فاضل میبدی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم درخصوص ورود مداحان به سیاست گفت: این یک جریان هدایت شدهای است.از امام حسین (ع) بسیار صحبت میشود ولی از آن اصلی که ایشان به خاطرش شهید شدند، صحبت نمیکنند. جامعهای که مسئله اصلیاش حجاب باشد نه عدالت اجتماعی و اقتصاد سالم، دیگر جامعه دینی نیست.
به گزارش دیده بان ایران بخش هایی از گفت و گوی فاضل میبدی را در ادامه می خوانید:
تا پیش از انقلاب اسلامی، وعاظ هسته اصلی مجالس مذهبی بودند و مداحان در رتبه بعدی بعد از آنها اما از زمان جنگ ایران و عراق، این جایگاه تغییر کرد. بنابر آنچه محسن حسام مظاهری، نویسنده و پژوهشگر مطالعات اجتماعی دین و تشیع نقل میکند این تغییر جایگاه علل مختلفی داشته است ازجمله آنکه در زمان جنگ، نوحهخوانان با هدف تهییج تودهای و بهرهگیری از پتانسیل عاطفی و قدرت بسیجکنندگی بالا و بیبدیل عاشورا در توده مردم مورد توجه قرار گرفتند و در سالهای پس از جنگ هم اراده سیاسی و تحولات فرهنگی و اجتماعی منجر به ارتقای منزلتی مداحان شده است.
طی این ارتقا جایگاه از برخی از مداحان تصویر رسانهای در صدا و سیما ساخته شد و به نوعی به سلبریتی تبدیل شدند. پای برخی از آنها به لیستهای انتخاباتی باز شد و در برخی از پروندههای مفاسد اقتصادی هم ردپایی از آنها دیده میشود.
این یک جریان هدایت شدهای است. اینکه امام حسین (ع) را برای اهداف سیاسی ابزار کنند، در تاریخ بوده ولی از بعد انقلاب به ویژه در این دو سه دهه اخیر بسیار بیشتر شده است. یعنی یک جریان سیاسی پشت پرده است که به فکر مصالح دین هم نیستند بلکه تنها به دنبال مقاصد سیاسی خودشان هستند.
باورم این است که باید جلوی این کارها گرفته شود. اینکه از این مجالس به عنوان ابزار سیاسی استفاده شود، چه از طرف چپ و چه راست، خلاف پیام دین است. پیامهای اصلی دین عدالت، آزادی، وفاق اجتماعی و کمال انسان است ولی این پیامها فراموش شده است. در واقع از امام حسین (ع) بسیار صحبت میشود ولی از آن اصلی که ایشان به خاطرش شهید شدند، صحبت نمیکنند.
جامعهای که مسئله اصلیاش حجاب باشد نه عدالت اجتماعی و اقتصاد سالم، دیگر جامعه دینی نیست. هویت جامعه دینی این است که تمام انسانها در آزادی و رفاه و در فکر عقلانیت باشند. مداحان ما اگر میخواهند برای امام حسین (ع) مداحی کنند باید اهداف دین را تبیین کنند. به نظر من اینکه تنها برای امام حسین (ع) گریه کنیم تحریف دین است.مداحان حکومتی، مقاصد سیاسی خود را دنبال می کنند.
به نظرم یک جریانی در کشور است که نمیخواهد این مفاهیم سامان گیرد. جامعه ما روی پوستش یک جور است و زیر پوستش طور دیگری. کسانی که به شیوههای برخورد و حکمهای شدید با بیحجابی مبارزه میکنند در واقع دارند نفاق و ریا را ترویج میدهند چراکه ارزشهای دینی تحمیلی نیست. در مداحیهای ما آنطور که باید از هدف اصلی امام حسین (ع) صحبت نمیکنند و فقط از مظلومیتش گفته میشود. در واقع به خود عدالت در جامعه ما ظلم شده است.
به هر حال این هم یکی از عواملش است. وعدههای دولتمردانی که متاسفانه در کسوت روحانیت هم هستند، عمل نمیکنند خود از عوامل دین گریزی است. امروز جامعه ایران پس از 40 سال از انقلاب اسلامی هنوز مشکل فساد، مسکن و خودرو را حل نکرده است و فقط وعده میدهند. تا این مسائل حل نشود دیگر مسائل حل نمیشود اما متاسفانه این مشکلات را رها کردهاند و به پوشش چسبیدهاند.»
روحانیت ملجا و پناهگاه مردم در زمان شاه بود اما اکنون همان مردم انواع و اقسام توهینها را به روحانیت میکنند. بنابراین روحانیت دیگر جایگاه سابق خود را ندارد چون به وعدههایش عمل نکرد.
من در مورد چیزی که نمیدانم ورود پیدا نمیکنم اما در زمان آقای خاتمی صحبت ازدواج مجدد یکی از وزرا بود، با اینکه ایشان کار غیراخلاقی نکرده بود روزنامه رسالت آبروی ایشان را برد.
به بیانی دیگر وقتی بخواهند جریان را سیاسی کنند، دست به چنین کارهایی میزنند. حال اگر از جناح خودشان باشد که لاپوشانی میکنند واگر از جناح مقابل باشد بلافاصله در روزنامههایشان افشا میکنند. این است که اخلاق ما هم متاسفانه سیاسی شده است.