علی بیگدلی تحلیلگر مسائل سیاسی نوشت: همزمان با سفر گروسی به تهران رسانههای دولتی روایتهای عجیبی در خصوص این سفر ارایه کردند و از اعلام رضایت قطعی گروسی در خصوص این سفر خبر دادند. این نوع اظهارنظرها چندان ریشه در واقعیت ندارد، چراکه آقای گروسی اعلام کرده، واقعیتها را در آینده و در نشست خبری وین مطرح میکند. این امر نشان میدهد برای آگاهی از وضعیت این سفر باید منتظر روزهای آینده بمانیم تا پس از نشست خبری گروسی ابهامات روشن شود.
مشخص است که هنوز به همه ابهامات آژانس پاسخ داده نشده، البته ممکن است زمینه دستیابی به یک نقطه مشترک فراهم شده باشد. اما مهمترین پرسشی که افکار عمومی ایران منتظر پاسخ آن هستند، ارتباط این سفر با آینده برجام است. در مصاحبههای قبلیام هم گفتهام تا زمانی که مساله آژانس و ابهامات آژانس حل نشود، نمیتوان نسبت به چشمانداز احیای برجام امیدی داشت. آژانس و برجام پیوستگی سازمانی با هم دارند و غرب بدون چراغ سبز آژانس مذاکرات هستهای را آغاز نمیکند.
اگر قرار باشد، ایران به سمت مذاکرات برجامی برود، امریکاییها پلن B را مطرح کردهاند و قصد دارند آن را عملیاتی کنند. پلنی که در قطعنامه ۲۲۳۱ در ۲۰۱۵ مطرح شد و ایران هم آنها را پذیرفته است. از جمله مهمترین گزارههای این پلان، کاهش غنیسازی به سطح ۳.۷۶ درصد است که در حال حاضر این رقم به ۶۰ درصد رسیده است.
از سوی دیگر حجم غنیسازی اورانیوم ایران به حدود ۹۰ کیلو رسیده است که با توافقات برجامی همخوان نیست. ضمن اینکه ایران از سانتریفیوژهای بسیار پیشرفته استفاده میکند که مورد اعتراض آژانس واقع شده است. در مذاکرات برجام قرار بود ایران از سطوح ابتداییتر سانتریفیوژ استفاده کند. اما امروز به دلیل عدم اجرای تعهدات طرف مقابل ایران هم تعهدات خود را کنار گذاشته است.
واقع آن است که حجم اختلافات ایران و آژانس بالاست و به راحتی نمیتوان در جریان یک سفر همه اختلافات را کنار گذاشت. علت سفر گروسی به تهران هم برنامه روتین آژانس است. شورای حکام هر فصل یکبار تشکیل میشود و گروسی باید آخرین گزارش خود را به شورا بدهد.
به نظر میرسد دیدارهایی که بین گروسی با مقامات ارشد ایران صورت گرفته به دلیل اعلام نظرات نهایی آژانس باشد. در کل به نظر میرسد دو طرف تلاش میکنند اختلافات فیمابین را کاهش دهند، هر چند هنوز زود است که بخواهیم بگوییم این سفر زمینه احیای برجام یا آغاز مذاکرات برجامی را فراهم میسازد.