آفتابنیوز : آفتاب: رئیس فدراسیون جهانی ورزشهای پیوند اعضا، هفته گذشته به ایران سفر کرد تا ضمن سخنرانی در همایش خاورمیانهای «پیوند اعضا» در شیراز، ملاقاتهایی با مقامات ایرانی داشته و درباره راهکارهای بهبود سلامت بیماران پیوند اعضا به گفتگو و تبادل نظر بپردازد.
گروه اجتماعی آفتاب در یک گفتگوی اختصاصی با «الیور کاستر»، رئیس فدراسیون جهانی ورزشهای پیوند اعضاء، نظرات او را درباره مباحث مختلف مربوط به ورزش بیماران پیوند اعضاء جویا شدند که مشروح این مصاحبه در پی میآید:
لطفاً قبل از هرچیز درباره فدراسیون توضیح دهید؟ زمینههای شکلگیری فدراسیون ورزشهای پیوند اعضا چهبود؟ فدراسیون جهانی ورزشهای پیوند اعضاء در سال 1987 تاسیس شد و جالب این جا است که ده سال بعد از آن، اولین بازیهای پیوند اعضای این فدراسیون برگزار شد.
اولین دوره بازیها در سال 1978 در انگلیس برگزار شد و برگزار کننده آن یک جراح انگلیسی بود که جراح پیوند کلیه انجام میدادهاست او به این دلیل که تمایل افرادی که جراحیهای پیوند اعضا روی آنها انجام شده را برای ادامه حیات نشان دهد، این بازیها را بنیان گذاشت. ده سال بعد از اولین بازیها، فدراسیون جهانی تشکیل شد چرا که فضای بینالمللی نسبت به این بازیها و اینگونه فعالیتها تغییر کرده بود.
در واقع با این تغییر فضا، ما توانستیم، بازیها را تثبیت کنیم. تا قبل از اینکه داروهای کنونی برای بیماران پیوند اعضا به بازار بیاید، تنها هدف این بوده که این افراد به نوعی بقا داشته باشند اما بعد از آن بحث «بقا» مطرح نبود و بحث «خوب زندگی کردن» و «بالا رفتن استاندارد زندگی» این افراد مطرح بود.
قبل از اینکه این فدراسیون را تاسیس کنیم به شکل شهودی میدانستیم که رابطهای بین پیوند اعضاء و ورزش وجود دارد. زیرا افرادی که تحت عمل پیوند اعضاء قرار گرفتند، اینها زمانی که ورزش میکنند با یک گارد یا اخم وارد میشدند و با یک لبخند سالن ورزش را ترک میکردند؛ چیزی که ما دنبال آن بودیم و مطئن بودیم این لینک و این ارتباط وجود دارد. این بود که میدانستیم بین ذهن و فیزیک، ارتباطی وجود دارد و این ورزش میتواند در بهبودی افراد بعد از عمل جراحی مفید باشد.
ما در واقع خیلی تصور روشنی از این که ورزش چه تاثیری روی بیماران دارد نداشتیم و نمیدانستیم ورزش بیش از اندازه ضرر میزند یا خیر و حد و حدود آنرا نمیدانستیم. بنابراین تاسیس فدراسیون کمک کرد تا پروژههای تحقیقاتی برای اندازهگیری این حد و حدود شروع شود و ما بدانیم که آیا واقعا ورزش به این بیماران کمک میکند یا نه؟ در ابتدا به صورت شهودی این دانسته برای ما وجود داشت. بعد به مرحله ظهور رسید و تحقیقاتی که در ابتدای دهه 90 شروع شد ما را به این نتیجه رساند که نه تنها ورزش میتواند به این افراد کمک کند، بلکه حتی میتواند در سلامتی کامل آنها بسیار تاثیرگذار باشد.
ما سه هدف عمده را از تاسیس این فدراسیون داشتیم:
هدف اول این بود که بیمارانی که تحت عمل جراحی قرار میگرفتند و مثلا کبد، قلب، کلیه و یا اعضای دیگر بدن را از اهدا کنندگان دریافت میکردند بتوانند دوره نقاهت و بهبودی خود را طی کنند.
هدف دوم دادن این آگاهی به مردم است که قرار نیست ما در مورد کسی که نیاز به عمل پیوند اعضا دارد زمانی که نیازمند هست و نزدیک به مرگ است تصمیم به اهدا بگیریم. ما میتوانیم قبل از اینکه اتفاقی برایمان بیفتد به آن فکر کنیم که اعضای خو د را بعد از مرگ میتوانیم به دیگران هدیه کنیم، این وظیفه داریم به افراد نیازمند کمک کنیم برای این که بتوانیم زندگی آنها را نجات دهیم. بنابراین هدف دوم ما برانگیختن حس انسان دوستانه و حس کمک رسانی به مردم برای اینکه به فکر کمک به این بیماران بیافتند قبل از اینکه دیر شود.
سومین هدف موضوع تحقیقات است؛ این فدراسیون باید باعث شود که تحقیقات در زمینه ارتباطی که بین ورزش و مساله پیوند اعضا میتواند وجود داشته باشد زوایای بیشتری را پیش روی ما بگذارد.
چیز عجیبی که برایمان وجود دارد این است که اجتماع تغییرات زیادی میکند اوایل دهه هشتاد داروهایی بوجود میآید و ساخته میشود که با کمک آنها پیوند اعضا بهراحتی انجام میشود. این داروها تاثیر بسیار زیادی میگذارد و الان در سال 2008 میبینیم که بازیهای پیوند اعضا هم در حال انجام است و ما کم کم در حال حرکت به سمت المپیک هستیم.
اکنون کسانی که در این بازیهای شرکت میکنند و قوانینی که در حال تصویب شدن برای این بازیها است، نشان دهنده این است که اجتماع در حال تغییر است و ما به یک معنای جدیدی رسیدهایم. در حال حاضر بازیها کمکم جای خودش را پیدا میکند و در این شرایط با یک عمل خیلی ساده که در عرض یک ساعت و یا کمتر انجام میشود، ضمن اینکه میتوانید جان آدمیرا نجات دهید، آدمی خواهید داشت که میتواند در یک رقابت بین المللی شرکت کند و مقام کسب کند، این پیشرفت بزرگی است.
خیلی جالب است که بحث پیوند اعضا مساوی مرگ و زندگی است و شما در واقع افرادی را دارید که اینها با دریافت یک عضو زندگیشان را ادامه میدهند و موضوع جالب اینجاست که نهتنها کسی که اهداکننده عضو است، این کار را به صورت رایگان انجام میدهد بلکه کسی هم که گیرنده است بدون اینکه پولی پرداخت کند این سرویس و خدمات را میگیرد و این پیام انسانی است که در دهندگی و گیرندگی وجود دارد. پیامیاست که به راحتی نمیتوان از آن گذشت.
بحث دیگر اینکه در این مسیر ما فقط میتوانیم یک مانع داشته باشیم؛ مانند موانع نژادی، تعصبات مذهبی که امکان دارد در اهدای اعضا بعد از مرگ بازدارنده اشخاص باشد. این وظیفه و مسئولیت ما را بسیار سنگینتر میکند زیرا ما باید کار زیادی در این رابطه کرده و با فرهنگسازی در جاهایی که غیرقابل تغییر است تغییر ایجاد کنیم. من فکر میکنم تلفیق ورزش و پیوند اعضا میتواند در این زمینه بسیار کمکرسان باشد.
یک محاسبه ریاضی وجود دارد که هر فرد در زمان بعد از مرگش می تواند پنج عضو خودش را اهدا کند و جان پنج نفر را نجات دهد.
ارزیابی شما در مورد میزان تحقق سه هدف اشاره شده چیست؟ آیا در مورد میزان تاثیر ورزش در زندگی بیماران پیوند اعضا تا الان یک چارچوب نظری موثری بدست آمده و پیشرفتهایی دیده شده که قابل ذکر باشد؟ این موضوع یکی از برنامه ارجح فدراسیون در سالهای آینده خواهد بود. تحقیقاتی که انجام شده کافی نیست ولی موضوع مهم این است که از ابتدا هم میدانستیم که ورزش برای این بیماران خیلی مضر نیست.آنها میتوانند تا هر اندازهای که میخواهند ورزش حرفهای را دنبال کنند.
مشکلی که وجود دارد مربوط به پزشکان ما میشود و مستندات علمی و دانشگاهی صرفاً تا حدی است که پزشکان در دانشگاهها آموختهاند، ما تحقیقات مستقلی در اینباره نداشتهایم و این کار ما را مشکل میکند. ما معتقدیم که ورزش نباید به عنوان یک انتخاب در اختیار بیمار قرار گیرد بلکه باید تجویز شود به بیمار و متاسفانه بسیاری از پزشکان که در زمینه پیوند اعضا فعال هستند هیچگونه اطلاعات خاصی در مورد ورزش و تاثیر ورزش ندارند.
آیا خود فدراسیون هیچ تجویز و یا استاندارد خاصی برای بیماران پیوند اعضا ندارد که چه نوع ورزشی، تا چه حدی برایشان مفید است و آیا این استانداردها را در مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی در اختیار پزشکان قرار ندادهاید؟یکی از اولویتهای کاری ما در چند سال آینده این است که با افرد زیادی که در زمینه رابطه بین ورزش و افراد حرفهای فعالیت کرده، دارای تجربه هستند و مطالعه میکنند ارتباط برقرار کنیم. متاسفانه اینها تجربیات خودشان را به خاطر اینکه ارتباطی وجود ندارد نمیتوانند در اختیار پزشکان بگذارند و ما در فدراسیون جهانی پیوند اعضا در حال مهیا کردن فضایی هستیم تا ارتباط بین افراد مختلف و بین پزشکانی که اطلاعات دارند برقرار شود، ما میخواهیم کمیته علمیای تشکیل شود که دستاوردهای علمی این کمیته در اختیار دانشگاهها قرار گیرد.
با توجه به این مطالب میتوان گفت فدراسیون در بخش تحقیقات و تجویزهای علمی خودش منسجم عمل نکرده است؟ با شما موافقم یکی از دلایل این است که این کار، یک جریان جدید است که از 1978 شروع شده و خود فدراسیون هم از سال 1987 پا گرفتهاست. زمانی که این جریان شروع شد از افرادی که میشناختیم دعوت به عمل آوردیم و الان به این جا رسیدهایم که قوانین بسیار جدی و سختگیرانهای را در مورد بازیهایی که انجام میشود تدوین کردهایم.
در مرحله جدید برای تدوین استانداردها و توصیههای علمی ورزشی به بیماران پیوند اعضا که یک گام مهم تحقیقاتی است، بهدنبال پزشکانی هستیم که در زمینه رابطه شرایط بیماران پیوند عضو و انجام دادن ورزشهای مختلف تجربه دارند. پرشکی فقط عمل محض نیست بلکه به تجربه پزشک در درمان بیمار و مشکلاتی که بیمار دارد بستگی دارد و ما الان داریم این فضا را مهیا میکنیم تا اینکه پزشکانی که از کشورهای مختلف در این زمینه تجربه دارند بتوانند با هم تعامل داشته باشند.
یک مثال ملموس در این مورد اولین کاری است که انجام دادیم؛ ما وضعیت سلامت بیماران و کسانی که میخواهند عضو فدراسیون و فعال باشند و در ورزشهای قهرمانی شرکت کنند در یک پرونده ثبت میکنیم. مثلا بیمارانی که پیوند قلب یا کلیه داشتهاند اینها تستهای بیولوژیکی خاصی را میگذرانند و دو ماه قبل از شرکت در این مسابقات از آنها میخواهیم یک اظهارنامه از پزشک پیوند عضو خود بیاورند تا معلوم میشود اینها میتوانند در یک ورزش مانند اسکواش شرکت کنند یا نه؟ -با توجه به این که این ورزش نیاز به انرژی زیادی ندارد- بنابراین نوع ورزش را هم این پزشکان مشخص میکنند و ما خوشحال میشویم که نهتنها افرد تستهای بیولوژیکی را بگذرانند بلکه تستهای استرس را هم بدهند تا مشخص شود که اینها تحمل هیجانهای مسابقات را دارند یا خیر. این تستها خیلی گران است و مطمئن نیستم در کشورهای فقیر این تستها به خوبی انجام شود.
اما مشکل اصلی این است که بتوانیم دولتها را در جهان در اینباره متقاعد کنیم زیرا ما را بین بحث سلامت و ورزش میبینند. ما میخواهیم جایگاه خود را مشخص کنیم و وارد و عضو کمیته بینالمللی المپیک شویم و ازاین وضعیت نامشخص در بیاییم و دارای یک جایگاه ملموس در ورزش جهانی شویم.
یکی از موفقیتهای بزرگی را که ما توانستیم کسب کنیم، این بود که توانستیم یکی از شرکتهای مهم بیمه را برای این بازیها پای کار بیاوریم و در واقع آنها توانستند قوانینی را تصویب کنند که به افرادی که تحت عمل جراحی پیوند اعضا قرار گرفتهاند و در این بازیهای شرکت میکنند آنها را بیمه کنند.
در کنار این تدابیر، اما نتایج کاملاً امیدوار کننده است، شرکتکنندگان در مسابقات ورزشی پیوند اعضا، با توجه به اینکه پیوند عضو داشتهاند و در یک رقابت ورزشی کاملاً جدی شرکت میکنند، حداکثر یک سری صدمات بسیار جزئی داشتند و هیچ مرگی رخ ندادهاست. این باعث شده که شرکتهای بیمه راضی شوند تا وارد این جریان شوند و این بیماران را بیمه کنند و این امر به این دلیل است که تعداد افرادی که خوشبختانه پیوند عضو شدهاند بسیار زیاد شده و شرکت بیمه این موضوع را لحاظ میکند.
یکی از امتیازهای بزرگ دیگری که کسب کردیم، مجوز استفاده از داروهای خاص در حین مسابقات برای بیماران پیوند عضو بود. افراد پیوند عضو شده، مجبورند از یک سری داروهای خاص استفاده کنند که این داروها عموما در کمیته بینالمللی المپیک داروهای ممنوعه و جزو داروهای دوپینگ شناخته میشوند. اما ما توانستیم قانونی را به نفع بیماران پیوند اعضا تصویب کنیم. آن، قانون معافیت از داروهایی است که جنبه درمانی دارند؛ یعنی افرادی که این داروها را برای زنده مانده مصرف میکنند میتوانند در کنار استفاده از آنها، در رقابتهای جهانی هم شرکت کنند.
چقدر تحقیقات در این فدراسیون انجام شده و از نظر علمی بحث تاثیر ورزش در سلامت بیماران چگونه است. این تحقیقات را در کشور خودم شاهد بودم. وقتی من در کشور خودم بودم و به پزشکی در اوایل سالهای 91 میگفتم که کسی که پیوند قلب انجام داده میتواند سه هزار متر بدود، میگفتند تو دیوانهای و حالا همان آدم به من میگوید که ورزش باعث شده کسی که پیوند قلب انجام داده زندگی طولانیتری داشته باشد.
اما همچنان، همان آدم ورزش را به عنوان دوران نقاهت و بهبودی برای کسی که پیوند عضو شده است، تجویز نمیکند این خیلی جالب است که طرف میداند که ورزش در درمان بیماری خیلی مثمر ثمر بوده اما با همه اینها تجویز نمی کند چرا؟ زیرا یک نفرولوژیست (متخصص کلیه) تنها چیزی که برای او مهم است این است که کلیه شما چه جوری کار میکند در 15 دقیقهای که شما را معاینه میکند فقط میتواند به شما بگوید که این کلیه خراب است یا اینکه کلیهات با توجه به این داروهایی که مصرف کردی چهطور کار میکند.
این نشان میدهد که اینها چیز زیادی درباره ورزش بیماران پیوند عضو شده نمیدانند؟ نتایج نشان داده که افرادی که پیوند عضو شدهاند چه جوان چه پیر، با یکسری تمرینات مانند دویدن و دوچرخهسواری میتوانند ظرفیت تنفسی خود را بالا ببرند. حتی این اتفاق در مورد افراد مسن هم میافتد و این شگفت آور است. جالب اینجاست که وقتی با یک پزشک صحبت میکنید او معتقد است که بیمارش نمیتواند این کار را بکند و فکر میکند همه چیز را در مورد بیمار خود میداند. ما نیاز به کار روی پزشکها داریم تا این فرهنگ را جا بیاندازیم.
وضعیت ایران در مورد ورزش بیماران پیوند اعضا و حضور ایران در میدان مسابقات به چه صورت بوده است، لطفاً کمی از سفرتان به ایران و از برنامههای خود بگویید. فدراسیون هفتاد عضو دارد و ایران پنج سال است که عضو شده است و در آخرین رقابتی که در بانکوک بوده توانسته 36 مدال را کسب کند و رتبه دوازدهم را بدست آورد، از سفرم به ایران و دیدارهایی که با مقامات ایرانی داشتم کاملاً راضی هستم. ایران ظرفیت خوبی برای برگزاری مسابقات ورزشی بیماران پیوند اعضا دارد که از آنها بازدید کردم. در اینجا همه چیز خوب بود. در ایران میگویند که تهران امکانات بسیار زیادی دارد برای اینکه بتواند خیلی از کارها را انجام دهد من خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم چرا که افراد رده بالای سیاسی ایران نیز نسبت به این مساله اعتنا دارند و برای آنها مهم است و دیدارهای مهمی با افراد تصمیمگیر و سیاستگذار در زمینه ورزش داشتم.
جالب بود که با توجه به اینکه فدراسیون ورزشهای پیوند اعضای ایران فقط پنج بار در بازیهای جهانی شرکت کرده اما با همه اینها، افراد در زمینه پیوند اعضا و اینکه این فرهنگ باید گسترش پیدا کند بسیار پخته و درست فکر میکنند و همینطور فدراسیون پیوند اعضای ایران پیشنهادی داشت مبنی بر اینکه کنفدراسیون آسیایی ورزشهای پیوند اعضا را با مرکزیت تهران داشته باشیم، آنها اظهار امیدواری کردند که با توجه به امکاناتی که امروز در مجموعههای ورزشی موجود در تهران مانند مجموعه ورزشی انقلاب دیدم، در اختیار دارند، نقش مهمی در آسیا بازی کنند.
آرمانها یا اهدافی که برای فدراسیون جهانی ورزشهای پیوند اعضاء دارید، چیست؟ ما میخواهیم بهعنوان سازمانی المپیکی محسوب شویم تا بتوانیم حلقههای المپیک را داشته باشیم و بگوییم ما از خانواده المپیک هستیم.
من دیداری با اعضای IOC (کمیته بین المللی المپیک) داشتم که تشکیل شده از 37 فدراسیون جهانی و هر کدام از این فدارسیونها کمیسیون پزشکی مخصوص به خودش را دارد و من این فرصت را داشتم که توضیحاتی را برای نمایندگان این 37 فدراسیون که همه آنها پزشک بودند داشته باشم و اسلایدهایی را در زمینه رابطه بین ورزش و پیوند اعضا به آنها عرضه کردم. یکی از آرزوهای ما این است کهاین ارائهها مثمر ثمر باشد و از طرف این سازمان به رسمیت شناخته شویم و پنج حلقه را بگیریم.
بحث دیگر این است که من دلم میخواهد آنقدر منابع مالی در اختیار داشته باشیم تا بتوانیم تا جایی که میتوانیم برشور و کتاب چاپ کنیم نه برای مردم عادی بلکه برای پزشکان. تا دید آنها عوض شود و ورزش را برای بیماران پیوند اعضا به عنوان یک توصیه درمانی تجویز نگاه کنند.
ما به دو چیز نیاز داریم برای این تحرکت جهانی، یک رسانه که متاسفانه رسانهها وقتی از پیوند اعضا صحبت میکنند از جنبههای منفی پیوند اعضا صحبت میکنند و دومین چیزی که نیاز داریم حمایت دولتی است. دولتها باید بدانند که در کنار مسائل انسانی و عاطفی، وقتی کسی عضوی را دریافت میکند و به زندگی بر میگردد این شخص دوباره میآید و به دولت مالیات میپردازد و کار میکند. چون دولت برای این شخص هزینه کرده و اگر این شخص از دست برود دولت متضرر میشود. دولتها باید متقاعد شوند این کار و ورزش پیوند اعضا پول بسیار زیادی را برای آنها ذخیره میکند و این هیچ هزینهای برای دولت ندارد، کاری که دولت باید بکند اشاعه این فرهنگ و تبلیغات گسترده است. با این کار آنها علاوه بر کمک به بیماران پیوند عضو شده به خودشان و کشورشان کمک کردهاند.
{$old_album_81841}