این امکان ندارد آمریکا و اسرائیل و برخی همپیمانان آنها، در عرصه سیاست، مذاکرات خارجی، رسانه و حتی محیطزیست، جاسوس پروری کنند ولی از اقتصاد صرفنظر کنند.برخی آمارها و اطلاعات اقتصادی، کماهمیتتر از اطلاعات حساس امنیتی و نظامی نیستند و امروز که پیشانی جنگ ما اقتصاد است، شاید مهمتر هم باشند.
از سوی دیگر تحلیل و نظارت بر سمتوسوی سیاستگذاریهای اقتصادی، به تحلیلگران و اقتصاددانان خبره احتیاج دارد و دقت بسیار میطلبد. شناخت افراد و جریانهای نفوذی در حوزه اقتصاد، احتمالا نیازمند تقویت بازوهای اقتصادی و علمی دقیقی است که بیش از آنکه به دنبال عوامل تخلف باشند، در پی یافتن افراد و سیاستهایی باشند که خروجی عملکردشان تخلف و فساد در سطح گسترده باشد.
علیرضا اکبری، جاسوس دو تابعیتی ایرانی-انگلیسی را به یادآوریم که چندی پیش اعدام شد و واکنش عجولانه دولت انگلستان هم بیشازپیش پرده از ارتباطات خارجی و جاسوسی او برداشت. اکبری در ساختارهای رسمی کشور ما، مهرهای امنیتی بود که روی پیشانیاش، جای مهر خودنمایی میکرد و حتی مخالف سرسخت برجام بود.
نفوذیها، لزوما غرب دوستان کروات زده نیستند و گاهی دقیقا در نقطه مقابل باید به دنبال آنها گشت؛ هرچه هست برخی تصمیمها نشان از آن دارد که جستوجویی در نظام اقتصادی کشور، میتواند نتایج عجیبی در پی داشته باشد.