آفتابنیوز : آفتاب- بهرام گلزاده: این روزها در خبرها میخوانیم که دو گروه عمده و تاثیر گذار در صحنه سیاسی فلسطین، یعنی جنبش فتح برای آزادی فلسطین و جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس)، با انعطاف در مواضع خود، ضرورت وحدت و برقراری ««آشتی ملی» را مطرح کرده، و در همین رابطه بحثهایی در خصوص آزادی اسرای طرفین به میان آمده و حتی در نخستین اقدام، جنبش فتح، اقدام به آزادی ۱۰۰ تن از زندانیان حماس که در کرانه باختری بازداشت شده بودند، نموده است و به احتمال قوی باید منتظر اقدامی متقابل از سوی رهبران حماس نسبت به بازداشت شدگان جنبش فتح نیز باشیم.
ظاهرا در این شرایط سیاسی حساس منطقهای که مصر نیز موضوع ایجاد هماهنگی و یکپارچگی میان گروههای فلسطینی را در دستور کار خود قرار داده و میزبان نمایندگان طرفین اختلاف، است، رهبران گروههای موثر فلسطینی به این درک و عقلانیت سیاسی رسیدهاند که پیروزی در مقابل اسراییل و استیفای حقوق مردم فلسطین جز از راه اتحاد و یکپارچگی حاصل نمیشود، و به همین دلیل است که جنبش فتح به عنوان یکی از طرفهای درگیر اعلام کرده که در راستاى اثبات حسن نیت و تمایل نسبت به موفقیت مذاکرات ملى فلسطین، تصمیم به آزادی تعدادی زندانی از جنبش حماس گرفته است و برخی منابع خبری نیز اعلام کردهاند که حماس نیز بزودی اقدامی مشابه صورت خواهد داد..
... اما رهبران جنبش حماس در مقابل، و در واکنش به این اقدام فتح، یعنی، آزادی این تعداد بازداشت شده سیاسی از سوی تشکیلات خودگردان و نیروهای محمود عباس، آن را اقدامیمثبت ارزیابی کرده ولی کافی نمیدانند و تاکید کردهاند که گفت و گوی ملی میان گروههای فلسطینی بهترین راهکار برای حل اختلافات داخلی این گروهها است و این سیاست به مرحله و دوره خاصی بستگی ندارد و تنها راه نجات، ادامه گفت و گو و مصالحه ملی است.
این موضع رهبران حماس، بدین معنا است که پیش از انجام گفت وگوهای رو در رو و بحث در مورد موضوعات و اختلافات فیمابین و توافق در مورد آنها، بحث از اعلام یکباره آشتی ملی و ایجاد وحدت ملی، اقدامی عجولانه و زودهنگام است. اتخاذ چنین موضعی از جانب حماس شاید بدین خاطر باشد که این گروه نمیخواهد که وجهه و موقعیت و محبوبیت بدست آمده در اثر جنگ با اسراییل که حتی مردم و فلسطینیهای ساکن در کرانه باختری را نیز تحت تاثیر قرار داده از دست بدهد یا با جنبش فتح تقسیم نماید.
اما به هر شکل، نکته قابل تامل در میان بحثهای صورت گرفته این است که هر دو گروه موثر فلسطینی تنها راه نجات ملت فلسطین را در این برهه و شرایط حساس، انجام گفت و گوهای ملی و آشتی ملی میدانند، اما اختلاف بر سر زمان تحقق آن است، و این امر در جای خود، میتواند بر امیدواریهای ملت فلسطین بیافزاید.
نشان دادن انعطاف از سوی دو گروه عمده فلسطینی برای ایجاد وحدت و آشتی ملی در حالی صورت میگیرد که گفت وگوهای ملی در قاهره نیز در دستور کار است و هر چند جنبش حماس نیز به عنوان طرف نبردهای فلسطین با اسراییل و درگیریهای نظامی دو ماه اخیر در نوارغزه موضع رسمی اعلام نکرده اما گفته میشود، نمایندهاش در قاهره حضور خواهد یافت.
البته تردید نباید کرد که حضور نماینده جنبش حماس در مذاکرات قاهره که با هدف حل مسائل و اختلافات میان گروههای مختلف فلسطینی برای رسیدن به یک اتحاد دائمی صورت میگیرد امری ضروری و اساسی است، به همین دلیل است که روز اول مذاکرات به گفتوگو بین هیاتهاى فتح و حماس منحصر خواهد بود و روز دوم تمام گروههاى فلسطینى را در برمىگیرد.
این در حالی است که گفته میشود، برخی خبرها حکایت از این دارد که دولت اوباما نیز با تشکیل دولت وحدت ملی و مشارکت فتح و حماس در آن، موافق است و چراغ سبزی نیز در این ارتباط نشان داده و از دولت مصر خواسته که تلاشش هایش را در این زمینه افزایش دهد.
درباره موضوع آشتی ملی یا وحدت ملی میان گروههای فلسطینی در شرایط موجود و اینکه آیا زمینه برای تحقق این امر فراهم است یاخیر ، بحثهای گوناگون و نظرات و تحلیلهای مختلف مطرح است و صرفنظر از اینکه ایده آلترین و موثرینترین راه برای حل مساله و موفقیت در مذاکره با اسراییل و استیفای حقوق ملت فلسطین، آشتی ملی و اتحاد میان تمامیگروههای فلسطینی است، اما کارشناسان سیاسی در این خصوص، با توجه به واقعیتهای موجود و مواضع گروههای فلسطین و استراتژیهای هر یک از آنان در مقابل اسراییل، نظرات گاه متفاوتی ابراز میکنند، در همین رابطه آقایان ماشاالله شمس الواعظین کارشناس سیاسی و مسائل خاورمیانه و دکتر هرمیداس باوند کارشناس مسائل بینالمللی در میزگردی مجازی در یک وبلاگ به بیان دیدگاههای خود درخصوص موضوع مورد بحث پرداختند که در ذیل میآید:
دکتر هرمیداس باوند: با توجه به بحثهایی که جنابعالی در مقدمهاشاره کردید، به نظر من نوع حوادث پیش آمده در طول ماههای اخیر در مورد فلسطین، دیکته کننده خط و مشیهای گروههای فلسطینی در آینده باشد. من معتقدم بعد از جنگ غزه و بازتاب جهانی و خسارتها و تلفات انسانی آن که واکنش جهانی به همراه داشت، و مصلحتهای موجود، اقتضاء میکند که این شکاف بین حماس و فتح پایان یابد.
گل زاده: یعنی شما معتقدید که پایان اختلاف نظر میان حماس و فتح، پایان ادامه تجاوزگری اسراییل خواهد بود؟ و تنها مشکل در شرایط فعلی اختلاف میان این دو گروه فلسطینی است و آیا هیچ معادله دیگری در ادامه حوادث منطقه موثر نیست؟
هرمیداس باوند: من معتقدم که اگر حماس از فتح جدا باشد و این دو دستگی و دوگانگی ادامه یابد، اولا اسراییل آزادی عمل بیشتری خواهد داشت و در واکنش به فشارهای بین المللی خواهد گفت که من طرف خود را نمیشناسم و گروههای فلسطینی درون، اختلاف و چند پارچگی دارند از طرفی، غرب و آمریکا نیز تحت تاثیر همین شرایط همین موضع را تایید خواهند کرد. اما وقتی ائتلاف میان گروههای فلسطینی صورت پذیرد این ادعا ضعیف خواهد شد و بدین شکل، حمله به یک دولت وحدت ملی امکان نخواهد داشت و اسراییل نخواهد توانست حساب این دو جریان فلسطینی را از یکدیگر جدا کرده و بهانهای برای ادامه سیاست های تجاوزکارانه خود داشته باشد.
گل زاده: یعنی شما معتقدید که در این شرایط اسراییل حاضر خواهد بود که به حقوق واقعی فلسطینیها گردن نهد، حقوقی که به نظر میرسد تا کنون به حداقل آن هم رضایت نداده است؟ البته بنده هم معتقدم که این عدم استیفای حقوق علاوه بر حمایتهای حامیان اسراییل در غرب، تا حدودی زیادی نیز به مسائل و اختلافات درون گروههای فلسطینی و شاید جهان عرب و اسلامی باز میگردد.
هرمیداس باوند: بله من معتقدم اگر این فرصت و بهانه از اسراییل گرفته شود، افکار عمومی بینالمللی نیز پس از حوادث غزه، فشارهای لازم را آورده است، رهبران اسراییلی دیگر نمیتوانند ادعا کنند چون میان فلسطینیها اختلاف است و من طرف مذاکره را نمیشناسم لذا این مباحث معنا ندارد.
گل زاده: تاثیر انتخابات اخیر اسراییل و به قدرت رسیدن «بنیامین نتانیاهو» که وابسته یه یک گروه راست افراطی است را چگونه ارزیابی میکند، آیا ممکن نیست با این انتخاب، حاصل و نتیجه گفت وگوها با اولمرت نخست وزیر فعلی، درزمان نتانیاهو تاثیرات خود را از دست بدهد و از گردونه سیاستهای او خارج شود؟
هرمیداس باوند: همه میدانیم که نتانیاهو، سیاستش افراطی و در جهت برخورد با جنبش حماس است ولی اگر این اتحاد و وحدت صورت پذیرد به نظر من این اتفاق دیگر نخواهد افتاد و بهانه از دست او نیز گرفته خواهد شد و درعین حال نباید فراموش کنیم که در آن شرایط دست آمریکا نیز برای فشار به اسراییل بیشتر بازخواهد بود. در غیر اینصورت آمریکا مجبور است حمایت از اسراییل را در اولویت قرار دهد و یا سکوت کند.
به نظر من شرایط بوجود آمده برای وحدت واشتی ملی، مصلحت فلسطینی هاست و در این وحدت میتوانند «تحکیم مقامی» صورت دهند به این معنا که تشکیل کابینه دهند و نیمیاز فتح و نیمه دیگر از حماس در این کابینه متشکل شوند. در این شرایط دولت فلسطین معنای حقوقی جدیتری پیدا میکند.
گل زاده: اما تجربه نشان میدهد که اسراییل همواره به توافقات و به خصوص قطعنامههای بینالمللی پابند نبوده و ناقض آن بوده است به خصوص اینکه با انتخابات فعلی در اسراییل و به روی کار آمدن دولت افراطی و ضد فلسطینی نتانیاهو، آیا فکر میکنید، سران این دولت خود را ملزم به رعایت مقررات بینالمللی و قطعنامههای سازمان ملل و یا توافقات صورت گرفته بدانند؟
هرمیداس باوند: البته من فکر میکنم با انتخاباتی که در اسراییل برگزار شد و مسائل قبل از آن، یعنی حوادث غزه و اتفاقاتی که در آنجا روی داد، همچنین واکنش دنیا و افکار بینالمللی به این اقدامات، شرایط با گذشته فرق داشته باشد. همچنین، تاثیراتی که این اتفاقات و حملات در داخل فلسطین گذاشت بهطوری که مردم کرانه باختری که به صورت سنتی طرفدار جریان محمود عباس بودند، ناخودآگاه یک نوع سمپاتی نسبت به جنبش حماس پیدا کردهاند و در واقع برای حماس یک نوع محبوبیت و فضای نسبی ایجاد شده است. از طرفی رهبران حماس نیز درایت و تدبیر به خرج میدهند.
گل زاده: خب این اتفاقات و فضاهای ایجاد شده چه تاثیری بر اقدامات منطقهای و جهانی درباره فلسطین خواهد داشت؟ آیا مجموعه این فاکتورها در کنار یک سری اقدامات و تصمیمات همراه با تدبیر خواهد توانست، اوضاع را تا حدودی به نفع صلح در منطقه و در عین حال استیفای حقوق فلسطینیان رقم بزند؟ از طرفی وقتی میبینیم دولتی در اسراییل برنده انتخابات شده که نه تنها به هیچ وجه قصد انعطاف ندارد و با تفکرات افراطی وارده شده بلکه حتی در اعلام مواضع به هیچ وجه خود را ملتزم به سیاستها یا توافقها و یا تعهدهای که اولمرت نخست وزیر فعلی داشته نمیداند !
هرمیداس باوند: ببینید به هر صورت، واقعیت این است که گروه راست افراطی در اسراییل که به تازگی به قدرت رسیده سیاستش بر برخورد با حماس استوار است، و به نظر من فلسطینیها نیز به این واقعیت واقفند و بحث وحدت ملی نیز به همین خاطر مطرح میشود لذا یک نوع احساس خطری پس از انتخابات اسراییل، شده است لذا به اعتقاد من نفس وحدت ملی و یکپارچگی میان فلسطینیان و اتحاد میان آنان بدون در نظر گرفتن هرگونه منافع گروهی، هم دست جامعه بینالمللی را برای اتخاذ مواضع منصفانهتر باز میکند و هم برخی کشورهای غربی ناچار به تعدیل موضع میشوند.
وقتی آقای محمود عباس پذیرفته شد، با تلفیقی که در کابینه صورت میگیرد به طور طبیعی دیگر حماس هم خط و مشی جداگانهای نخواهد داشت و تصمیمات ملیتر در جهت منافع کل فلسطینیان اتخاذ خواهد شد.
گل زاده: نقش مصر را در این میان چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این میانجیگیری، شامل رعایت منافع همه گروههای فلسطینی اعم از حماس و فتح میشود؟
هرمیداس باوند: بله مصر هم به هر شکل در حال ایفای نقش است و قدمهایی را هم در این مسیر برداشته اما من معتقدم که خود فلسطینیها باید این تفاهم را ایجاد کنند و به هر صورت، حوادث دیکته کننده خط و مشیها در سیاست و روابط بین الملل است و لذا بحث رقابت میان محمود عباس و اسماعیل هنیه یک موضوع دائمی نباید باشد. البته اینکه گفته میشود که عباس تلاش میکند تا در مذاکرات، کسب توفیقات احتمالی به نفع حماس تمام نشود، به نظرم اگر چنین بحثی مطرح باشد هم موقتی خواهد بود ولی در طولانی مدت چنین نخواهد شد.
فلسطینیها باید توجه داشته باشند که هر اقدامی ممکن است دست نتانیاهو را علیه حماس باز نگه دارد و لذا باید با یک استراتژی منسجم و هماهنگ، استراتژی نتانیاهو و اسراییل را خنثی کنند و بهانه را از دست آنان بگیرند. همانطوریکه گفتم دست آمریکاییها هم برای فشار بیشتر به اسراییل باز خواهد شد. در پایان تاکید میکنم که مصلحت فلسطینیها در جهت وحدت ملی حرکت میکند و بس.
گل زاده: آقای دکتر باوند تشکر میکنم از مباحثی که ارایه کردید، از جناب آقای شمس الواعظین درخواست میکنم با توجه به موضوع بحث و اتفاقاتی که در حال رخ دادن است به خصوص، بحث نشست قاهره و گردهم آمدن گروههای مختلف فلسطینی و از طرفی طرح موضوع وحدت ملی یا آشتی ملی از طرف دو گروه عمده فلسطینی یعنی حماس و فتح، و اقدامات مقدماتی از قبیل آزادی بازداشت شدگان، نظر و تحلیل خود را از شرایط موجود بفرمایند.
شمس الواعظین: به نظر من هنوز بستر برای این وحدت ملی که مد نظر ماست صد در صد آماده نیست، زیرا کماکان اختلاف نظرهایی میان فتح و حماس، در خصوص نوع این اتحاد وجود دارد. رهبران حماس معتقدند که باید دولت وحدت ملی تشکیل داد ولی مسوولان فتح دولت وفاق ملی را مد نظر دارند بدون اینکه جزییات آن مشخص باشد.
گروههای دیگر فلسطینی از جمله «نایف حواتمه» و برخی از سازمانهای مدنی فلسطینی مانند دکتر «برغوثی» معتقد به تشکیل دولت تکنوکرات و یا دولت خنثی و یا چیزی شبیه این برای عبور از مرحله گذار هستند. به نظرم هرگونه اتفاق در غزه و مواضعی که از سوی رهبران گروههای مختلف فلسطینی صورت میگیرد گفت وگوهای ملی را که در قاهره انجام میشود تحت تاثیر قرار خواهد داد.
گل زاده: صحبت از چنین اتفاقاتی در غزه میکنید؟ منظورتان تاثیر مثبت است یا تاثیر منفی؟
شمس الواعظین: اخیرا بازداشتیهای حماس گفتهاند که درجنگ اسراییل علیه غزه نشانی و مواضع رهبران حماس و مراکز حساس، توسط برخی هواداران فتح، از طریق گوگل و شبکه اینترنتی به رام الله ارسال میشده و بعد در اختیار اسراییل قرار میگرفته و البته این اعترافات با واکنش رهبران فتح مواجه شده و گفتهاند که حماس قصد دارد با طرح چنین موضوعاتی، گفت و گوها در قاهره را مخدوش کند و اگر این نشست برگزار نشود، این اختلافها غلبه خواهد کرد.
گل زاده: البته بنده معتقدم که اسراییل، به هیچ عنوان مایل نیست که میان فلسطینیان بحثهای ملی صورت گیرد و گروههای فلسطینی به یک وحدت یا آشتی ملی برسند، زیرا این وحدت و آشتی ملی در واقع هرگونه بهانه را از دست اسراییلیها خواهد گرفت و حجت نیز بر سازمانها و نهادهای بینالمللی تمام خواهد شد و دیگر بحثی بر سر این موضوع که نمیدانیم نمایندگان واقعی مردم فلسطین چه کسانی هستند نخواهد بود.
این شرایط بدونتردید به نفع اسراییل نیست و آنان معمولا تلاش کردهاند از آب گل آلود ماهی بگیرند. لذا بعید نیست که محرک این حرکت خود اسراییلیها باشند و فلسطینیها هم بدون توجه در دام این تاکتیک اسراییل بیافتند. این موضوع توسط آقای دکتر باوند نیز به شکلی دیگر مطرح شد.
شمس الواعظین: بله به هر صورت حماس مایل است قبل از آرام سازی اوضاع و دستیابی به یک توافق، با رایزنی مصر وارد گفت و گوهای ملی نشود. از طرفی اولمرت نخست وزیر اسراییل نیز به نفع این معادله موضع گرفته و آرام کردن اوضاع را به آزادی اسیر اسراییلی مشروط کرده است.
گل زاده: شاید نظر حماس این است که به هر صورت در مقابله و نبرد با اسراییل، درخاکریز اول بوده و بیشتر سختیها و خسارتها را متحمل شده لذا میخواهد نقش اصلیتر و اساسیتری درمذاکرات بازی کند، البته من معتقدم نیستم که این سیاست حماس صد در صد به نفع طرف مذاکره که همه مردم فلسطین هستند باشد اما باید دلیل اصلی اتخاذ چنین موضعی از طرف حماس را مورد توجه بیشتر قرار داد.
شمس الواعظین: البته ظاهراً حماس مایل بود این اتفاق بیافتد اما اعتراف چند نفر از وابستگان جنبش فتح در خصوص اطلاعاتی که در جریان جنگ غزه از طریق اینترنت به اسراییلها داده شده اوضاع را به هم ریخت و به شرایط را بار دیگر به صفر رساند.
گل زاده: آقای شمس، تکرار میکنم نباید از نقش اسراییلیها در رابطه با این موضوع غافل بود به همان دلیلی که گفته شد اسراییل از ایجاد وحدت ملی میان فلسطینیها نگران است.
شمس الواعظین: جنبش حماس معتقد است پیش از متارکه جنگ و گشوده شدن گذرگاهها برای ساکنان غزه، دستیابی به هرگونه توافق با جنبش فتح درچارچوب گفت وگو، جنبش را دچار ضعف میکند اما در مقابل جنبش فتح مایل است، حماس به گفت و گوهای ملی تن بدهد تا در جریان مذاکره در قاهره یا مذاکره با اسراییل از موضع برابر برخوردار باشند و محبوبیتی که حماس در جنگ غزه به دست آورده تقویت نشود.
گل زاده: با این تحلیلی که شما از شرایط میکنید و نظراتی که در ذهن و بیان رهبران گروههای فلسطینی است ظاهراً نباید در کوتاه مدت امیدی به این توافق و وحدت یا آشتی ملی داشت. به نظر من اتخاذ چنین روشهایی بیش از هر چیز موضع فلسطین را در گفت وگوها و رایزنیها دچار ضعف خواهد کرد. البته نباید از خاطر دور داشت که اختلافنظرهایی نیز درون حاکمیت اسراییل میان گروههای رقیب وجود دارد و این خود فرصتی است تا با اتخاذ تدابیر لازم، معادلات به نفع فلسطین رقم بخورد.
شمس الواعظین: به نظر من همه باید صبر کنند و ببینند کابینه جدید اسراییل چهترکیبی خواهد داشت و چگونه تشکیل خواهد شد و عکسالعمل نتانیاهو چه خواهد بود. زیرا او اخیرا در یک سخنرانی گفته است که تعهدات ایهود اولمرت را برای خود الزام آور نمیداند و لذا فلسطینیها میگویند هر تصمیم یا توافقی ممکن است هوا شود و بی اثر بماند. اسراییل هم که اخیرا به مصر اعلام کرده که هر گونه گفت وگو مشروط به آزادی اسیر اسراییلی است.
به نظر من جمود و رکودی در همه طرفهای درگیر وجود دارد و همه چیز منوط به آن است که ببینیم کابینه اسراییل و دولت جدید آن چگونه شکل خواهد گرفت. به نطر من چشم انداز مذاکرات فلسطینیها به چشم انداز تشکیل دولت اسراییل منوط شده است.
گل زاده: ولی به اعتقاد من حتی اگر این تحلیلی که شما میفرمایید باشد، چنین دولت افراطی هم زمام امور را در اسراییل در دست گرفت، منافاتی با وحدت ملی میان فلسطینیها ندارد حتی اگر قرار باشد در مقابل افراطیگری و زیاده خواهی اسراییل، استراتژی مقاومت از سوی فلسطینیها انتخاب گردد. مگر اینکه اختلافات میان گروههای فلسطینی در موضوعات اساسیتر باشد.
شمس الواعظین: به هر صورت، من در شرایط سیاسی فعلی، به شکلگیری دولت وحدت ملی میان فلسطینیها بدبینم و باید منتظر ماند و دید تکلیف دولت اسراییل چه میشود. به نظر من اختلاف ماهوی میان فتح و حماس وجود دارد. استراتژی جنبش فتح، بر قرار داد صلح «اسلو» استوار استوار است و حماس به استراتژی مقاومت پایبند است. لذا در این مرحله تشکیل دولت وحدت ملی کمی بعید به نظر میرسد.
گل زاده: از زاویه دیگر هم میتوان به این بحث نگاه کرد، یعنی اینکه شاید دولتهای غربی هم که تلویحاً با تشکیل دولت وحدت ملی موافقت دارند، شکل خاصی از دولت وحدت ملی مد نظرشان است، مثلا شاید حداکثر سهم برابر گروههای فلسطینی در دولت و حکومت فلسطین.
شمس الواعظین: نتیجه تشکیل دولت وحدت ملی به هرشکل، به معنای برنده شدن حماس خواهد بود. از طرفی اسراییل حماس را بطور مستقل نمیپذیرد و محمود عباس هم میداند که در صورت اتحاد و وحدت، وضعیتش در دولت فلسطین، پس از حوادث جنگ غزه و محبوبیتی که حماس بدست آورده، بهتر خواهد شد، چون در مذاکرات دیگر یک گروه فلسطینی مذاکره نمیکند بلکه این کل جریان فلسطین است که در یک طرف میز مذاکره قرار میگیرد و اگر توافق و پیروزی حاصل شد، پیروزی برای همه گروههای فلسطینی است و نه حماس.
آمریکا و اروپا نیز ظاهراً تقویت دولت محمود عباس را نه بر پایه سهم برابر برای همه گروههای فلسطینی، بلکه دولت وحدت ملی را بر پایه نهاد دولت فلسطینی به رهبری محمود عباس میپذیرند.
گل زاده: آقای شمس به نقش مصر در این میان زیاد اشاره نشد به خصوص اینکه متولی برگزاری نشست قاهره میان گروههای فلسطینی نیز میباشد.
شمس الواعظین: مصر علاقهمند است یک نقش میانجی و بیطرفانه بازی کند، و درعین حالی که رعایت موقعیت حماس و نقش این جنبش را در معادلات سیاسی میکند، به دنبال تقویت دولت محمود عباس نیز میباشد و به همین دلیل هم با موانعی که اسراییل بر سر راه مذاکرات ایجاد کرده رو به رو میشود زیرا نتانیاهو معتقد نیست که به حماس امتیاز داده شود در صورتیکه مصر نقش حماس را مهم تلقی کرده است.