مهمترین بخشهای این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
بولتن، همان طوری که از نامش پیدا هست، یک پدیده وارداتی است؛ و می تواند در زمینه های مختلف، به ویژه حوزه های تخصصی کارآیی داشته باشد. خود دفتر مطالعات ما بولتنی دارد که هر شماره آن به یک کتاب تاریخی اختصاص می یابد و خلاصه آن کتاب تاریخی را عرضه می کند و در تداومش نقدی را بر آن کتاب تاریخی می نویسد. یعنی هم کتاب و هم نقد در قالب یک بولتن عرضه می شود.
به لحاظ عقلایی نمی توانم بپذیرم که چنین مسائلی در بولتنی باشد که یک نفر برای فرمانده سپاه منتشر می کند. چون رسانه های وابسته به سعودی مدعی هستند که اخبار خود فرمانده سپاه را در این بولتن ارائه می داده اند. این عقلایی نیست که بولتنی با سفارش خود فرمانده سپاه منتشر شود، برای اینکه اخبار او را به خودش ارائه بدهد.
بولتنها برای رئیسجمهور میتوانند جهتگیری داشته باشند و به ذهن او جهت بدهند! میشود بین قوه مقننه و قوه مجریه اختلاف ایجاد کنند!
در مؤسسه کیهان، مدیر روزنامه بولتنی را در ارتباط با رمانهای روز منتشر می کرد؛ فرازهای غیر اخلاقی آنها را در قالب بولتن ارائه می داد!
فعال سیاسی اصولگرا گفت: خود ریاست جمهوری در دوره های مختلف بولتن هایی تهیه می کند و برای رئیس جمهور یا دست اندرکاران ریاست جمهوری در دوره های مخلتف وجود داشته است.یعنی این طور نیست که فرض کنید برای آقای روحانی وجود نداشته و برای آقای احمدی نژاد وجود داشته یا برای آقای هاشمی وجود نداشته و برای آقای خاتمی وجود داشته باشد.
قطعا رئیس جمهور وقت دیدن منابع مختلف را ندارد و لذا در دفتر خودش بخشی را به کار می گیرد که او را از این جهت تغذیه کنند. یعنی مطالب را به گونه ای گزینش کنند که مثلا رئیس جمهور با مطالعه 20 صفحه از مطالبی که راجع به رئیس جمهور نوشته شده مطلع شود.اما این اطلاع رسانی می تواند به گونه ای باشد که مثلا نظر رئیس جمهور در مورد یک رسانه را خراب کند.
سلیمی نمین
ما باید روی معتهدانه و پاسخگو بودن تأکید کنیم. یعنی آیا می شود که به دلایل خاصی افرادی از دفتر رئیس جمهوری ذهن بالاترین شخص قوه مجریه را نسبت به برخی مقولات خراب کنند و بخواهند در کشور دعوا ایجاد کنند؟ بله، می شود. مثلا آیا می شود بین قوه مقننه و قوه مجریه اختلاف ایجاد کنند؟ بله، می شود.
بنابر این من می خواهم بگویم که اطلاع رسانی به صورت تخصصی و حرفه ای گاهی لازم و ضروری است؛ منوط به اینکه یک سری شرایط، مقررات و اصول را پایبند باشند.
آقای روحانی نمی توانست زیاد وقت بگذارد و بیشتر متکی به بولتن بود ولی آقای هاشمی خودش مطالعه می کرد و روی شبکه ها می رفت و وقت می گذاشت.
من اطلاع داشتم و خود ایشان (آیت الله هاشمی رفسنجانی) هم به من می گفت. با ایشان مصاحبه داشتم و وقتی وارد اتاق شدم دیدم پشت کامپیوتر نشسته و دارد اخبار مختلف را مورد مطالعه قرار می دهد.ولی آقای روحانی شخصیتی نبود که وقت زیادی را به کارهای اینچنینی اختصاص بدهد. متفاوت است و بستگی به افراد دارد؛ نمی شود حکم کلی در این زمینه صادر کرد.