سید حسین موسویان در این مقاله نوشت: بعد از مرگ مهسا امینی و ناآرامیهایی که در پاییز سال گذشته در ایران رخ داد، مذاکرات هستهای قدرتهای جهانی و ایران در مورد احیاء برجام ناکام مانده است. موضوع استفاده از پهپاد ایرانی توسط روسیه در جنگ اوکراین، نیز وضعیت را پیچیدهتر کرده است. در این مدت آمریکا و اروپا به تحریمها علیه ایران افزودند و ایران هم غنی سازی را تا مرز ۸۴% افزایش داد. در صورت عدم احیاء برجام، برای ایران محاسبه هزینه و منافع عضویت در معاهده عدم اشاعه هستهای (ان پی تی) و در یک بررسی کلانتر ادامه عضویت در کلیه معاهدات خلع سلاح مطرح خواهد شد.
نکته اساسی این است که ایران به هر سه معاهده اصلی خلع سلاحهای کشتار جمعی یعنی کنوانسیونهای هستهای، شیمیایی و بیولوژیک متعهد باقی مانده است، اما به خاطر تحریمهای اقتصادی نتوانسته از حقوق و منافع این کنوانسیونها در زمینه تکنولوژی صلح آمیزهسته ای، شیمیایی و بیولوژیک استفاده کند. از طرف دیگر پس از چند دهه مصوبات سازمان ملل در مورد ایجاد خاورمیانه عاری از سلاحهای کشتار جمعی هسته ای، شیمیایی و بیولوژیک هم به نتیجه نرسیده است.
وی در ادامه به سه هدف اصلی معاهده هستهای (ان. پی. تی) اشاره کرد:
۱-عدم اشاعه سلاحهای هسته ای،
۲-نابودی سلاحهای هستهای موجود و
۳-همکاری کشورها در انتقال تکنولوژی صلح آمیز هستهای جهت تضمین بهره مندی کشورهای از آن.
این در حالی است که آمریکا و روسیه که اکثر سلاحهای هستهای جهان را دارند، نه تنها سلاحهای هستهای خود را نابود نکردهاند بلکه بودجههای کلان برای نوسازی و ارتقاء این سلاحها اختصاص داده اند. چند سال پیش آمریکا ۱.۵ تریلیون دلار برای ارتقاء توان سلاحهای هستهای خود ظرف ۳۰ سال آینده اختصاص داد.
فرانسه، انگلیس و چین هم سلاحهای هستهای خود را حفظ کرده اند علاوه بر آن چهار کشور هند، اسرائیل، پاکستان و کره شمالی هم به جمع دارندگان سلاحهای هستهای پیوسته اند. ولادیمیر پوتین نیز در ماه فوریه خروج روسیه از "معاهده استارت" با آمریکا را اعلام کرد.
علاوه بر اینها، یک استاندارد دوگانه در رفتار قدرتهای جهانی در برخورد با کشورهای دارنده سلاحهای هستهای دیده میشود. آمریکا و غرب تحریمهای وسیعی علیه کره شمالی به خاطر داشتن سلاح هستهای اعمال میکنند، اما با کشورهای اسرائیل، هند و پاکستان که دارنده سلاحهای هستهای هستند، همکاریهای استراتژیک برقرار کرده است.
در معاهده هستهای یک معادله وجود دارد و آنهم "حقوق در مقابل تعهدات". اینکه کشورها از تکنولوژی صلح آمیز هستهای بهرهمند شوند و متقابلا متعهد باشند که سلاح هستهای نخواهند ساخت. بعد از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، ایران به تعهدات معاهده هستهای پایبند بوده و از ساخت بمب هستهای اجتناب کرده، اما همواره از بهره مندی از تکنولوژیهای صلح آمیز هستهای محروم بوده و کشورهای عضو معاهده هستهای به تعهدات خود در مورد همکاری برای انتقال تکنولوژی هستهای عمل نکرده اند.
ایران علاوه بر تعهدات معاهده هستهای (ان پی تی)، توافق برجام را امضاء و تعهدات بسیار بیشتری را در قالب برجام پذیرفت و آن را اجرا کرد. اما آمریکا از برجام خارج شد و گستردهترین تحریمها را علیه ایران اعمال کرد.
ایران همچنین کنوانسیون سلاحهای شیمیایی را امضاء و به تعهدات خود در قالب این کنوانسیون عمل کرد. در حالیکه صدام حسین از سلاحهای شیمیایی علیه ایران استفاده کرد و طبق گزارش سازمان سیا، آمریکا مواد و تکنولوژی سلاحهای شیمیایی را در اختیار صدام گذاشت. گزارشات متعددی هم در مورد همکاری کشورهای اروپایی با صدام در زمینه سلاحهای شیمیایی منتشر شد. حدود ۸۰ شرکت آلمانی در تجهیز صدام به سلاحهای شیمیایی کمک کردند. در سال ۲۰۰۲ یک گزارش ۱۱۰۰ صفحهای در مورد کمکهای شرکتهای آلمانی به صدام در ساخت سلاحهای شیمیایی تقدیم سازمان ملل شد. در زمانی که من سفیر ایران در آلمان بودم، هلموت کهل طی نامهای به آقای هاشمی رفسنجانی نوشت که بعد از تصویب کنوانسیون سلاحهای شیمیایی توسط مجلس ایران؛ آلمان و اروپا در مورد تکنولوژی و تجهیزات صلح آمیز شیمیایی با ایران همکاری خواهد کرد. اما آلمان و اروپا به تعهداتشان در این مورد عمل نکردند.
در کنوانسیونهای شیمیایی و بیولوژیک نیز همچون معاهده هستهای، اعضا از "حقوق بهره مندی از تکنولوژیهای صلح آمیز شیمیایی و بیولوژیک" در مقابل "تعهد به عدم ساخت سلاحهای شیمیایی و بیولوژیک" برخوردارند. ایران به تعهدات خود درقالب این کنوانسیونها عمل کرده، اما از حقوق و منافع آن به خاطر تحریمها محروم مانده است.
بعد از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ همواره دو طرز تفکر در ایران وجود داشته است. یک طرز تفکر موافق عضویت ایران در کنوانسیونهای سه گانه خلع سلاح و طرز تفکر دیگر نیز مخالف بوده است. من در دوران مسئولیت خود به عنوان مسئول کمیته سیاست خارجی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی از ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵، با مخالفان عضویت ایران در کنوانسیونهای خلع سلاحهای هستهای و شیمیایی و بیولوژیک گفتگوهای زیادی داشتم. منطق اصلی مخالفان این است که آنها معتقدند که این کنوانسیونها ابزاری است برای جاسوسی از توانمندیهای نظامی و دفاعی ایران و لاغیر. آنها تاکید میکنند که طبق این کنوانسیونها ایران اجازه بازرسیها را میدهد، اما از حقوق و منافع این کنوانسیونها با تحریمهای اقتصادی محروم میشود. اما بعد از عملیات سایبری علیه تاسیسات هستهای و نظامی و ترور دانشمندان هستهای و سرفت اسناد هستهای ایران توسط اسرائیل و آمریکا؛ طرز تفکر مخالفت با عضویت ایران در کنوانسیونهای شیمیایی ـ هستهای ـ بیولوژیک تقویت شده و سوءظنها در ایران در مورد استفاده ابزاری از این کنوانسیونها برای تضعیف توان دفاعی و امنیتی ایران گسترش یافته است. حتی سوءظن قوی به وجود آمده که بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی جاسوس بوده و اطلاعات هستهای ایران را لو داده اند و موجب ترور دانشمندان هستهای و عملیات تخریب در سایتهای هستهای و دفاعی ایران شده اند.
خروج ترامپ نیز عامل دیگری بر تقویت این طرز تفکر در ایران شده است. چون ایران برجام را پذیرفت و صادقانه و درست به آن عمل کرد، اما آمریکا خارج شد و به توانمندیهای هستهای و دفاعی ایران ضربه زد و تحریمها را گسترش داد؛ بنابراین یک طرز تفکر قوی در بخشهای سیاسی ـ نظامی ـ امنیتی ایران معتقد است که عضویت در این کنوانسیونها یک "جاده یک طرفه" است که ایران را ملزم به اجرای تعهدات این کنوانسیونها کرده، اما از منافع و حقوق اش در قبال این کنوانسیونها محروم کنند؛ بنابراین من محتاطانه هشدار میدهم که ادامه این مسیر توسط قدرتهای جهانی به ویژه غرب، میتواند نهایتا با عواقب سنگینی روبرو شود؛ لذا بهترین مسیر این است که:
اولا: برجام احیاء شود.
ثانیا: شش قدرت جهانی مذاکره کننده هستهای، یک توافق کلانتر بر اساس چهارچوب ذیل با ایران نهایی کنند:
۱-ایران به عضویت و اجرای تعهدات کنوانسیونهای هسته ای-شیمیایی ـ بیولوژیک پایبند خواهد ماند،
۲-قدرتهای جهانی بهره مندی کامل ایران از تکنولوژیهای صلح آمیز هستهای ـ شیمیایی ـ بیولوژیک را تضمین خواهند کرد،
۳- از اصول برجام به عنوان مبنایی برای عاریسازی خاورمیانه از سلاحهای کشتار جمعی استفاده خواهند کرد.
چنین روند به تحقق خاورمیانه عاری از سلاحهای کشتار جمعی کمک خواهد کرد.