بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
بنده در آن زمان دانشجوی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران بودم. در کل دانشجویان پزشکی دختر، فقط من و یک دختر خانم دیگر حجاب داشتیم. بقیه بیحجاب بودند. ولی همین دختران بیحجاب، همگی در جریان پیروزی انقلاب محجبه شدند؛ در حالی که هنوز انقلاب اسلامی به پیروزی نرسیده بود.
امام(ره) راجع به تحصیل زنان و طی مدارج علمی نظرات عجیبی برای زنان داشتند و همواره تشویق میکردند. وقتی زنان این مسیر را جلوی پای خودشان باز دیدند، پیشرفت کردند و الان به جایی رسیدیم که تعداد دانشجویان دختر بیشتر از پسران شد. الان سطح رشد سواد در زنان از نظر سرعت رشد، بیشتر از مردان است.
ما در تربیت کم گذاشتیم، من دو دختر دارم که برای آنها همه تلاشم را کردهام، ولی بقیه دختران هم باید دختر من باشند. بقیه پسران هم باید پسر من باید باشند و من آنها را باید مانند دختر و پسر خودم ببینم. آیا دیدهام و ما به پسران و دختران جامعه اینطور توجه کردهایم؟
هر کدام از ما هر جایی که هستیم باید وظیفهمان را انجام دهیم. ولی آیا واقعاً همه ما در هر جایی که بودیم، وظایفمان را به خوبی انجام دادیم؟ بگذریم از اینکه خیلی خرابکاریها و خلافکاریها و خیلی از فسادها اتفاق افتاد که در تغییر دیدگاه برخی از جوانان در جامعه نقش داشته است.
اولا ما شاید وظایف خودمان را به خوبی انجام ندادیم. دوما این فسادها که از صد میلیارد و دویست میلیارد و چند هزار میلیارد شروع شد و به فسادهای نجومی رسید، این اطمینان جامعه را از بین میبرد. نسل جوان اینها را میبیند در حالیکه بسیاری از حقایق گذشته را ندیده است.
امروز جوانان احساس میکنند انقلاب اسلامی به همه آنچه که وعده داده، نرسیده ، بالاخره این جوانان تربیتشدگان ما هستند و حتما اگر هر اتفاقی افتاده، نقش و پای ما در این وسط درگیر است
ما باید در اصلاح روش حکومتیمان توجه جدی داشته باشیم. امروز خیلی صحبت از حکمرانی میشود ولی به نظرم آن کارهایی که باید در حکمرانی انجام شود، کارهایی نیست که شاهدش هستیم.
اولاً باید کار به دست کاردان سپرده شود. از آنجایی که حکومت ما یک حکومت انتخابی است و تقریباً سالی یکبار پای صندوق میرویم، موقع انتخاب باید درست انتخاب کنیم. آنهایی هم که در زمینه انتخابات کار میکنند، مانند شورای نگهبان و جاهای دیگر باید درست رفتار کنند که باعث کم شدن یا سلب اعتماد مردم نشود. دوما افرادی که باید در رأس حکومت قرار میگیرند عالم به زمان خودشان باشند و مردم را درک کنند.
مرحوم دعایی نقل میکرد که امام در دوران جنگ رادیو بغداد را گوش میدهند که ببیند دشمن راجع به ما چه میگوید و کشور چه نقاط ضعفی دارد که اینها میخواهند از آن نقطه به ما حمله کنند. ایشان افرادی را میفرستد داخل مردم که ببیند مردم چه میگویند. جوکها و مزاحهایی که مردم درباره حکومت میگویند چه هست؟
ما نیاز به این داریم که کسانی که در بالاترین سطوح مدیریتی کشور و برنامهریزی هستند، مردم را ببینند؛ خواستهها و مشکلات مردم را ببینند. اگر امروز ما مشکل اقتصادی داریم و کلید حل بسیاری از مشکلات ما مسائل اقتصادی است، اینها باید دیده شود. این نیازمند این است کسانی که در آن بالا قرار میگیرند، چشمهای بینا و گوشهای شنوا داشته و در میان مردم باشند.
تربیت اسلامی افراد متفاوت است و جوانان با این سطوح مختلف تربیتی، وارد جامعه میشوند. حالا ما به جای اینکه مسأله حجاب را برای آنها در مدرسه و دانشگاه تبیین کنیم، باید بگیر و ببند و گشت راه بیندازیم؟ شاید این افرادی که چنین برخوردهایی میکنند تحت تأثیر القائات قرار داشته باشند یا افرادی نفوذی در بین آنها باشند و یا آنقدر درک و شعور نداشته باشند که ندانند با نسلی که آنها تربیت نکردند نباید اینطور برخورد کرد.
همه مردم، آحاد این ملت هستند و به همه باید بها داده شود. به نظرم باید درباره روشها تجدید نظر کنیم. راجع به دیدن افراد و دیدن جامعه و تفکرات مختلف و آزادی دادن به تفکرات باید تجدید نظر کنیم. چه اشکالی دارد که تفکرات مختلف حرفشان را بزنند و خودشان را بیرون بریزند؟ اگر ما بتوانیم این کار را بکنیم، قدری از این تنشها را کم میکنیم.
میخواهند یک طرحی را در مجلس تصویب کنند که قبل از اینکه مقامی در مورد یک موضوع صحبت کند، اگر کسی درباره آن نظر بدهد، جرم محسوب شود. این برای جمهوری اسلامی خیلی زشت است. شعار ما، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی است. آزادی یکی از پایههای انقلاب است. باید به آزادی بها بدهیم و جوانان باید این را ببینند و درک کنند.
به نظر من متأسفانه در قضیه تأیید صلاحیتها قدری تندروی شده است. بالاخره ما باید تفکرات و سلایق مختلف را در جامعه بپذیریم. اینکه بخواهیم افراد را حذف کنیم تا دسته و جناح خودمان وارد شوند، یک رویکرد کاملا شکست خورده است. برای اینکه شما کشور را از بعضی نیروهای مجرب و صاحب فکر محروم میکنید و همین باعث میشود که کار به جای اینکه به دست افاضل بیفتد، به دست افراد دیگر میافتد.