کد خبر: ۸۴۸۳۹
تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۳۸۷ - ۱۴:۱۶

فرشاد مومنی: ادغام نگاههای اقتصادی و اخلاقی در ایران ضروری‌تر است

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه طی دو دهه گذشته جهان با موج روزافزون توجه به درهم‌تنیدگی میان اخلاق و اقتصاد مواجه بوده است گفت: «واکاوی‌ها و کوشش‌های مشترک اقتصاددانان و فیلسوفان سیاست و اخلاق هر روز بیش از گذشته ابعاد جدیدی از این مسئله را آشکار می‌سازد».

به گزارش خبرنگار اقتصادی آفتاب، دکتر فرشاد مومنی، روز چهارشنبه در همایش «اخلاق در اقتصاد» در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، در سخنرانی خود با عنوان «ارزیابی تطبیقی شرایط و مسائل کشورهای صنعتی و کشورهای درحال توسعه برای پیشبرد اقتصاد اخلاق محور» افزود: «مشخص شدن هر نکته جدید و موضوعیت یافتن هر دستاورد جدید در این عرصه به طور طبیعی منشاء جلب توجه بیشتر به این موضوع حیاتی و دامن زدن به مباحث مربوط به این عرصه می‌شود».

وی با اشاره به اینکه اکثریت قریب به اتفاق کشورهای در حال توسعه قبل از آنکه مصرف کننده فرآوردهای مادی کشورهای صنعتی باشند به‌ویژه از کانال‌ نظام‌های رسمی آموزشی دستاوردها و فرآورده‌های نظری کشورهای صنعتی را ترجمه و بازتولید می‌کنند، تصریح کرد: «این خطر وجود دارد که برخورد با این مساله جدید و البته به غایت مهم نیز صورتی مدگرایانه و سطحی به خود گیرد».
 
او در تبیین آثار سوء برخورد سطحی با موضوع ارتباط اخلاق و اقتصاد در کشورهای در حال توسعه افزود: «در این صورت از یکسو بخشی از منابع مادی و انسانی این کشورها صرف اموری می‌شود که دستاورد عملی آنها اندک است و از سوی دیگر دلسردی ناشی از این مساله کسانی را به انکار یا نادیده گرفتن این مساله به‌غایت حیاتی؛ یعنی پیوند اخلاق و اقتصاد ترغیب می‌کند». 

مومنی با اشاره به اینکه آنچه به عنوان نسبت میان اخلاق و اقتصاد در کشورهای صنعتی موجود است خاستگاه متفاوتی نسبت به نیاز وجود اخلاق در اقتصاد در کشورهای در حال توسعه دارد، گفت: «در کشورهای صنعتی طی سه دهه اخیر آنچه منشاء توجه بی‌سابقه به مساله‌ اخلاق در اقتصاد شده پدیده‌ "انقلاب دانایی" است. این پدیده به همراه خود انقلاب بهره‌وری را هم به همراه دارد و اگر ما تحولات رخ داده در این زمینه را به درستی شناسایی نکنیم آنچه اتفاق افتاده را به خوبی نمی‌فهمیم». 

او با بیان اینکه پدیده "انقلاب دانایی" می‌خواهد دانایی انسان را به انسانی‌ترین جایگاه خود برساند گفت: «این به این معنی است که توانایی‌های مغزی انسان محور خلق ارزش افزوده قرار گرفته و توانایی‌های جسمی‌ او دیگر وجهی ندارد. در واقع سهم دانش ضمنی در پیکره کل دانش انسان به بیش از 80 درصد رسیده و توانایی‌های جسمی تنها 20 درصد سهم کل دانش را در بر می‌گیرد».

این استاد دانشگاه با بیان اینکه در کشورهای صنعتی با وقوع پدیده انقلاب دانایی پارادوکس بزرگی بین اشتغال افراد و اشتغال‌زدایی که مولفه‌ اصلی دانایی محوری است به وجود آمده است اظهار کرد: «برآوردها نشان می‌دهد که در سال 2030 همه‌ نیازهای مصرفی جهان تنها با دو درصد نیروی کار شاغل در سال 1990 امکان عرضه خواهد داشت. همچنین در اثر وقوع انقلاب دانایی رابطه‌ سنتی میان اوقات کاری و اوقات فراغت به هم می‌ریزد و ورود دانایی به تولید سیستم اقتصادی ضربه زده و نابرابری‌ها را افزایش می‌دهد».

وی با یادآوری اینکه پس از وقوع این انقلاب یک وجه اقتصادی جدید تحت عنوان بخش غیر انتفاعی شکل گرفته و طی سه دهه‌ اخیر در کشورهای صنعتی رشد فزاینده‌ای داشته است افزود: «تا سال پایانی دهه‌ 1980 مجموع دارایی‌های بخش غیر انتقاعی در آمریکا معادل 50 درصد کل دارایی‌های دولت فدرال بوده است. همچنین دولت برای حل معضل اشتغال‌زدایی بخش نظامی را تقویت کرده و به طوری که برآوردها مشخص می‌کند در سال‌های 1977 تا 1988 سهم هزینه‌های نظامی‌گری از تولید ناخالص داخلی آمریکا از سه به شش درصد افزایش یافته است. در واقع یکی از روش‌های آمریکا برای جبران پدیده‌ اشتغال‌زدایی در اثر وقوع انقلاب دانایی لشکرکشی به سایر نقاط دنیاست».

مومنی در پایان با بیان اینکه در ایران اقتصاد سیاسی رانتی بیشتر مسلط است و در چنین اقتصادی نیاز به ادغام ملاحظات اخلاقی و اقتصادی بیشتر حس می‌شود، گفت: «در اقتصاد سیاسی رانتی، فساد مالی همزاد فعالیت اقتصادی است و اصل بر چند چهرگی است اما باید بدانیم که فعل اخلاقی زمانی موضوعیت دارد که آزادی انتخاب در همه‌ بازارها به ویژه بازار سیاست‌ وجود داشته باشد».




بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین