نشریه فارن پالیسی در گزارش خود با اشاره به آزادی پنج جاسوس آمریکایی از زندان در ایران که هماکنون در بازداشت خانگی هستند، نوشت: ایران نیز در ازای آن میتواند به ۶ میلیارد دلار از داراییهای مسدود شده خود در کره جنوبی برای مصارف بشردوستانه دسترسی داشته باشد اما جای تعجب نیست که این مبادله واکنش منتقدانی را برانگیخت. تام کاتن، سناتور جمهوریخواه ایالات متحده آن را باج و یک اقدام شکست خورده در مسیر مماشات خواند. سناتور جیم ریش نیز عقیده داشت که این مبادله، سرمایهای بادآورده برای ایران به همراه خواهد داشت.
فارین پالیسی ادامه داد: شاید اینطور باشد اما نباید فراموش کرد که به این واسطه پنج آمریکایی که بعضی از آنها مدتهاست در ایران در حبس به سر میبرند، آزاد خواهند شد. با این حال، قطعاً از نظر منتقدان این واقعیتی غیر قابل انکار است که این توافق پول زیادی را برای ایران آزاد خواهد کرد. اگر آنها (منتقدان) طرفداران خود را داشتند، تنها تعامل ایالات متحده با ایران اعمال فشار بیشتر بود.
ممکن است موارد بیشتری برای دوست نداشتن این توافق وجود داشته باشد. جدا از آزادی آمریکاییها، مقامات دولت آمریکا برای ایجاد مجموعهای از تفاهمات غیررسمی و نانوشته با ایران تلاش میکنند که برای کاهش تنشها، بهویژه در مورد موضوعاتی مانند غنیسازی اورانیوم و شاید برای بازگشت به یک توافق رسمیتر مانند توافق هستهای ۲۰۱۵ طراحی شده است.
به نوشته فارین پالیسی، برای یک دولت ایالات متحده با دنیایی پر از سردرد - از اوکراین و روسیه گرفته تا چین - و کمپین انتخاباتی مجدد برای ریاستجمهوری، تلاش برای جلوگیری از یک بحران جدی بر سر برنامه هستهای ایران یک بازی هوشمندانه و مسئولانه است. آخرین چیزی که دولت بایدن به آن نیاز دارد، بحران خاورمیانه بر سر برنامه هستهای نامحدود ایران است که اورانیوم را در سطوح بالای نزدیک به تسلیحاتی غنیسازی میکند.
در واقع، اگر استراتژی دولت بایدن با اقبال همراه باشد، ممکن است بتواند موضوع هستهای ایران را تا پس از انتخابات ریاستجمهوری بعدی مدیریت کند. البته ممکن است گزینههای بیشتری هم در دسترس باشد.
این نشریه سپس به خروج یک جانبه واشنگتن از برجام در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ اشاره کرد و آن را تصمیمی «بیملاحظه» توصیف کرد که دولت بایدن را مشکل مواجه کرده است.
این نشریه آمریکایی افزود: هر کسی که شاهد مذاکره با ایران بر سر موضوع هستهای آن بوده است، میداند که توافقات با تهران فقط تاکتیکی است. به بیان ساده، آمریکا با ایران مشکل راهبردی دارد اما راهحل راهبردی ندارد. تمام اقدامات واشنگتن - از توافق هستهای ۲۰۱۵ تا آخرین تلاش برای کاهش تنش از طریق مجموعهای از تفاهمها - معاملاتی است نه تحولآفرین، موقت است نه نهایی و جزئی است، نه جامع. تمام این تلاشهای دیپلماتیک توسط سیاست داخلی ایالات متحده و ایران محدود میشود، که به شدت محدودیتهای موجود را تعیین میکند.
فارین پالیسی با تاکید بر اینکه «آخرین مذاکرات دولت بایدن با تهران همچنان بهترین گزینه موجود است» نوشت: اما همه گزینههای موجود از جمله دیپلماسی و فشار اقتصادی و سیاسی تنها راهحلهای موقتی را ایجاد میکنند. حتی استفاده از نیروی نظامی در بهترین حالت ممکن است برنامه ایران را به تأخیر بیندازد - و به گفته تامیر هیمن، رئیس سابق اطلاعات نظامی اسرائیل، زور حتی میتواند تمایل ایران به توسعه برنامه هستهایاش را تسریع کند.
این نشریه در ادامه به ارائه راهکار برای محدود کردن ایران پرداخت و تصریح کرد: باید رویکردی قوی مبتنی بر بازدارندگی ایجاد کرد که شامل تحریمهای اقتصادی پایدار و فشار سیاسی و بهعلاوه آمادهسازی یک گزینه نظامی معتبر همراه با هشدارهای خصوصی و عمومی مبنی بر آمادگی ایالات متحده برای حمله در صورت غنیسازی خاص یا رد شدن ایران از خطوط قرمز تسلیحاتی است. اما بدون وجود مسیرهای دیپلماتیک برای تعیین اینکه برنامه هستهای ایران توسط یک توافق رسمی محدود میشود، این شرایط ممکن است تنها زمان را برای تبدیل تنشهای منطقهای به درگیری طولانیتر کند.
بنا بر گزارش نشریه پالیسی، در این میان، دولت بایدن وارد مذاکرات غیرمستقیم با ایران برای دستیابی به یک سری تفاهمها با هدف تنش زدایی شده است. آنطور که گزارش شده است، این تفاهمات در طرف ایالات متحده (احتمالاً با اروپاییها) شامل عدم تشدید تحریمها، توقیف تانکرهای حامل نفت ایران و عدم پیگیری قطعنامههای تنبیهی علیه ایران در سازمان ملل یا آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و از آنجایی که هرگونه توافق رسمی و مکتوب دولت ایالات متحده نیازمند تائید کنگره است، دولت بایدن در حال مذاکره با ایران بر سر یک توافقنامه کتبی رسمی نیست.
دولت بایدن در عوض به دنبال چیزی است که به نظر میرسد مجموعهای از تفاهمات متقابل توافق شده اما نانوشته است که به صورت یکجانبه و شاید با درجاتی از هماهنگی اجرا میشود.
اما شرایط آنها هرچه که باشد، حتی تفاهمات غیررسمی از سوی کنگره و تلآویو با طیفی از واکنشها از شک و تردید گرفته تا خصومت آشکار مواجه خواهد شد. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، این توافق را بهعنوان «کمک مالی به گروههای تحت حمایت ایران» مورد انتقاد قرار داد. علاوه بر این، حتی همه قانونگذاران دموکرات نیز مشتاقانه از مذاکره با ایران حمایت نمیکنند. سناتور تیم کین این سوال را مطرح کرده که چگونه ایران که بنابر ادعای او «شهروندان خود را سرکوب میکند، میتواند اعتباری برای دستیابی به یک توافق داشته باشد».
به ادعای این نشریه «هیچ معامله خوبی با ایران وجود ندارد» - مکتوب باشد یا شفاهی - و این مورد نیز از این قاعده مستثنی نیست. شرایط گزارش شده در خصوص توافق اخیر تهران و واشنگتن نه ذخایر اورانیوم ایران را کاهش میدهد و نه کار این کشور بر روی سانتریفیوژهای پیشرفته را متوقف میکند.
همچنین ایران زمان بیشتری را برای تقویت سایتهای هستهای خود به دست خواهد آورد. برخی حتی معتقدند که پس از تنشزدایی ایران و عربستان با میانجیگری چین، این تفاهمات ایران و آمریکا تنها به شتاب شکستن انزوای تهران در منطقه و فراتر از آن میافزاید. اما در شرایطی که واشنگتن با درهمتنیدگیها و حواسپرتیهای احتمالی ناشی از چالشهای سیاست خارجی با آنها روبروست، بهویژه مواردی که میتواند به راحتی به بروز درگیری در منطقه و دخالت نظامی ایالات متحده منجر شود، تصور جایگزینی بهتر برای مواجهه با ایران دشوار است.