سه برادر که متهم هستند جوانی را در درگیری خونین به قتل رساندهاند، پای میز محاکمه رفتند.
این سه برادر بعد از قتل فرار کرده و در خانه خواهرشان مخفی شده بودند.
مدتی قبل ماموران کلانتری شهرک ولیعصر در جریان درگیری در یک پارک قرار گرفتند. ماموران وقتی به محل درگیری رسیدند متوجه شدند پسر ۲۴ سالهای به نام مسعود به شدت زخمی و به بیمارستان منتقل شده است. پرسوجو از شاهدان نشان میداد مسعود در درگیری با سه برادر مجروح شده است.
زمان زیادی از وقوع درگیری خونین نگذشته بود که از بیمارستان خبر رسید مسعود به خاطر شدت جراحات تسلیم مرگ شده است. با مرگ پسر جوان تحقیقات وارد مرحله تازهای شد و ماموران پلیس به ردیابی سه برادر پرداختند تا اینکه رد آنها را در خانه خواهرشان یافتند. به این ترتیب حسام، حامی و حامد بازداشت شدند.
در جریان تحقیقات، یکی از شاهدان گفت: آن شب در پارک کنار دوستم نشسته بودم که مسعود را دیدم که با موتور وارد پارک شد. حامد در پارک مواد میفروخت و من میدانستم آنها از قبل با هم کلکل دارند. آنها با هم حرف زدند و یکباره دعوا میان سه برادر و دوستشان مسعود بالا گرفت و همگی با چاقو به جان مسعود افتادند؛ اما در آن دعوا دوستشان مهدی ضربهای به مسعود نزد.
به دنبال اظهارات این شاهد، حسام ۳۲ ساله تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: من در نمایشگاه خودرو معامله انجام میدادم که دوستم مهدی دنبالم آمد تا همراه او برای گرفتن خسارت ماشینی که با آن تصادف کرده بود، برویم. ما با هم راه افتادیم و در پارک یکباره مسعود را دیدیم. او به محض روبهرو شدن با ما از موتور پیاده شد. مسعود مشروب خورده بود و حال طبیعی نداشت. به رویم چاقو کشید و چاقو روی گردنم گذاشت. او میگفت میخواهد شاهرگم را بزند. با او درگیر شدم و همان موقع دو برادر دیگرم رسیدند. من ضربهای به مسعود نزدم.
حامی نیز گفت: اختلاف من و برادرهایم با مسعود از یک سال قبل شروع شد. من ماشینی را فروخته بودم اما چون هنوز پولش را کامل نگرفته بودم، ماشین پیش من امانت مانده بود. آن را به برادر کوچکم دادم اما یک روز که برادرم همراه مسعود بیرون رفته بود با ماشین امانتی تصادف کرد.
او ادامه داد: برادرم میگفت در خیابان، مسعود با نیسان قالیشویی یکی از دوستانش شوخی کرده و به همین خاطر برادرم مجبور شده با سرعت حرکت کند و همین موضوع موجب تصادف شده بود. من و برادرهایم از مسعود میخواستیم خسارت ماشین را بدهد اما قبول نمیکرد و همین موضوع باعث شده بود بارها در اینستاگرام کریخوانی کند و استوریهای توهینآمیز بگذارد.
حامد نیز در بازجوییها به درگیری با پسر جوان اعتراف کرد.
به این ترتیب برای سه برادر به اتهام مشارکت در قتل کیفرخواست صادر و پروندهشان برای رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
جلسه محاکمه
در ابتدای جلسه محاکمه، اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.
سپس حسام در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: چند وقت قبل مسعود با یک خودرو امانتی تصادف کرده و من از او خواسته بودم تا خسارت آن را بپردازد؛ اما او حاضر به پرداخت بدهیاش نبود. آن روز در نمایشگاه خودرو بودم که دوستم به سراغم آمد تا برای گرفتن خسارت پیش مسعود برویم. ما در پارک او را دیدیم. مشروب خورده بود و حالت طبیعی نداشت. او با چاقو به من حمله کرد و همان موقع دو برادرم برای کمک به من سر رسیدند؛ اما من هیچ ضربهای به مسعود نزدم.
سپس حامی روبهروی قضات ایستاد و گفت: قبول دارم با قربانی درگیر شدم و در دفاع از خودم چند ضربه به او زدم اما فکر نمیکنم ضربهها کشنده باشند. من از مرگ او پشیمان هستم.
وقتی حامد در جایگاه متهم ایستاد، گفت: من ضربهای به مقتول نزدم و دخالتی هم در قتل او نداشتم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا حکم صادر کنند.