سرکردگان یک شرکت هرمی در مشهد که هموطن خود را به دلیل خروج از شرکت هرمی به طرز فجیعی با ضربات چوب، قمه و چماق به قتل رسانده بودند، در کمتر از ۱۲ ساعت دستگیر شدند و هرکدام نقش خود را در ارتکاب این جنایت پذیرفتند.
ماجرای این قتل هولناک عصر هشتم اردیبهشت هنگامی فاش شد که نیروهای انتظامی مستقر در بیمارستان طالقانی مشهد از مرگ جوانی خبر دادند که با ضربات شیئی نوک تیز و برنده مجروح شده بود.
با توجه به اهمیت موضوع و مشخص نبودن هویت مقتول، بلافاصله قاضی ویژه قتل عمد مشهد با صدور دستورهای محرمانهای به عوامل انتظامی، در حالی عازم بیمارستان مذکور شد که گروهی تخصصی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی نیز وی را همراهی میکردند. بررسیهای مقدماتی قاضی دکتر صادق صفری بیانگر آن بود که جراحات وحشتناک با یک کارد بزرگ شبیه خنجر یا قمه در نقاط مختلف پیکر وی در یک نزاع خونباری ایجاد شده که شب قبل در بولوار توس رخ داده است، اما هیچ کس اطلاعی از عاملان نزاع نداشت؛ بنابراین قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد پس از بررسیهای مقدماتی در مرکز درمانی، به طرف محل درگیری حرکت کرد که نیروهای اورژانس در گزارش خود نوشته بودند.
ادامه تحقیقات میدانی در محل نشان داد که عاملان نزاع از اتباع خارجی بودند که هویت آنان مشخص نبود، اما در بازبینی دوربینهای مدار بسته اطراف محل نزاع تصویری از جوان قمه به دست نمایان شد که تیشرت دو رنگ سیاه و سفید به تن داشت. برخی از شاهدان عینی این نزاع خونبار به مقام قضایی گفتند: جوانانی از اتباع افغانستانی را دیده اند که با چوب و چماق و قمه در پی یکی از هموطنان شان میدویدند که از چنگ آنها میگریخت. شاهدان اظهار داشتند: جوان گریزپا که به شدت مجروح شده بود با سر و وضعی خون آلود خود را به داخل یک آپاراتی انداخت و پشت لاستیکهای تلنبار شده، مخفی شد تا از چشم مهاجمان پنهان بماند، ولی یکی از مهاجمان قمه به دست، او را پیدا کرد و در همان جا ضربات هولناک و کشنده را بر پیکر وی فرود آورد. او در حالی که پیکر مجروح و نیمه جان هموطن خود را بیرون میکشید با لگد هم در حالی ضرباتی را بر اندام او میزد که برخی از همدستانش فریاد میکشیدند: «شاهرگش را بزن!»
دقایقی بعد رهگذران و اهالی توس ۸۵ تا ۹۱ که متوجه ماجرا شده بودند، به یاری تبعه خارجی شتافتند و او را از زیر دست و پای مهاجمان خارج کردند. در همین لحظه مهاجمان مذکور با تهدید شهروندان، از محل درگیری گریختند و بدین ترتیب نیروهای اورژانس از راه رسیدند و پیکر نیمه جان جوان افغانستانی را به بیمارستان طالقانی انتقال دادند، اما تلاش چندین ساعته کادر درمان برای نجات وی از مرگ، به نتیجه نرسید و او بر اثر عوارض ناشی از اصابت ضربات قمه جان سپرد.
در همین حال، دامنه تحقیقات پیچیده اطلاعاتی کارآگاهان، با راهنماییهای قاضی ویژه قتل عمد برای شناسایی مهاجمان به مناطقی از بولوار توس کشید که بررسیهای تخصصی نشان میداد تعدادی از اتباع خارجی غیرمجاز، زیرزمینی را در آن منطقه اجاره کردند و رفت و آمدهای بسیار مشکوکی داشتند. این درحالی بود که حتی هویت این افراد نیز برای اهالی محل مشخص نبود و کسی نام آنها را نمیدانست و تنها تصویری از دو متهم اصلی پرونده وجود داشت که در دوربینهای مدار بسته نمایان بود. به همین دلیل رصدهای اطلاعاتی کارآگاهان با نظارت سرهنگ، ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی خراسان رضوی) تغییر کرد و گروه تخصصی به سرپرستی سروان منفرد (افسر پرونده) پس از انجام یک سری فعالیتهای غیرمحسوس پلیسی به سرنخهایی از یک شرکت هرمی رسیدند که مخفیگاه آنان در همین زیرزمین اجارهای بود. از سوی دیگر احتمال فرار ضاربان به آن سوی مرزها وجود داشت، بنابراین با صدور دستوری از سوی قاضی صفری، تصویر مهاجمان به نیروهای مرزی و مراکز انتظامی ارسال شد، اما ردزنیهای اطلاعاتی نشان میداد که هنوز مهاجمان نتوانسته اند از مشهد خارج شوند.
در حالی که حدود ۱۲ ساعت از وقوع این جنایت وحشتناک میگذشت، کارآگاهان اداره جنایی موفق شدند دو تن از عاملان اصلی را در یک عملیات پیچیده و جامع اطلاعاتی شناسایی و دستگیر کنند. در این میان «احمد گل» یکی از مهاجمان که هنوز تیشرت سیاه و سفیدش را به تن داشت در بازجوییهای فنی به وارد آوردن ضربات کشنده بر پشت هموطن خود اقرار کرد و گفت: به همراه تعداد دیگری از اتباع افغانستانی و به طور غیرقانونی وارد خاک ایران شدیم و به مشهد آمدیم و با راه اندازی یک شرکت هرمی تلاش کردیم تا افراد دیگری را برای درآمدزایی و سود جویی به این شرکت بکشانیم. به طوری که تعداد افرادی را که عضو کردیم به ۱۲ نفر رسید و همه آنان از اتباع غیرمجاز و هموطن خودمان بودند!
از طرف دیگر هم زیرزمینی را در منطقه حاشیه شهر و در انتهای بولوار توس اجاره کردیم چرا که مشاوران املاک یا مالکان منازل برای اجاره دادن ملک به اتباع خارجی سخت گیری نمیکردند! ما هم افرادی را که با ترفندهای مختلف از جمله کاریابی یا مهاجرت به کشور دیگر به مشهد میکشاندیم در همین زیرزمین اجارهای نگه میداشتیم تا آنها برای رسیدن به پول، افراد دیگری را عضو شرکت هرمی کنند و در این میان جلسات توجیهی هم برای آنها میگذاشتیم که «حبیب» از زیرمجموعه ما خارج شد و فرار کرد ما هم که دچار ضررهای مالی شده بودیم در تعقیب «حبیب» بودیم که او را پیدا کردیم و با هم درگیر شدیم، ولی آن روز فقط کتک کاری کردیم، اما ما نمیتوانستیم از کنار این موضوع به راحتی بگذریم به همین دلیل هم مدام به دنبال او بودیم تا به هر طریق ممکن «حبیب» را دوباره به شرکت هرمی بازگردانیم تا این که بالاخره روز هفتم اردیبهشت من و «جاوید» به همراه چند نفر دیگر از اعضای شرکت هرمی او را در خیابان پیدا کردیم و با هم درگیر شدیم، اما او از چنگ مان درحالی گریخت که «جاوید» با چوب ضربهای به او زده بود و من هم ضرباتی را با قمه از پشت سر بر پیکرش وارد کردم، اما او همچنان به فرار خود ادامه داد تا این که به درون آپاراتی در همان محل رفت که او را پیدا کردم و باز هم با کارد (قمه) ضرباتی را بر دست و پایش زدم، ولی هیچ وقت تصور نمیکردم که پلیس بتواند طی چند ساعت ما را شناسایی و دستگیر کند چرا که هویت ما جعلی بود و هیچ گونه مدارک و مشخصات ایرانی هم نداشتیم.
در پی اعترافات «احمد گل» به ارتکاب جنایت، همدست دیگر او نیز پس از آن که فیلم صحنه درگیری خود را در نمایشگر رایانهای اتاق قاضی ویژه قتل عمد مشهد دید، به ناچار نقش خود را در وارد آوردن ضربه چماق بر پیکر «حبیب» پذیرفت و اظهارات «احمد گل» را نیز تایید کرد. این گونه بود که عملیات کارآگاهان در حالی برای دستگیری دیگر متهمان مرتبط با پرونده جنایت در شرکت هرمی ادامه یافت که چند روز قبل روزنامه خراسان در خبری با عنوان «۳ شرکت هرمی اتباع خارجی در مشهد متلاشی شد» درباره گسترش و افزایش این شرکتهای غیرقانونی هشدار داده بود. در همین حال یک مقام انتظامی از شهروندان خواست چنان چه از رفت و آمدهای مشکوک به منازل یا مجتمعهای مسکونی اطلاعاتی داشتند بلافاصله موضوع را با پلیس ۱۱۰ در میان بگذارند.