آفتابنیوز : آفتاب- جاوید قرباناوغلی: 1- اوباما از روز 20 ژانویه مستاجر حداقل 4 ساله کاخ سفید آمریکا است. او اولین رئیس جمهور سیاهپوستی است که در تاریخ دویست و اندی سال آمریکا بر اریکه بالاترین هرم قدرت سیاسی این کشور جلوس کرده است.
اوباما علاوه بر وجه تمایز رنگ پوست با اکثریت جامعه آمریکا و نژاد آنگلوساکسون، از پدری مسلمان و از تباری بلافصل آفریقایی است. در کنار این همه، او اولین رئیسجمهور آمریکاست که دارای بالاترین سطح تحصیلات دانشگاهی- درجه دکتری یا (PHD)- است. فارغ از هرگونه پیشداوری درباره آینده و عملکرد اوباما اذعان باید کرد که اینهمه در کفه سنجش و ارزیابی رئیس جمهور جدید این کشور اگر نکته یا نکاتی مثبت نباشد حداقل منفی هم نخواهد بود.
از منظر ما - ایرانیان - و از رویکرد انقلاب اسلامی اگرچه همه انسانها بندگان خداوند قادر متعال هستند ولی علیرغم بندگی همه آحاد ابوالبشر، جمهوری اسلامی ایران در ماجرای لانه جاسوسی، زنان و سیاهان را مشمول رافت اسلامی قرار داد و آنان را زودتر از آن 444 روز معروف آزاد کرد. هرچند که تعدادی از آن سیاهان تفنگداران آمریکایی محافظ سفارت بودند.
- آقای اوباما در جریان مبارزات انتخاباتی شعار تبلیغاتی تغییر را برای خود برگزید. به نظرم با توجه به دوران بوش و بلایی که محافظهکاران جدید بر اعتبار آمریکا در جهان آوردند، انتخاب این شعار نه تنها برای اوباما که برای آمریکا انکار ناپذیر بود.
حاکمیت بوش و تیم محافظهکاران جدید با برپایی دو جنگ افغانستان و عراق به بهانه مبارزه با تروریسم و مشی خودخواهانه آمریکا حتی در روابط با متحدان اروپائی خود آنچنان وضعیت این کشور را به تباهی کشانده بود که بیشتر نخبگان پایان دوره بوش و انجام تغییراتی در جهتگیریهای آمریکا را انتظار میکشیدند. اوباما و تیم مشاوران او این ذکاوت و زیرکی را داشتند که سوار بر موج مطالبات ناشی از تخریب چهره آمریکا و ضرورت بازسازی آن آیندهای جدید با شعار را به مردم خود دهند.
انعکاس و تاثیر مخرب سیاستهای بلندپروازانه بوش در سیاست داخلی، رکود بیسابقه اقتصادی آمریکا بود که گفته میشود از سال 1929 تاکنون چنین وضعیتی در اقتصاد آمریکا-و جهان- سابقه نداشته است. مشکلی که علیرغم تلاشهای بوش در ماههای آخر حکومت و اقداماتی که اوباما شروع کرده است هنوز چشمانداز روشنی برای بهبود وضع اقتصادی آمریکا - و برخی از اقتصادهای وابسته به آمریکا - وجود ندارد.
3- اوباما از همان اولین روزهای آغاز مبارزات انتخاباتی موضوع و نحوه تعامل با کشورمان را در راس برنامههای خود قرار داد. در مناظره او با خانم هیلاری کلینتون، رقیب انتخاباتیاش در حزب دمکرات که امروز سکان سیاست خارجی را به دست گرفته است، آقای اوباما به صراحت اظهارات انتقادآمیز که رویکرد وی در ضرورت گفتگو با کشورهایی که به زعم خانم کلینتون با روشهای دیکتاتوری اداره میشوند را به چالش کشید و با صراحت از عزم خود برای گفتگوهای بدون پیششرط با ایران سخن گفت.
امروز اوباما پس از به دست گرفتن قدرت، در زمان سوگند ریاست جمهوری و روز گذشته در مصاحبه با العربیه، این موضع را تکرار کرده است. قصد کتمان و یا عدم بازگویی نکات منفی سخنان اوباما نیست ولی کیست که نداند دنیای سیاست، دنیای منافع و صفحه شطرنجی است که کوچکترین اشتباه در حرکت دادن یک مهره ممکن است مات شدن را در پی داشته باشد.
4- حتی اگر اوباما از سر ناچاری و استیصال در مقابل مقاومت و ایستادگی ملت ایران این موضع را اتخاذ کرده باشد، دو روش برخورد با این موضعگیری از سوی ایران متصور است.
روش اول انگشت گذاشتن بر این نقطه ضعف و تحقیر آقای اوباما با واکنشی صرفا تبلیغاتی و حرفهای کلیشهای است که تقویت موضع مخالفان و بازگشت وی به مواضع گذشته به کاخ سفید را در پی خواهد داشت.
اما روش دیگر میتواند استقبال از این حرکت و تقویت این رویکرد در هیات حاکمه آمریکا باشد.
اوباما با رویکرد جدید خود در برابر ایران و جهان اسلام بر آن است که بر موج افکار عمومی سوار شده و چهره به شدت تخریب شده کشورش را بازسازی نماید و ایران در راس اولویتهای او قرار دارد.
روش منطقی این است که با تشکیل یک تیم قوی کارشناسی مطالبات برحق ایران را با مستندات قوی حقوقی و تاریخی فهرست کرد تا در مذاکرات احتمالی آن را به تبدیل کرد. این هنر دستگاه سیاست خارجی کشور است که بتواند این مرحله حساس از تاریخ روابط ایران و آمریکا را مدیریت نماید.
ولی اگر بنای مدیران اجرایی و دستاندرکاران سیاست خارجی بر سبقت گرفتن بر یکدیگر در تکرار حرفهای کلیشهای که هیچ مصرفی جز در داخل ندارد، باشد باید اذعان کرد که سال آینده آقای اوباما نیز به موضعی همچون بوش بازگردانده خواهد شد.