در گفتوگویی که در یک برنامه از شبکه نمایش خانگی پخش شد، دختر سپهبد سلیمانی از علاقه پدرش به سریالهای ایرانی در ژانر کمدی و ساخته شده مهران میگوید و از سریالهای غیر ایرانی به کارهایی اشاره میکند که در زمان پخش جهانی آثاری بودند که سروصدای زیادی برپا کرد و همه آن سریالها پیرنگ نظامی – سیاسی و جاسوسی داشتند.
فاطمه سلیمانی در برنامه مهلا میگوید: «از سریالهای تلویزیون خودمان به سریالهای کمدی علاقه داشتند و پاورچین و مرد هزارچهره و کارهای مهران مدیری را میدیدند. تا قبل آنکه بروند و نماز شبشان را بخوانند هم سریالهایی مثل «۲۴» (۲۴ یا Twenty Four)، فهرست سیاه (The Blacklist) و آخرین سریالی که با هم میدیدیم که بعد از آن بابا رفتند و نتوانستند بقیه آن را ببینند خانه کاغذی (خانهٔ پوشالی House of Cards) بود که خیلی هم دوست داشتند، ولی نشد آن را کامل ببینند.»
فارغ از سریالهای کمدی مهران مدیری که بازتابی اغراقآمیز از جامعه و طبقه متوسط ایران بود و جای تحلیل آن جداست؛ اما تماشای سریالهای بهروز جهانی که به مسائل سیاسی و نظامی میپردازد، حائز اهمیت است.
میتوان برای این هر سه سریال ویژگیهای مشترکی را یافت. پیرنگ فیلمنامههای هر سه سریال گسترش بحران در ساختار سیاسی و نظامی آمریکا است که قهرمان قصه راهحلهای سیاسی و نظامی برای حل آن بحران پیدا کرده و آن را اجرا میکند، گاهی این راهحلها موفقیتآمیز است و گاهی با شکست مواجه میشود.
در این روزها که دیدن این سریالها توسط سردار سلیمانی سر زبانها افتاده است، برای بررسی محاسن و ویژگیهای دیدن سریالهای روز دنیا توسط یک فرمانده نظامی به سراغ کارگردان شناخته شده و فیلمساز سینمای ایران «محمدعلی باشه آهنگر» رفتم و از او پرسیدم: «اینکه یک فرمانده ارشد نظامی برای دیدن سریالهای روز دنیا وقت و زمان میگذارد چه حسنی دارد؟» فیلمساز سینمای ایران در پاسخ گفت: «بسیار مهم است و این یکی از اتفاقات خوبی است که شخصیتی همچون سردار سلیمانی در این جایگاه به مقوله فرهنگ و رسانه اهمیت میداده و نقش بسزای سینما و رسانه در جهان جدید را درک میکرده و برای آن زمان میگذاشته است.»
او ادامه داد: «چرا که رسانه و اینجا به مفهوم اخص آن سینما و تلویزیون از ارکان فهم جهان پیرامونی هستند. مناسبات جهانی در همین فیلمها و سریالها تحلیل و تبیین میشوند. برای فهم جهان جدید و برای درک نگاه طرف مقابل باید ابزارهای فرهنگی و روز جهان را شناخت.»
کارگردان سینمای ایران که در کارنامهاش فیلمهایی همچون «سینما متروپل»، «ملکه»، «فرزند خاک» و... دارد، گفت: «بسیاری از فرماندهان و سیاسیون بزرگ جهان روی فرهنگ کار میکنند و برای شناخت طرفهای درگیر یک منازعه و جریانها و جبهههای روبرو و حتی کشورهای دوست، آثار سینمایی آن کشورها را نگاه میکنند، این امر مرسومی است.»
باشه آهنگر اضافه کرد: «این را هم دقت داشته باشید بعضی از نظامیان و سیاسیون جهان سفارشدهنده بعضی از سریالها و فیلمها هستند، چرا که میتوانند بخشی از جهان ذهنی خودشان را با سینما تبیین کنند، روایت خودشان از مفاهیم سیاسی را با کمک هنرمندانی که توانایی ساخت آثاری قدرتمند و هنری دارند، بازسازی کنند.»
وی ادامه داد: «سفارش ساخت سریال و فیلم کار بسیار درستی است چرا که نباید فرهنگ بیگانه تمام افکار عمومی کشوری را به دست بگیرد و مستقیم و غیرمستقیم تأثیرگذار باشد.»
او تأکید کرد: «سینما و سریال یکی از تأثیرگذارترین ابزارهای رسانه جهان امروز است. دیگر تنها سخنرانی، برنامههای گفتوگومحور و... پاسخگو نیستند.»
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سریال ۲۴ قهرمان قصه «جک باور» عضو سیتییو (CTU) یا واحد ضد تروریستی است. او به غیر قصه شخصی خود و خانوادهاش باید بحرانهای گاه تا سطح جهانی را حل کند، چه در کاخ سفید چه در سازمان ملل و چه در خاورمیانه.
سریال فهرست سیاه هم ساختاری مشابه دارد، این اثر یک سریال مهیج و جاسوسی است، شخصیت اصلی مردی است که عضو ارتش آمریکا بوده و چندی است یک سازمان تبهکاری سروسامان داده و که حالا نهادهای امنیتی سراغش رفتهاند و قرار است با آنان همکاری کرده و گروه تبهکاری را لو دهد و...
سریال سوم یعنی خانه پوشالی یا خانه کاغذی درامی در ژانر سیاسی است، اگرچه سریال یک نسخه قدیمیتر انگلیسی دارد؛ اما نسخه هالیوودی و آمریکای آن طولانی است و در ۶ فصل ارائه شد. «فرانک آندروود» عضو کنگره آمریکا است که رؤیای ریاست جمهوری دارد، او برای رسیدن به هدفش از هیچ کاری فروگذار نمیکند، این سریال بهصراحت و بدون هیچ محدودیتی سیاستهای کنگره، سنا، نهادهای امنیتی، کاخ سفید و روابط آن را به سخره میگیرد.