و وحدت جامعه و بستر رشد و بهرهمندی فرد و جمع از زندگی و جایگزین عناصر تبیین هویت جمعی قدیم، مانند قوم و قبیله و حتی نژاد است».
وی ضمن طرح این پرسشها که بالاخره چیزی به نام ملت ایران وجود دارد یا ندارد؟ و چیزی به نام جامعه ایرانی وجود دارد یا ندارد؟ گفت: «اجمالا وجود دارد و کار اصلاحات بازسازی ذهن و تبیین هویت جمعی این ملت است تا بتواند بطور فعال در عرصه تعیین سرنوشت خود در سرزمینی که زندگی میکند، در منطقه و جهانی که هست، شرکت کند».
اصلاحات به دین و مقتضیات زمان اهتمام فراوان دارد
رئیس بنیاد باران با تاکید بر اینکه در این رسالت نظری اهتمام به چند امر خیلی مهم است، گفت: «اولا اصلاحات به امر دین اهتمام فراوان دارد. چرا که معتقدیم، دین مهمترین عامل هویت بخش فرد و جامعه و مبنای مهم خاطره مشترک جمعی است و مهمترین نقطه اشتراک انسانها، اقوام و جوامع، خاطره مشترک است و دین مهمترین عامل خاطره مشترک جمعی در جوامعی مانند جامعه ما و به یک معنا تمام جوامع بشری است».
خاتمی با اشاره به دلیل این مساله گفت: «زیرا هیچ تمدنی که انسجام بخش جامعه است را نمیبینیم که یا از دین ناشی نشده باشد و یا به شدت از آن متاثر نباشد؛ بخصوص در جوامع شرقی و بالاخص جامعهای مانند ایران، دین یک عامل مهم هویت بخش است».
سید محمد خاتمی افزود: «علاوه براین به عقیده من که فکر میکنم شما هم با من هم نظر باشید، دین و بهخصوص اسلام برای کمال انسان آمده است. مگر میتوان اصلاحاتی داشت و به کمال انسان نیندیشید؟ بدون دین و دین داری-بخصوص از نظر ما اسلام- تامین سعادت در این جهان و جهان دیگر میسر نیست و طبعا اصلاحات هم باید با دین رابطه وثیق داشته باشد. در طول بحث میگویم که این مطلب چگونه است و این یک شرط است که اهتمام به آن در اصلاحات مهم است».
وی با اشاره به اینکه اهتمام به مقتضیات زمان نکته دوم در رسالت عملی اصلاحات است، تاکید کرد: «اصلاحاتی که نتواند زمان خود را درک کند و ریشههای مسائل زمان را بشناسد موفق نخواهد بود. درک مقتضیات زمان و رهایی از غفلتزدگی و توهماتی که جامعه ما را غفلتزده کرده است و جامعه ما به علل مختلف تاریخی، سیاسی، بینالمللی و روانی دچار آن است، رهایی از این غفلتزدگی شرط جهش و تحرک جامعه ماست و درک مقتضیات و تلاش برای رهایی جامعه از غفلتزدگی تاریخی و غفلتزدگی معاصر کار بزرگی است که اصلاحات انجام میدهد».
خاتمی تصرح کرد: «اصلاحات ناظر به واقعیات و مقتضیات زمان، بهخصوص شرایط تاریخی و اجتماعی است و آنگونه هم که ما مطرح میکنیم، اصلاحات کمتر به بحثهای مجرد و منقطع از مقتضیات زمان و مکان میپردازد. گرچه همانگونه که عرض کردم، بحثهای تئوریک هم در جای خود لازم است».
اصلاحات حرکتی در جهت درمان دردهای مزمن و کهنه جامعه از یکسو و دردهای جدید و تازه آن، از سوی دیگر است رئیس جمهوری سابق کشورمان با اشاره به بعد عملی اصلاحات گفت: «از لحاظ عملی، آنچه که من از اصلاحات درک میکنم، اصلاحات حرکتی در جهت درمان دردهای مزمن و کهنه جامعه از یکسو و دردهای جدید و تازه آن از سوی دیگر است».
وی افزود: «دردهای مزمن و کهنه ما ریشه تاریخی دارد و آنها را باید شناخت، سپس درمان کرد. بخشی از دردهای جدید هم ناشی از شرایط داخلی، خارجی و تحمیلهایی است که بر جامعه شده و میشود».
خاتمی اظهار داشت: «من بارها گفتهام که در میان دردهای مختلفی که در جامعه وجود داشته است، بهخصوص اگر از لحاظ اجتماعی نگاه کنیم، سه درد شاخص و بارز، به ویژه از 150، 200 سال گذشته قابل لمس، درک و تشخیص در جامعه است: درد استبداد –که تاریخی هم هست، درد استعمار و وابستگی و سلطه بیگانه بر سرشت و سرنوشت کشور و منطقه است و دیگری هم درد عقب ماندگی».
وی گفت: «خوشبختانه این دردها به مرحله احساس و درک جامعه ما رسیده است. یعنی دیگر لازم نیست که فقط خواص و متخصصان این سه درد را بفهمند و به هر فردی که در جامعه رجوع کنید، خواهد گفت که ما از استبداد رنج بردهایم و حتی شاید نتواند آن را تعریف کند. ولی اگر مصداق آن را به او بگویی، تائید میکند که این درد بزرگ ما بوده است».
خاتمی ادامه داد: «مردم همچنین از اینکه سرنوشت ایران در گرو تصمیمات بیگانه و سلطه اجانب بوده است -که البته به شکل مستقیم استعمار را نداشتهایم، ولی شاید آثار استعمار غیر مستقیم از آثار استعمار مستقیم هم سخت تر بوده است- و نیز اینکه منافع این مرز و بوم نه برای حل مشکلات این کشور و مردم آن تعریف شود، بلکه باید با منافع کسانی تعریف شود که منافعشان با منافع ما در تضاد است و همه منافع کشور در اختیار دیگران قرار گیرد، ناراضی بودهاند».
ایران روزگاری در عرصه جهانی بزرگترین حرفها را برای گفتن داشته استاین اندیشمند معاصر با تاکید بر اینکه ملت ایران ملت بزرگ، با غرور و با شرفی است، خاطرنشان ساخت: «ایران روزگاری- چه قبل از اسلام و چه بعد از آن که از کانونهای تمدن اسلامی بوده است- در عرصه جهانی بزرگترین حرفها را برای گفتن داشته است و دنیا نیازمند ایران بوده است و از آن وام گرفته و هنوز هم وام میگیرد».
خاتمی افزود: «سن توماس اکوئیناس بزرگترین فیلسوف متاله قرون وسطی که با بیان فلسفی الهیات را مطرح کرد و کتاب «اثولوژیا»ی او الان هم بزرگترین منبع کلام مسیحی، بخصوص در میان کاتولیکهاست، میگوید که «هروقت به طور مطلق کلمه استاد را به کار بردهام، مقصودم ابن سیناست».
وی با اشاره به اینکه ایران نه تنها برای خودش که برای دنیا سربلند و سرفراز بوده است، گفت: «ایران در روزگارانی یکی از ابرقدرتهای دنیای قدیم بوده است، ولی این ملت 200-300 سال است که عقب افتاده شده است و از گردونه زندگی و پیشرفت عقب افتاده است. این درد را همه احساس میکنند».
خاتمی اظهار داشت: «من بارها گفتهام که ما نه تنها از تولید درست محروم هستیم که از مصرف و بکار بردن تولید دیگران هم گاهی عاجز هستیم. این درد نیست؟ و آیا لازم است تا کسی دکترای علوم سیاسی و جامعه شناسی داشته باشد و یا فلسفه خوانده باشد تا آنها را بفهمد؟ آیا آن روستایی با فطرت پاک خودش آن را نمیداند؟ ما عقب افتادهایم و ملت ایران این عقب ماندگی و عقب افتادگی را برنمیتابد؟ ما دردهای فراوانی داریم، اما این سه درد را که گفتم میتوانیم به عنوان وجه مشترکی که می تواند مبنای یک حرکت مشترک در جامعه ما باشد و از متن جامعه این حرکت شکل بگیرد و ادامه پیدا کند، در نظر بگیریم».
آزادیخواهی، استقلال طلبی و پیشرفت سه خواست تاریخی ملت ایران بوده است رئیس بنیاد باران با بیان اینکه به دنبال این دردها سه خواست متناظر و متناسب یعنی آزادیخواهی، استقلال طلبی -و در کنار آن مبارزه با بیگانه و سلطه ستیزی- و پیشرفت و عدالت خواهی بوجود میآید، گفت: «البته معتقدم که اگر آن سه شرط تحقق یابد عدالت هم محقق میشود. مردم ما عدالت میخواهند، ولی عدالت برآیند حل آن مشکلات است. ارسطو هم چهار فضیلت را مطرح کرده که عبارت است از عفت، شجاعت و حکمت و عدالت که آن را حاصل تعادل سه فضیلت دیگر میداند. یعنی عدالت یک امر ترکیبی است. عدالت خواست مهمی است که پیامبران و مصلحان هم بر آن تاکید کردهاند، ولی میتوان آن را به طور جداگانه بیان کرد یا اینکه برآیند حل مشکلات دیگر، خود عدالت را تضمین میکند».
خاتمی تاکید کرد: «بی عدالتی بر اثر جهل و نادانی مردم و بهخصوص مدیران و کارگزاران جامعه و نیز سیاستهای نادرست آنها و استبداد فاسد و سیاستهای بیگانه و براثر وابستگی به نوعی تحمیلی است».
رئیس دولت اصلاحات با تاکید مجدد بر اینکه در مقام عمل، اصلاحات ناظر بر درمان دردهای جامعه است که البته میتوان فهرست بلندی از دردها را تعریف کرد، گفت: «آنچه معتقدم که جدی است و اگر حل شود، بسیاری از مسائل دیگر حل میشود و حداقل هیچ تلاش زیادی نباید بکنیم تا درباره آن به توافق عمومی برسیم و همه آن را قبول دارند و به دنبال آن راههای درمان هم پیدا میشود، این است که بهجای استبداد، آزادی، بهجای وابستگی، استقلال و بهجای عقب ماندگی، پیشرفت قرار گیرد و نیز در همه مراحل عدالت در جامعه برقرار شود».
اصلاحات دارای یک تبار تاریخی است
خاتمی ادامه داد: «معتقدم، اصلاحاتی که ما میگوییم دارای یک تبار تاریخی است. مردم چیزی به نام اصلاحات را دیدند و افتخار میکنیم که این اصلاحات در تداوم حرکت تاریخی ملت ایران وجود دارد، در وجهه تاریخی هم اصلاحات واقعی تلاشی برای بازسازی هویت جمعی، در جهت اعتلا و فعال شدن در عرصه سرنوشت و حیات اجتماعی بوده است و نیز در صدد درمان دردهایی بوده است که وجود دارد».
وی گفت: «همه حرکتهای اصلاحی اصیل استقلال طلب، آزادیخواه و پیشرفت جو بودهاند و در درمان دردها، درک مقتضیات و... تاکید ما بر وفاداری به دین و نیز اعتماد به مردم است».
رئیس جمهوری سابق کشورمان با بیان اینکه تکیه ما نیز بر نیازها و خواستههای عمیق و واقعی جامعه -که این نیازها یا ریشه در گذشته دارد و یا در زمان حاضر به نوعی مطرح شده است- و منظور معالجه ریشهای دردها است، گفت: «در زمینه تاکید بر دین، معتقدم – و میتوان از نظر جامعه شناختی نیز آن را کاملا اثبات کرد و تجربه عادی هم ما را به این نتیجه میرساند- که فرهنگ ما – بطور خاص مشرق زمین، بطور اخص ایران چه بعد از اسلام و چه پیش از آن- فرهنگ دینی است».
خاتمی در تبیین این سخن افزود: «یعنی درون مایه و جان مایه فرهنگی که جان ما را شکل میدهد، دینی است؛ حتی آنان که پایبند عملی به برخی مناسک و مراسم دینی نیستند. شما نمیتوانید در ایران یک دختر خانم یا آقا پسری را پیدا کنید- ولو از خانوادههایی باشند که چندان دینی نباشند- که حاضر باشند مراسم ازدواجشان بدون طی کردن این مراسم دینی انجام شود و اگر هم چنین افرادی باشند، تعدادشان بسیار اندک است و مسائل دیگر مانند: قسمها، تکیه کلامها و... ».
سید محمد خاتمی ادامه داد: «حتی معتقدم، برادران و خوهران عزیز اقلیتهای دینی در ایران – صرف نظر از اینکه هویت همه آنها دینی است- از زندگی در درون فرهنگ دینی غالب، خاطره تلخی ندارند».
وی افزود: «این درست است که از حکومتهای جبار و مستبد و متعصب رنج بردهاند؛ مگر ما مسلمانها رنج نبردهایم؟ مگر توسط حاکمان و امیران سنی هزاران یا صدها هزار نفر زن و مرد سنی سر بریده نشدند؟ مگر توسط حاکم شیعی هزاران چشم از حدقه در نیامد؟ رنجی که برده ایم، ربطی به دین ندارد و همه از حکومتهای جبار و فاسد رنج بردهایم».
خاتمی تاکید کرد: «اما اگر از یک مسیحی، زرتشتی یا کلیمی بپرسیم که آیا از زندگی در جامعهای که فرهنگ غالب آن اسلامی است، رنج برده است؟ میگوید: خیر»!
درون مایه فرهنگ ما دینی است رئیس بنیاد باران تاکید کرد: «به هر حال درون مایه فرهنگ ما دینی است و هیچ حرکت اجتماعی و تاریخی به ثمر نمیرسد، مگر اینکه قابل هضم، لمس، درک و فهم برای توده مردم باشد که بستر آن حرکت است. طبعا اگر اصلاحات با دین سازگار باشد، خیلی راحت در متن وجدان جامعه ما جا میافتد».
خاتمی اظهار داشت: «زمانی من گفتم که ممکن است بر روی تفکرات مرحوم دکتر شریعتی اظهار نظر شود زیرا موافق ومخالف دارد و طبیعی هم هست، ولی او یک کار مهم کرده است –این مطلب را در مراسمی به مناسبت درگذشت استاد محمدتقی شریعتی که به در خواست رهبر فعلی و رییس جمهور آن روز انقلاب در آن سخنرانی کردم، گفتم- که زبان خواص را باید با زبان مردم یکسان کرد که البته نقش مهم امام(ره) هم در جای خود بسیار مهم بود و مرحوم شریعتی در این کار توفیق بزرگ داشت و یک دانشجوی ساده و استاد دانشگاه در کنار یک کارگر و کشاورز قرار گرفت و زبان هم را فهمیدند و آن موج ایجاد شد».
رئیس موسسه بینالمللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها با بیان اینکه بنده معتقدم که فرهنگ غرب موارد منحط و امور خوب بطور توام دارد، اظهار داشت: «اینکه ما مهندسی اجتماعی کنیم تا احساس کنیم، معمار جامعه هستیم و جان مردم، فکر مردم، روح مردم، عاطفه مردم و ذهن و عقل مردم در دست ماست، اصولا از نظر علمی غلط است البته هدایت جامعه از سوی مربیان صالح امر دیگری است».
هیچ حرکتی شکل نمیگیرد مگر اینکه از متن خواست، اراده و فهم و تفاهم توده برخیزد
وی تاکید کرد: «هیچ حرکتی شکل نمیگیرد مگر اینکه از متن خواست، اراده و فهم و تفاهم توده برخیزد و در این زمینه هم تعابیر قرآن خیلی عجیب است: "انما انت مذکر و لست علیهم بمسیطر"؛ یعنی اصلا تو چه کارهای که به مردم سیطره پیدا کنی؟ مردم در متن جانشان فطرت و آگاهی دارند، تو مذکر هستی و وقتی که به خود آمدند، خودشان حرکت میکنند و تو آمدهای که مردم به قسط برخیزند، نه اینکه آنها را به قسط برخیزانی».
خاتمی ادامه داد: «عدالت هدیهای از سوی قدرتها و دولتها به جامعه نیست، آزادی امری نیست که قدرتها به خاطر هدیه آن به مردم بر آنان منت بگذارند».
یکی از رموز ناکامی روشنفکران بریده از دین ما همین مشکل است که با مردم نتوانستند تماس برقرار کنند رئیس بنیاد باران گفت: «آزادی و عدالت مال مردم هستند و عدالت و آزادیای مستمر میماند که از متن وجدان جامعه و درک درست آن برآمده باشد. بنابرین هر حرکت اجتماعی که بتواند با این وجدان اجتماعی تماس بگیرد و با آن بستر یعنی جان جامعه تفاهم پیدا کند و مطالب برای آن قابل درک و لمس باشد، آن حرکت پایدار، اصیل و حقیقی است».
وی افزود: «به همین دلیل است که میگویم، هر حرکت اجتماعی از جمله اصلاحات نمیتواند با دین مردم که در عمق وجود آنهاست، بیگانه باشد. حرکت اصلاحات به این معنا یک حرکت دینی است و شاید یکی از رموز ناکامی روشنفکران بریده از دین – که احیانا هنوز حسن نیت هم داشتند و واقعا استقلال و آزادی را می خواستند- و منشاء اثر نشدن آنها در تاریخ ما همین مشکل باشد که با مردم نتوانستند تماس برقرار کنند».
خاتمی اظهار داشت: «زبان آنها برای مردم قابل فهم نبود. چرا؟ زیرا با جان مردم آشنا نبودند و نیز دچار این توهم تاریخی بودند که بدون تحرک جان، جهان تحرک پیدا میکند و آن روشنفکران سرنوشت شیرینی نداشتند. از سوی دیگر، هر حرکت اجتماعی اگر با زمان و مکان خود آشنا نباشد و با دردهای واقعی مردم و خواستهای واقعی آنها ارتباط برقرار نکند، ناکام میماند».
این اندیشمند اسلامی ادامه داد: «شاید رمز و راز ناکامی سنت پرستان نیز که نه زمانشان را درک کردند و نه زبان حال ملتشان را میدانستند و بیشتر دعوت به بستن درها به روی طوفانی بود میکردند که در دنیا ایجاد شده بود و نیاز به بینشها و دیدگاههای جدیدی در جامعه پدید آورده بود همین باشد آنها هم نتوانستند کاری کنند و حتی در مکانهایی با استبدادهای موجود فاسد ساختند و در برابر آن بی تفاوت شدند و یا اگر راهحلی نشان دادند، پیشنهاد استبدادهای ظاهر الصلاح ولی خطرناکتر از استدلالهای سنتی فاسد بود».
وی تاکید کرد: «راز و رمز ناکامی آنها هم عدم درک زمان و مکان و نیازهای واقعی پیدا شده در جامعه و نداشتن راهکارهایی برای پاسخگویی به این درکها و دردها بود».
اصلاحاتی که ما می گوییم این است که اگر مردمسالاری، جامعه مدنی، پیشرفت و توسعه می خواهیم، راه اینها از طریق دین استرئیس دولت اصلاحات با تاکید بر اینکه معتقدم که اصلاحاتی که ما میگوییم این است که اگر مردمسالاری، جامعه مدنی، پیشرفت و توسعه میخواهیم، راه اینها از طریق دین است، گفت: «در جوامعی مانند ما بخصوص با داشتن دین بزرگی مانند اسلام که البته در آن هم بینشهای غلطی وجود دارد، اگر حرکت آزادی، استقلال و پیشرفت همسو با حرکت خواست دینی جامعه باشد، موفق میشود».
خاتمی تصریح کرد: «آزادی، استقلال و پیشرفت بریده از دین در جامعه ما امکان تحقق ندارد. مگر کسانی نبودند که شعار استقلال و آزادی میدادند و الگویی که ارائه میدادند لیبرال دموکراسی یا سکولاریسم بود و نا کام ماندند؟ یا در مقابل حرکتهای دینی بدون مردمسالاری، آزادی و پیشرفت مطرح شدند، اما در جوامعی مانند ما شکست خوردند. ما این خواستهها را داریم و معتقدیم، دین مان توان سازگاری با آن را دارد و اگر این سازگاری برقرار شود، میتوانیم به آیندهای بهتر بیاندیشیم».
عمدهترین عامل فشار بر این جریان اصلاحات در 150 سال گذشته دو جریانی بودند که در همه چیز، جز یک چیز با هم تضاد و تعارض داشتند
خاتمی با بیان اینکه خوشبختانه حرکت اصلاحاتی که میگوییم –گرچه شاید هنوز تعریف روشنی نداشته باشد- در این مسیر حرکت کرده است، گفت: «از حدود 150 سال پیش تا کنون و بروز و ظهور حرکتهای اجتماعی، بازسازی هویت جامعهای که در زمان خود زندگی کند و تلاش برای رفع دردهای این جامعه یعنی استبداد و استعمار وجود داشته است».
وی با اشاره به اینکه اما متاسفانه این تفکر همواره از دو سو یا سه سو مورد فشار بوده است، تصریح کرد: «عمدهترین عامل فشار بر این جریان اصلاحات در 150 سال گذشته دو جریانی بودند که در همه چیز، جز یک چیز با هم تضاد و تعارض داشتند. آن یک چیز مورد توافق این بود که دین و آزادی و مردمسالاری با هم سازگاری ندارند. امروز از سوی نمایندگان این دو جریان، این سخن را به صراحت میشنویم».
رئیس بنیاد باران در تبیین این مطلب افزود: «یک تفکر میگوید، برای بدست آوردن آزادی راهی جز این نداریم که جامعه سکولار، لیبرال دموکرات یا سوسیال دموکرات باشد. جریان دیگر هم میگوید، برای اینکه دینمان محفوظ بماند، نیازمند به حکومتهای اقتدارگرا و بیتوجه به مردم هستیم. یعنی مردم مانند رعیت و احشامی هستند و حکومت هم لطفی کند و نان و آب و غذایی برای آنها تهیه کند».
وی تاکید کرد: «بیتوجهی به مردم این نیست که نان آنها را ندهند، شاید بخواهند نان هم بدهند، اما دخالت مردم در سرنوشتشان را نمیپذیرند. این دو جریان که در همه چیز جز این نکته با یکدیگر در تضاد هستند، طبیعی است که مانند دو لبه یک قیچی بزرگترین فشارشان را بر جریان اصلاحات میآوردند».
خاتمی ادامه داد: «اما مردم آزاد، رشید، با اخلاق و پیشرو همه اینها را به نام دین میگفت و میخواست و مورد فشار قرار میگرفت. البته در این میان هم سود اصلی را حکومتهای مستبد تا بن دندان فاسد، بردهاند. در نتیجه در این مملکت هم دین مردم لطمه خورده و هم آزادی و حاکمیت مردم بر سرنوشتشان».
وی گفت: «اصلاحات با وجود اینکه بیشترین زمینه را در متن جان جامعه دارد و اگر ما عاقل و زرنگ باشیم، مردم خیلی زود میتوانند با آن رابطه برقرار کنند، همواره مورد فشار نیروهای عجیب و عظیم بوده است. زیرا یک حرکت اصیل اجتماعی وقتی میخواهد جا بیفتد، موانع و مشکلات بزرگی دارد».
انقلاب اسلامی که معجزه بزرگی در زمان ما بود و مردمیترین انقلابی بود که در تاریخ معاصر بشری و یا شاید در کل آن رخ داد رئیس جمهور سابق کشورمان تاکید کرد: «انقلاب اسلامی که معجزه بزرگی در زمان ما بود و مردمیترین انقلابی بود که در تاریخ معاصر بشری و یا شاید در کل آن رخ داد و ما هیچ انقلابی را نمیبینیم که اینگونه یکپارچه جمعیت راه بیفتد، یک حرف بزند و به دنبال یک رهبر فرهمند و بزرگ حرکت کند و این شگفتیها را بیافریند».
خاتمی تصریح کرد: «من این انقلاب بزرگ را بزرگترین فراز اصلاحات 150 سال گذشته در ایران میدانم؛ با یک امتیاز نسبت به همه جنبشهای 150 سال گذشته و آن اینکه این توفیق را پیدا کرد که خواست تاریخی مردم (استقلال، آزادی، پیشرفت و عدالت) و نیاز واقعی مردم که همین مسائل بود، با هویت تاریخی و فرهنگی آنان همسو کرد».
خاتمی ادامه داد: «مگر از زبان امام(ره) و انقلاب نگفتهایم که اسلام میآید و شما را آزاد میکند، شما را بر سرنوشتتان حاکم میکند، میزان رای مردم باشد، آزادی باشد، از دستاوردهای بزرگ تمدن غرب استفاده کنیم، انواع و اقسام فساد محو شود، رشید باشید و...؟ و اینها را اسلام میآورد. یعنی خواست تاریخی مردم با هویت تاریخی مردم یکسان شد و این معجزه پدید آمد و به همین دلیل بین همه وجوه ممکن حکومت و نظامهای اجتماعی این انقلاب و رهبرانقلاب پیشنهاد جمهوری اسلامی را میکند که بزرگترین تعبیری است که هم میتواند خواست تاریخی ملت ایران و هم هویت آن را نشان دهد».
رئیس دولت اصلاحات گفت: «اصلاحاتی که میگوییم در تداوم آن زنجیره بلندی است که رنجها فراوان کشیده، کامرواییها و ناکامیهایی داشته، در انقلاب اسلامی به اوج خود رسیده و البته به تناسب زمان و مکان، متذکر شرایط تاریخی ویژه خود نیز هست».
وی افزود: «این اصلاحات اگر بتواند عمق لازم را در جامعه پیدا کند، یعنی همان چیزی که مردم میخواهند و ما به عنوان نخبگان جامعه و کسانی که باید آن مسائل را تبیین کنیم و به سطح خودآگاه ذهن جامعه بیاوریم و به یک گفتمان تبدیل کنیم، معتقدم مهمترین عامل تحول مثبت در جامعه ایجاد شده است و حتی گفتمانی اینچنین میتواند جایگزین کاریزمای قهرمان شود».
در دنیای امروز دوری اخلاق از سیاست فاجعه بار بوده استسید محمد خاتمی ادامه داد: «نکته دیگر واقعیت این است که در دنیای امروز دوری اخلاق از سیاست فاجعه بار بوده است. البته در همه ادوار تاریخ، نبود اخلاق و متعهد نبودن سیاست به اخلاق یک فاجعه ایجاد کرده، اما در دنیای امروز به خاطر غول آسایی قدرت تکنیک و پیوستگی جهان امروز به یکدیگر و بروز قدرتهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و تبلیغاتی فراملی، بداخلاقی، ابعاد وحشتناکی پیدا کرده است».
رئیس موسسه بینالمللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها افزود: «این مساله در گفت وگوی تمدنها و ادیان بسیار جذاب است و بدان پرداخته شده است و این یک فاجعه جهانی است. در جامعه ماغفلت از اخلاق و دوری از آن زیانهای مضاعف دارد. یکی ناشی از آنچه در سطح جهانی است که سیاست، اقتصاد و فرهنگ بیاخلاق است و شامل حال ما هم میشود و دیگر اینکه ما مدعی دین و نظام سازگار با دین هستیم، محتوای دین هم اخلاق است، اگر بیاخلاقی در جامعه ما بود، فاجعه مضاعف خواهد بود که بحث مبسوط فلسفی درباره اخلاق و ماهیت آن و وجوه آن هم، بحثی نیست که در اینجا مجال طرح آن باشد».
رئیس بنیاد باران در پایان سخنان خود گفت: «اجمالا در اصلاحات مورد نظر ما، هم به لحاظ ماهیت خود آن با توصیف گفته شده و هم پایبندی به موازین اصیل دین که اخلاق از مهمترین آنهاست و هم با توجه به هویت فرهنگی ملت ایران که جنبه اخلاق دارد و نیازهای اصیل اجتماعی اخلاق، یکی از محورهای اصلی اصلاحات اخلاق است و معتقدم که جامعه مدنی، مردمسالاری، توسعه و عوامل دیگر که از اهداف اصلاحات است، در متن جامعه اخلاقی معنای ویژه خود را پیدا میکند».
وی افزود: «موضوع ارتباط اخلاق و شریعت هم بحث دراز دامنی است که در آینده به آن خواهیم پرداخت».
پیش از سخنان سید محمد خاتمی، مرتضی حاجی طی سخنانی، پس از خوش آمدگویی به مهمانان جلسه گفت: «در این جلسه خاتمی دیدگاه خود را در مورد، امروز، دیروز و فردای اصلاحات و راههای برون رفت از مشکلات بیان میکند که حاصل مداقه جدی و عمیق ایشان در مسائل داخلی و بین الملل است که مبانی آن را بر اساس مسیر توسعه و رشد کشور برای اهداف کلان توسعه ملی، استقلال آزادی، رشد و شکوفایی بدست آورده و آنها را در سه نشست 2 هفته یکبار بیان میکنند».
مدیرعامل بنیاد باران در ادامه با بیان اینکه به عنوان یک عضو جامعه سربلند ایرانی وظیفه خودم می دانم که از همت و تلاش آقای خاتمی در این امر مهم تشکر کنم، افزود: «مجموعه مطالبی که ارائه میکنند فشرده آن چیزی است مبنای حرکت برای دستیابی به هدفهای بلند جمهوری اسلامی است».
وی همچنین از حاضرین در جلسه خواست تا نکات و نظرات خود را در طول جلسات بیان کنند.
گفتنی است؛ این اولین جلسه از سه جلسه تبیین مبانی اصلاحات در بنیاد باران بود.