کد خبر: ۸۳۸۸۳۰
تاریخ انتشار : ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۵
بازخوانی خروج دونـالد تـرامپ از برجـام در سالگـرد اقـدام آمریکـا

روزی که ورق برگشت/ چرا ترامپ از برجام خارج شد؟

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷، دونالد ترامپ تصمیم گرفت تا به‌صورت یکجانبه از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ این کشور با ایران و ۵ کشور دیگر خارج شود. رئیس‌جمهور آمریکا در جریان سخنرانی ۱۱ دقیقه‌ای خود، اعلام کرد که کشورش از برجام خارج شده و تحریم‌هایی که در چهارچوب این توافق لغو شده بودند را بار دیگر علیه تهران به اجرا می‌گذارد. ترامپ در این سخنرانی گفت: «برای من واضح است که ما نمی‌توانیم از ساخت بمب هسته‌ای ایران تحت ساختار فاسد و پوسیده توافق فعلی جلوگیری کنیم.»
روزی که ورق برگشت/ چرا ترامپ از برجام خارج شد؟
آفتاب‌‌نیوز :

پیروزی چهره رسانه‌ای، تاجر و مجری رئالیتی‌شوی شبکه NBC در انتخابات ۲۰۱۶ و راهیابی‌اش به کاخ سفید، صحنه‌ای از روابط بین‌الملل و سیاست خارجی ایالات‌متحده را به تصویر کشید که شاید تا پیش از آن هیچ کارشناسی حاضر نبود در تحلیل‌هایش، درصدی را به احتمالاتی اختصاص دهد که چهل‌وپنجمین رئیس‌جمهور آمریکا آن‌ها را به منصه ظهور رساند. دونالد ترامپ که نظرسنجی‌ها از پیروزی رقیبش هیلاری کلینتون حکایت داشت، در جریان رقابت‌های انتخاباتی‌اش که آن هم به شوی تلویزیونی شباهت داشت، بار‌ها از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ میان ایران و ۱+۵ که جهانی انعقادش را جشن و به فال نیک گرفت، با عنوان «بدترین توافق تاریخ» یاد کرده بود.

در نوامبر ۲۰۱۶، اما در میان بهت جامعه جهانی، کاندیدای مورد حمایت جمهوری‌خواهان در انتخابات پیروز شد که حتی در همان مقطع نیز، پیش‌بینی آنچه در ماه‌های آینده به وقوع پیوست، دور از ذهن می‌نمود؛ رئیس‌جمهوری جدید ایالات‌متحده که بعد‌ها مشخص شد معتقد است جهان با محوریت او به پیش می‌رود، در دشمنی آشکار با سلف خود تصمیم گرفت تا از هر توافقی که باراک اوباما پای آن را امضا زده، خارج شود. در همین راستا نیز ایالات متحده از توافق آب‌وهوایی پاریس، توافق تجارت آزاد آمریکای شمالی و البته برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام خارج شد.

برجام در تیرماه ۱۳۹۴ (ژوئیه ۲۰۱۵) میان ایران و ۱+۵ امضا و در دی‌ماه همان سال (ژانویه ۲۰۱۶) اجرایی شد. هرچند آمریکا از همان ابتدا به‌رغم حمایت سیاسی از این توافق، بار‌ها از سوی ایران به نقض آن متهم شد، اما کمتر کسی گمان می‌کرد که واشنگتن از توافقی که پشتوانه قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت را دارد، خارج شود. تاخیر نزدیک به یک‌سال‌ونیم اجرایی شدن وعده انتخاباتی ترامپ نیز این گمانه را به‌وجود آورده بود که شاید رئیس‌جمهور پرحاشیه آمریکا با وجود لفاظی‌هایش، نمی‌خواهد این وعده را اجرا کند.

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷، دونالد ترامپ تصمیم گرفت تا به‌صورت یکجانبه از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ این کشور با ایران و ۵ کشور دیگر خارج شود. رئیس‌جمهور آمریکا در جریان سخنرانی ۱۱ دقیقه‌ای خود، اعلام کرد که کشورش از برجام خارج شده و تحریم‌هایی که در چهارچوب این توافق لغو شده بودند را بار دیگر علیه تهران به اجرا می‌گذارد. ترامپ در این سخنرانی گفت: «برای من واضح است که ما نمی‌توانیم از ساخت بمب هسته‌ای ایران تحت ساختار فاسد و پوسیده توافق فعلی جلوگیری کنیم.»

رئیس‌جمهور آمریکا در این سخنرانی تاکید کرد که «رهبران ایران مسلما خواهند گفت که توافق جدیدی را قبول نخواهند کرد، اما واقعیت این است که آن‌ها دنبال این خواهند بود تا توافق جدیدی را به سرانجام برسانند و اگر آن‌ها آماده این کار باشند، من نیز استقبال خواهم کرد.»

حسن روحانی در واکنش به تصمیم ترامپ گفت: «امشب ما شاهد یک تجربۀ مهم بودیم و به همان نتیجه‌ای رسیدیم که در چهل سال گذشته شاهد آن بودیم؛ اینکه ایران به تعهدات خود پایبند است و آمریکا هیچ‌گاه به تعهدات خود پایبند نبوده است.» رئیس‌جمهور وقت ایران گفت: «من به وزارت خارجه دستور دادم که ظرف چند روز آینده با امضاکنندگان اروپایی و همچنین چین و روسیه وارد گفتگو شوند. اگر در این مدتِ کوتاه با این شرکاء در موضوع برجام به توافق رسیدیم به اجرای برجام ادامه خواهیم داد، در غیراین‌صورت تصمیم جدیدی خواهیم گرفت.» روحانی تاکید کرد که «خوشحال هستم که یک موجود مزاحم از برجام خارج شده است».

محمدجواد ظریف نیز در حساب توئیتر خود نوشت: «در واکنش به تخلفات رئیس‌جمهور آمریکا و خروج غیرقانونی‌اش از توافق هسته‌ای، من به دستور رئیس‌جمهور، روحانی، تلاش‌های دیپلماتیکی را پیش خواهم برد تا بررسی کنیم آیا سایر شرکای برجام قادر هستند که منافع کامل این توافق را برای ایران تضمین کنند. پاسخ ما منوط به نتیجه این بررسی است.» در بیش از دو سال ریاست‌جمهوری ترامپ پس از خروج از برجام، وی تلاش کرد تا با تحت فشار قرار دادن ایران، تهران را به پای میز مذاکره کشانده و توافق جدیدی را به امضا برساند که احتمالا تنها دلیل‌اش این بود که امضای او را پای خود داشته باشد، اما ایران معتقد بود که در خصوص موضوعاتی که در قبال آن‌ها توافق شده دیگر پای میز نخواهد نشست.

رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده همچنین تلاش کرد تا هم‌پیمانان واشنگتن را نیز در این سیاست «فشار حداکثری» با خود همراه کرده و در چهارچوب سازوکار‌هایی همچون شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه تهران اجماع ایجاد کند که در هر دو مسیر نیز ناکام ماند. جلوه تنهایی و انزوای آمریکا در این مسیر نیز در تاریخ ۲۵ مردادماه ۱۳۹۹ (۱۵ اوت ۲۰۲۰) رقم خورد که در رأی‌گیری مجازی شورای امنیت سازمان ملل متحد در این روز، ۱۳ عضو از ۱۵ عضو با خواستۀ آمریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران که خلاف برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت بود، مخالفت کردند. آمریکا همچنین پس از این شکست در شورای امنیت اعلام کرد که به‌دنبال استفاده از «مکانیسم ماشه» خواهد بود، اما پاسخ طرفین باقیمانده در برجام این بود که این کشور به‌دلیل خروج رسمی، دیگر مشارکت کننده در برجام نیست و بنابراین حق استفاده از مکانیسم حل اختلاف پیش‌بینی‌شده در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ را از دست داده است.

در نهایت حمایت‌های سیاسی و بیانیه‌ای طرف‌های باقیمانده در برجام، ایران به‌مدت یک‌سال تعهدات خود را به‌صورت کامل و براساس آنچه در توافق هسته‌ای ذکر شده بود، اجرا کرد و پس از آن نیز تصمیم گرفت تا در ۵ مرحله تعهداتش را به مرور کاهش دهد. حسن روحانی ۱۸ اردیبهشت ۹۸، جزئیات اولین گام کاهش تعهدات برجامی را اعلام کرد که شامل توقف فروش ذخایر اورانیوم غنی‌شده و ذخایر آب سنگین بود. دومین گام در تاریخ ۱۶ تیرماه و بعد از گذشت مهلت ۶۰ روزه اعلام شد و در چهارچوب آن تهران عبور از غنی‌سازی ۶۷/۳ را اعلام کرد. سومین گام کاهش تعهدات برجامی نیز بعد از گذشت دوماه با لغو محدودیت‌های تحقیق و توسعه برداشته شد. گازدهی در فردو چهارمین گام ایران بود که در ۱۴ آبان ۹۸ اعلام شد و در نهایت پنجمین و آخرین گام تهران، توقف تمام محدودیت‌های عملیاتی ایران در برجام بود.

در بخشی از بیانیه گام پنجم ایران آمده است: «جمهوری اسلامی ایران در گام پنجم کاهش تعهدات خود، آخرین مورد کلیدی از محدودیت‌های عملیاتی خود در برجام، یعنی «محدودیت در تعداد سانتریفیوژها» را کنار می‌گذارد، بدین‌ترتیب برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران دیگر با هیچ محدودیتی در حوزه عملیاتی شامل ظرفیت غنی‌سازی، درصد غنی‌سازی، میزان مواد غنی‌شده و تحقیق و توسعه، مواجه نیست و من‌بعد برنامه هسته‌ای ایران صرفاً براساس نیاز‌های فنی خود پیش خواهد رفت.» این روند ادامه پیدا کرد تا آنکه در نهایت جو بایدن، کاندیدای دموکرات‌ها و معاون وقت رئیس‌جمهور آمریکا در زمان انعقاد برجام، توانست با پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰، ترامپ را یک‌دوره‌ای کرده و وارد کاخ سفید شود. یکی از وعده‌های رئیس‌جمهور چهل‌وششم، بازگشت واشنگتن به برجام و احیای آن بود و در یکی از نخستین اقدامات نیز مذاکرات را به‌منظور تحقق این وعده آغاز کرد.

مذاکرات برای احیای برجام در دولت دوازدهم سه ماه به طول انجامید تا در نهایت عباس عراقچی، مذاکره‌کننده ارشد وقت ایران در ۳۰ خردادماه ۱۴۰۰ اعلام کرد که «از هر زمان دیگری به توافق نزدیک‌تر هستیم». آنچه، اما در ماه‌های پس از اعلام این خبر و تاکید چندباره حسن روحانی مبنی بر اینکه شرایط برای امضای توافق احیای برجام مهیاست، رخ داد، روندی بود که جو مثبت و حمایتی غرب در خصوص ایران به‌عنوان کشور متعهد به توافق هسته‌ای و متضرر از خروج یک‌جانبه ترامپ از برجام را به فضایی تبدیل کرد که ایران به‌عنوان عامل توقف مذاکرات در اذهان عمومی معرفی شد، اما امروز در مظان اتهام حمایت تسلیحاتی از کشوری متجاوز قرار گرفته تا اعلام آمادگی‌هایش برای بازگشت به میز مذاکره، هیچ پاسخ و واکنش مثبتی را به همراه نداشته باشد.

نگاه کارشناس
کوروش احمدی دیپلمات پیشین در گفتگو با هم‌میهن: سیاست دولت روحانی در قبال ترامپ درست بود

کوروش احمدی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر مسایل بین‌الملل، معتقد است که در سال ۱۳۹۷ ایران نمی‌توانست کاری کند که ترامپ از برجام خارج نشود. احمدی وضعیت فعلی برجام را وضعیت نامناسبی می‌بیند و حتی معتقد است که مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا هم بعید است تغییر اساسی در شرایط ایجاد کند.

۵ سال از روزی که ترامپ به‌صورت یکجانبه ایالات متحده را از برجام خارج کرد، می‌گذرد. مباحث متعددی در این مدت در خصوص این اقدام آمریکا مورد بحث قرار گرفته، اما یک سوال شاید در این مقطع همچنان بی‌پاسخ مانده که آیا در آن مقطع این امکان وجود داشت که از خروج ایالات متحده از برجام جلوگیری شود؟

موضع جمهوری‌خواهان آمریکا به‌طور کلی از ابتدا مخالفت با برجام بود و ترامپ به‌عنوان یکی از رادیکال‌ترین و تندروترین جمهوری‌خواهان این موضع را به‌طریق اولی و از ابتدا داشت. او معتقد بود که برجام به ضرر آمریکا و به ضرر اسرائیل و بدترین توافقی است که آمریکا آن را امضا کرده است. لذا، اینکه ترامپ تهدید به خروج از برجام کرد و نهایتا از برجام خارج شد، فکر می‌کنم شاید علی‌الاصول از جانب ایران کاری برای جلوگیری از آن ساخته نبود. این را علی‌الاصول می‌گویم؛ منتها می‌دانیم که بین روی کار آمدن ترامپ در ژانویه ۲۰۱۷ تا خارج شدنش از برجام، حدود یک‌سال‌ونیم فاصله افتاد و او دو یا سه بار در این فاصله آن تائیدیه‌ای که باید دایر بر انجام تعهدات ایران ذیل برجام می‌داد، به کنگره ارائه کرد. امروز این سوال مطرح است که آیا در آن فاصله حدودا یک‌سال‌ونیمه امکان اینکه توافقی با رئیس‌جمهور جدید ایالات متحده انجام و تعدیلاتی صورت می‌گرفت وجود داشت یا خیر؛ چراکه یکی از ویژگی‌های ترامپ این بود که می‌خواست همه چیز را به اسم خودش کند و پشت پا زدن به تعهدات آمریکا هم اختصاص به برجام نداشت؛ بلکه از خیلی از توافق‌های دیگر هم خارج شد.

طرف‌های دیگر آمریکا اغلب با شناختی که از روحیات ترامپ داشتند، در فروع انعطاف نشان دادند و به‌نوعی با او کنار آمدند. توافق تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) مثال خوبی است. این توافق بین آمریکا و کانادا و مکزیک در دهه ۱۹۹۰ امضا شده بود. ترامپ اعلام کرد که نفتا را قبول ندارد مگر اینکه اصلاح شود. کانادا و مکزیک هم مذاکره کردند و یک تغییرات جزئی در حد آپدیت و به‌ویژه تغییر نام این توافق صورت گرفت و نفتا تحت بسته‌بندی جدیدی ادامه یافت؛ لذا بحث این است که اگر در آن فاصله زمانی پس از روی کار آمدن ترامپ، ایران وارد مذاکره با آمریکا شده و تغییراتی جزئی در برجام صورت می‌گرفت و به اسم توافقی با ترامپ درمی‌آمد، آیا امکان اینکه ترامپ از برجام خارج نشود، وجود داشت یا خیر. بحث دیگر در مورد دوره بعد از خروج ترامپ از برجام است. در آن دوره نیز ترامپ به‌طور مداوم پیشنهاد مذاکره با ایران را می‌داد. حتی گفته شد که در جریان سفر دکتر ظریف به نیویورک در مرداد ۹۸ از طریق سناتور رند پال از او برای سفر به واشنگتن و ملاقات با ترامپ دعوت شد.

همچنین در شهریور همان سال دکتر ظریف همزمان با نشست گروه ۷ به بیاریتز در فرانسه دعوت شد و ترامپ علنا تایید کرد که دعوت از ایشان با موافقت او انجام شده است. اکنون سوال این است که اگر مذاکراتی انجام می‌شد آیا امکان نجات برجام با تغییرات شکلی اندکی و احیانا تغییر نام آن امکان‌پذیر می‌بود یا خیر. همچنین می‌دانیم که افرادی مانند جان بولتون و مایک پمپئو برعکس ترامپ مواضعی ایدئولوژیک و بسیار تندتر در مورد برجام داشتند. ما حداقل اگر این احتمال را بررسی می‌کردیم، امروز دیگر برایمان هیچ، اما و اگری باقی نمی‌ماند. یکی از ویژگی‌های روابط بین‌الملل تاثیرپذیری آن از تحولات درون کشورهاست، لذا برخوردی توأم با متانت و انعطاف را ایجاب می‌کند.

حسن روحانی، رئیس‌جمهور وقت ایران پس از سخنرانی ۱۱ دقیقه‌ای همتای آمریکایی خود و اعلام خروج از توافق هسته‌ای اعلام کرد که ایران به تعهدات خودش در برجام پایبند خواهد ماند و پس از یکسال نیز تهران در پنج مرحله تعهدات برجامی خود را کاهش داد. ارزیابی شما از هر دو اقدام دولت دوازدهم چیست؟

معتقدم واکنش دولت روحانی واکنش بجا و درستی بود؛ با خارج شدن آمریکا و احیای تحریم‌ها علیه ایران که البته در یک فاصله ۶ماهه انجام شد، ایران بهترین کار را کرد و یکسال بدون آنکه شرایط و تعهدات خود را تغییر دهد، در برجام باقی ماند و به دنیا نشان داد که ایران به تعهداتش پایبند است و همچنان حاضر به بازگشت به برجام است. کاهش گام‌به‌گام تعهدات ایران هم در شرایطی که آمریکا تحریم‌هایش را برگردانده بود، به نظر من منطقی و اقدامی اصولی بود و برای اروپایی‌ها و روسیه و چین و اعضای غیردائمی شورای امنیت هم قابل درک بود. انعکاس این درک جهانی را در اکتبر ۲۰۲۰، دیدیم. یعنی زمانی که آمریکا می‌خواست مکانیسم ماشه را فعال کند و مانع لغو تحریم‌های تسلیحاتی علیه ایران شود. دیدیم که ۱۳ عضو از ۱۵ عضو شورای امنیت با این خواسته ترامپ مخالفت کردند و استدلال‌شان هم این بود که آمریکا دیگر عضو توافق نیست که بخواهد از مکانیسم‌های آن استفاده کند. در آن دوره جایگاه بین‌المللی ایران خوب بود و با توجه به بازگشت تحریم‌ها هم طبیعی بود که به انجام تعهداتش مثل قبل ادامه ندهد. تنها سوالی که می‌ماند این است که اگر ایران به درخواست‌های متعدد ترامپ برای مذاکره پاسخ مثبت می‌داد چه اتفاقی ممکن بود بیفتد.

جو بایدن با شعار احیای برجام به کاخ سفید بازگشت و در آن مقطع هم جو مثبتی پیرامون ایران وجود داشت؛ چه روندی طی شد که امروز نه‌تن‌ها برجام احیا نشده، بلکه این ایران است که متهم به تعلل و مرگ احتمالی این توافق می‌شود؟

جو بایدن که جانشین ترامپ شد از ابتدا در رقابت‌های انتخاباتی موضعش این بود که برجام باید احیا شود. او البته ملاحظاتی را مثل توافقی قوی‌تر و طولانی هم مطرح می‌کرد که البته در عمل بر آن اصرار نکرد. پس از استقرار او در کاخ سفید در ژانویه ۲۰۲۱، مذاکرات حدود دو ماه بعد در آوریل (فروردین ۱۴۰۰) شروع شد. این مذاکرات حدود ۳ ماه طول کشید و پس از این مدت آقای روحانی در اوایل تیر اعلام کرد که به توافق دست پیدا کرده‌ایم و اگر اجازه داده شود می‌توانیم بازگردیم و برجام را احیا کنیم. در این مقطع کشور وارد پروسه انتخابات و تغییر دولت شد و وقفه‌ای طولانی حاصل شد. ظاهرا نظر دولت سیزدهم این بود که زمان به سود ماست و اگر صبور باشیم آمریکا عقب‌نشینی بیشتری خواهد کرد. مذاکرات تا آذرماه متوقف ماند و پس از آن هم شرایط به آن شکل که پیش‌بینی می‌کردند پیش نرفت؛ بنابراین در شرایطی که دولت آمریکا تغییر کرده بود و در ژوئن ۲۰۲۱ هم اعلام شده بود که توافق حاصل شده و بایدن نیز رویکرد بازسازی روابط با متحدان را در پیش گرفته بود، به تدریج شرایط تغییر کرد و به حالتی درآمد که الان شاهدش هستیم.

امروز بیش از هر زمان دیگری زمزمه به‌کارگیری مکانیسم ماشه قوت گرفته است. آیا شواهد و قرائن از تصمیم قطعی غرب حکایت دارد؟

شرایط بسیار تغییر کرده است. شرایط اکنون در مقایسه با سپتامبر، یعنی شهریور سال گذشته که مذاکرات به حالت تعلیق درآمد، خیلی به نفع ما نیست. در این فاصله مسئله جنگ اوکراین پیش آمده و ادعا‌هایی علیه ایران مبنی بر حمایت تسلیحاتی از روسیه مطرح شده است. قبلا تنها سخن از دادن پهپاد به روسیه بود، اما اکنون مدعی ارسال مهمات ایرانی به روسیه هم شده‌اند. همچنین مسئله اعتراضات در ایران پیش آمد که جو را در اروپا و آمریکا علیه ما تندتر کرد و به دشمنان تعامل با ایران به‌طور کلی و احیای برجام به‌طور خاص افزوده است. برای مثال، موسسات تحقیقاتی و تحلیلگر‌هایی که طرفدار حل مسائل ما با آمریکا از طرق دیپلماتیک بودند - که شامل ایرانی‌ها و غیر‌ایرانی‌ها می‌شدند - الان تقریبا آن موضع قبلی را ندارند. یعنی یا تحت فشار و ایذا و اذیت دیجیتالی قرار دارند یا خودشان به این نتیجه رسیده‌اند و پا پس کشیده‌اند. در نتیجه، دوستان برجام و طرفداران دیپلماسی بین ایران و آمریکا خیلی کم شده‌اند و برعکس به دشمنان برجام اضافه شده است و کار را برای دولت‌های اروپایی و آمریکایی سخت‌تر کرده است. ضمن اینکه سیاست داخلی در این کشور‌ها و پارلمان‌ها و رسانه‌ها و جوامع مدنی نیز کار را سخت‌تر کرده است.

همچنین انتخابات آمریکا در پیش است و رابطه با ایران و برجام می‌تواند یکی از موضوعات این انتخابات باشد. در مورد خود برجام نیز با توجه به گذشت چهار سال و پیشرفت‌های هسته‌ای که ایران داشته، برخی مدعی‌اند که دیگر بازگشت به این توافق برای آنکه آن فاصله یکسال گریز هسته‌ای تامین شود، کافی نیست؛ بنابراین متاسفانه به نظر می‌رسد که جو خیلی به نفع این توافق نیست و شاهد هم هستیم که آمریکایی‌ها می‌گویند احیای برجام در دستور کار نیست و از سیاست «نه احیای برجام، نه بحران» صحبت می‌کنند. آمریکایی‌ها همچنین صحبت از توافق موقت می‌کنند که به این معناست که به‌دنبال راه‌حلی غیر از برجام هستند. مسئله آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز مهم است که در ۴ مارس، رافائل گروسی، مدیرکل این نهاد به ایران سفر کرد و توافقی میان دو طرف به امضا رسید که بر مبنای آن مقرر شد هیئت فنی آژانس به‌زودی به ایران سفر کند. البته رئیس سازمان انرژی اتمی ایران گفت که هیئت‌های فنی با یکدیگر در ارتباط هستند و همین دو روز پیش هم خبر تاییدنشده‌ای حاکی از پیشرفت در نصب دوربین‌ها منتشر شد، اما مقامات ایرانی هنوز خبری در این مورد نداده‌اند.

بسیاری از تحلیلگران گفت‌وگوی مستقیم را تنها عامل بازگشت به ریل پروسه احیای برجام می‌دانند؛ آیا این مسئله می‌تواند مسیر را تغییر دهد؟

فکر نمی‌کنم صرف مذاکره مستقیم تغییر اساسی در این شرایط ایجاد کند؛ مذاکره مستقیم از این جهت که سرعت کار را بالا می‌برد، امکان درک متقابل بهتری را فراهم می‌کند و واسطه‌ها که معمولا ملاحظات خاص خود را دارند، حذف می‌کند، امتیازات زیادی دارد. ولی اینکه صرف مستقیم شدن مذاکرات تاثیر تعیین‌کننده داشته باشد، بعید می‌دانم. مگر اینکه همراه با تغییر شکل مذاکرات در مواضع محتوایی طرفین نیز تحولی حاصل شده باشد. براساس شرایطی که توضیح دادم، مشکلات در هر حال سر جای خودش باقیست، چه ما به‌صورت مستقیم و چه به‌صورت غیرمستقیم مذاکره کنیم، اصل مسئله الان این است که آمریکا می‌گوید مذاکرات در دستور کار نیست. اگر ایالات متحده قبول کند که به پای میز مذاکره برگردد، در آن صورت مذاکرات مستقیم طبعا کار را راحت‌تر می‌کند.

هم‌میهن

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین