اخیرا تعدادی از مخالفان جمهوری اسلامی در توییتی با هشتگ «من وکالت میدهم» اعلام کردهاند برای دوران گذار به رضا پهلوی وکالت میدهند که او به عنوان نماینده آنها براندازی جمهوری اسلامی را پیش ببرند. علی کریمی نخستین فردی بود که از این هشتگ استفاده کرد و عملا از رضا پهلوی حمایت کرد. پس از کریمی، حمید فرخنژاد بازیگر سینما و تلویزیون ایرانی نیز در توییتی نوشت: «برای ایران من به شاهزاده رضا پهلوی وکالت میدهم.»
رویداد۲۴ نوشت: علی کریمی و حمید فرخنژاد هر دو به تازگی از ایران مهاجرت کردهاند و هیچکدام در حال حاضر در ایران زندگی نمیکنند. توییت آنها بازتاب بسیاری داشت و عملا نشانگر همراهی و ائتلاف بخشی از طیف برانداز با رضا پهلوی و سلطنتطلبان بود. پیش از این نیز برزو ارجمند و احسان کرمی نیز با در دست داشتن پرچم شیر و خورشید از رضا پهلوی حمایت کرده بودند.
در واکنش به این اعلام موضع برخی انتقاد کردند و برخی دیگر نیز از آن حمایت کردند. منتقدان بر این باورند که رضا پهلوی رزومه خاصی ندارد و دلیلی ندارد مردم ایران صرفا به خاطر اینکه او فرزند شاه پیشین ایران بوده، از او حمایت کنند. از این منظر منتقدان معتقدند صرف حضور او به معنای پشت پا زدن به دموکراسی است.
در روزهای پس از آغاز اعتراضات در ایران در واکنش به درگذشت مهسا امینی، اپوزیسیون خارج از کشور تلاش کرده این موضوع را به مردم ایران القا کند که آنها ائتلاف کردهاند و اکنون بهترین زمان برای براندازی است و در پی این مسئله گروههای مختلفی همچون «شورای گذار» و «شورای تصمیم» و ... از ائتلاف با یکدیگر سخن گفتهاند. منتقدان رضا پهلوی حتی او را از این منظر نقد میکنند که خودش تحت تکفل مادرش است، حال چگونه میتواند وکیل دیگری باشد. سیدمحمد صحفی از مدیران دولت اصلاحات در توییتی نوشت: «مرد ۶۵ ساله خودش هنوز تحت تکفل مامانش هست. آن وقت به ایشان وکالت میدهید برای تمشیت امورتان؟»
در روزهای گذشته چهرههایی همچون نازنین بنیادی، گلشیفته فراهانی، علی کریمی و حامد اسماعیلیون و شیرین عبادی، توییتهای مشترکی با مضمون ائتلاف منتشر کردهاند. برخی از فعالان سیاسی درون کشور معتقدند اپوزیسیون خارج کشور در ایران اقبالی ندارند، زیرا آنها نه شناختی از وضعیت داخلی ایران دارند نه مشکلات مردم را درک میکنند، اما عملکرد جمهوری اسلامی باعث شده آنها موضوعیت پیدا کنند. فیضالله عربسرخی گفته «وقتی امروز از اپوزیسیون بیرون نظام صحبت میکنیم و اگر خارجنشینها توانستهاند نقش پررنگتری پیدا کنند، به این دلیل است که عملکردهای نظام سیاسی بخشهای مهمی از مردم را از خود ناراضی کرده است.»
عرب سرخی گفته «درباره اینکه بخواهیم ذهنمان را درگیر بیرون کشورکنیم، خیلی موضوعیت ندارد. چون به هر حال اقلیتی از جامعه ما بیرون از کشور زندگی میکنند و آنچه که اهمیت دارد، این است که، دایره و دامنه وسیعی از این اعتراضات منشاء داخلی دارد، چون اصل جمعیت در کشور است؛ بنابراین باید به جامعه و مردمی که در اینجا زندگی میکنند، نگاه کرد. اگر مردم داخل کشور حامی جمهوری اسلامی باشند، تاثیر آن ثبات و اقتدار حکومت میشود. اما اگر منتقد و معترض باشند، باعث تضعیف نظام سیاسی میشوند. طبیعتا اینکه چه آلترناتیوی مورد حمایت شان قرار بگیرد، میتواند رقیب نظام سیاسی شود.»
سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور دولت اصلاحات هم درباره براندازی موضعگیری کرده است. او گفته براندازی نه ممکن است نه مطلوب؛ ولی ادامهی وضع کنونی هر لحظه زمینههای فروپاشی اجتماعی را پهنتر و بیشتر میکند. در یک کلام: کم هزینهترین و پرفایدهترین راه کار که نتیجه آن ثبات و پیشرفت و بازسازی اعتماد از دست رفته بخش مهمی از جامعه از حکومت است، خود اصلاحی نظام است، هم در ساختار، هم رویکرد و هم رفتار؛ امری که همواره از سوی خیرخواهان گفته و پیشنهاد شده است، ولی ظاهراً حتی نیاز به شنیده شدن آن احساس نمیشود چه رسد به عمل کردن آن.