آفتابنیوز : آفتاب- دکتر ابوذر ابراهیمی ترکمان: یکم) شاید در یکصدسال گذشته هیچ دغدغهای به اندازه دغدغه وحدت مسلمانان، بر ذهن و دل نخبگان و اندیشمندان مسلمان سنگینی نکرده است. چه آنکه همواره رخنههای ناشی از تفرقه سبب گردیده است تا افکار جهان اسلام از اولویتهای بالا دستی به سوی اولویتهای پایین دستی انحراف پیدا کند و حتی اختلاف برون دینی از راه میانبری به اختلافات درون دینی بیانجامد.
اختلاف آراء تا آنجا که منحصر در مباحث علمی باشد، نیکو است و راه رشد علمی جوامع از درون همین اختلاف نظرها و تضارب آراء طی میشود و هر اختلاف نظری در زمینه علوم، راهی برای رسیدن به پایههای ثابت علم است ولی آنگاه که اختلافات دامنه خود را بر پویش راه میگستراند، فقط دریچهای خواهد بود برای رخنه پریشان حالی در میان جامعه.
جمله معروفی به مصلح جهان اسلام، سید جمال الدین اسدآبادی منسوب است که گفته است: «انالمسلمین اتفقوا علی ان لایتفقوا»؛ مسلمانان در یک چیز اتفاق و اتحاد دارند و آن اینکه در هیچ چیز اتفاق و اتحاد نداشته باشند.
به یقین در عصری که سید جمال میزیست، نیاز به وحدت مسلمانان صرفاً در میان نخبگان و اندیشمندان ظهور و بروز داشت اما امروز این نیاز پس از تجربههای مکرر و تحمل آسیبهای ناشی از تفرقه به میان قاطبه مسلمانان نیز کشیده شده است و در واقع اولین گام نیل به وحدت که نیاز به آن است طی شده است و این البته فرصت بسیار مغتنمی است تا در درون خود بتواند وحدت را بیافریند.
کشمکشهای سالهای اخیر در جوامع اسلامی و ایجاد تفرقه از سوی آنانکه اتحاد مسلمانان را برنمیتابند در کنار همه زیانهایش، این سود را داشته است که وحدت در نیاز به وحدت را به وجود آورده است. اکنون این باور که بتوان در کنار پایبندی به اصول خود، برای اهداف بالادستی، به وحدت دست یافت، دور از انتظار نیست. نشانههای تعدیلی که لازمه نیل به وحدت است در میان شیعه وسنی بیش از گذشته نمایان گشته است.
دوم) وسعت نظر وسعه صدر از لوازم لاینفک ایجاد وحدت است. امیر مومنان در توصیف پیامبر اعظم (ص) میفرماید: «کان اوسع الناس صدرا؛ ( تهذیب الشفا- 2/84) تنگی نظر و برنتافتن آراء واندیشههای دیگران از موانع جدی بر سر راه وحدت است. اقبال این مفهوم را بسیار زیبا در شعر آورده است؛
دل اگر میداشت وسعت بینشان بود این چمن رنگ میبیرون نشست از بسکه مینا تنگ بود (کلیات اقبال؛ مرکزی مکتبه اسلامی، دهلی، طبع سوم، 1997، ص 89).
در میان علمای شیعه نیز آنگاه که وسعت نظر پدید آمده است تاثیرات شگرفی بر ایجاد وحدت داشته است مرحوم شهید مطهری که از شاگردان آیت الله بروجردی است در خصوص عشق و علاقه آیتالله بروجردی به وحدت مسلمانان میگوید:
«یکی از مزایای معظم له توجه و علاقه فراوانی بود که به مسأله وحدت اسلام و حسن تفاهم و تقریب مذاهب اسلامیه داشت، این مرد چون به تاریخ اسلام و مذاهب اسلامی آشنا بود، میدانست که سیاست حکام گذشته در تفرقه و دامن زدن آتش اختلاف چه اندازه تأثیر داشته است و هم توجه داشت که در عصر حاضر نیز سیاستهای استعماری از این تفرقه حداکثر استفاده را میکنند و بلکه آن را دامن میزنند ...به این جهات بسیار علاقهمند بود که حسن تفاهمی بین شیعه و سنی برقرار شود که از طرفی وحدت اسلامی که منظور بزرگ این دین مقدس است، تأمین گردد و از طرف دیگر شیعه و فقه شیعه و معارف شیعه آن طور که هست به جامعه تسنن که اکثریت مسلمانان را تشکیل میدهند معرفی شود». (مطهری، مرتضی، تکامل اجتماع، انتشارات صدرا، تهران، 1372- صص 205-204)
این وسعت نظر امروز نیاز جدی برای پیمودن راه وحدت است و نمیتوان با ایستایی بر سر خواستهای غیر اصولی انتظار ایجاد وحدت را داشت.
مقام معظم رهبری نیز معتقدند که وحدت دنیای اسلام هدفی اعلی و دست یافتنی است و برجستگان مبارزه با استعمار از جمله امام خمینی (س)، سیدجمال الدین اسدآبادی، شیخ محمد عبده و شرفالدین عاملی بر وحدت امت اسلامی تاکید بسیار و تلاش کردند اختلافات، به حربهای علیه دنیای اسلام تبدیل نشود. (دیدار معظم له با شرکت کنندگان در دومین همایش بزرگدشت «ابن میثم بحرانی».
روشن است که بدون وسعت نظر وگذر از خواستهای غیر اصولی نمیتوان به وحدت دست یافت.
سوم) جنس فتنههایی که در سالهای اخیر برای جلوگیری از ایجاد وحدت در جوامع اسلامی پدید آمده است با فتنههایی که درگذشته پدید میآمد متفاوت است. امروز فتنهها بیشتر جنبه اختلاط حق و باطل به خود گرفته است و از همان نوع است که امیر مومنان امام علی(ع) اوصافش را برشمرده است».
اول آنکه حقیقت به هنگام بروز فتنه پنهان میماند و سپس صراط مستقیم ناشناخته میشود و آنگاه ظاهر و باطن همسانی پیدا نمیکنند و در نهایت حق وباطل در هم میآمیزند. (نهجالبلاغه خطبه 93،92 122،151)
هیچ راهی جز عرضه خردپسندانه باورهای خود و پرهیز از باطل خواندن دیگران برای جلوگیری از فتنههای امروزی وجود ندارد. تبادل هیاتهای اندیشمندان،ایجاد جو تفاهم ودوستی، حضور مستمر در مجامع تاثیر گذار مسلمانان، احترام به مقدسات یکدیگر، کنترل افراد تندرو که موجب نفاق و تفرقه میگردند میتواند این هدف را به تحقق نزدیک سازد.
شیخ مفید در ارشاد میگوید: «هنگامی که رسول خدا از نزدیک شدن اجل خود مطّلع گردید، به هر مناسبتی برای مسلمانان سخنرانی میکرد و آنان را از فتنه انگیزی و اختلاف پس از خودش برحذر میداشت و بسیار سفارش میکرد که به سنّت او متمسّک شوند، و بر آن اتفاق نظر و وحدت داشته باشند. (شیخ مفید، ارشاد،ج1، ص 179ـ181)
آیا اکنون مسلمانان به این سفارش نبی مکرم عمل کردهاند؟ و آیا نمیشود با یافتن راهکارهای عملی وبه دور از تعصبات خردناپذیر جزء خود را به کل تبدیل کرد؟
مولانا به خوبی این کل شدن را را چنین بیان کرده است:
از حضور اولیا گر بگسلی تو هلاکی ز آنگ جز و بی کلی
هرکه را دیو از کریمان و ابرد بی کسش یابد، سرش را او خورد.
یک به دست از جمع رفتن یک زمان مکر شیطان باشد، این نیکو بدان
چهارم) تاسف از گذشته تا جاییکه انگیزه حرکت امروز را تقویت کند مفید است ولی نباید اجازه داد تا به یاس و ناامیدی امروز بیانجامد. باید سرود که:
مامسلمانان چه نیکو روزگاری داشتیم
راستی خوش عزت و خوش اعتباری داشتیم
چون گل و بلبل انیس و مونس ودمسازهم
درگلستان وفا، خوش برگ و باری داشتیم
سوزن ومژگان مهیا تا که بیرون آوریم
گر به پا از گردش ایام، خاری داشتیم
پرچم دین مبین، بردیم تا دیوار چین
چون که عزم آهنین واستواری داشتیم
این چنین بودیم تا بودیم با هم متحد
از نفاق واز تفرق تا فراری داشتیم
درمیان ما در آمد، عاقبت دست نفاق
رفت ازآن برباد، هر عزّو وقاری داشتیم
(عبدالغفور آخوند نعمانی ترکمن، روحانی و عالم بزرگ اهل سنت، برگرفته از مقاله راهکارهای وحدت اسلامی در سیره پیامبر اعظم(ص)، نوشته اسماعیل دانش، سایت مجمع جهانی تقریب مذاهب)
اما این نگاه باید انگیزه پیمودن راه را افزون کند و در روزگاری که در اروپا همگرایی اروپایی شکل میگیرد نباید اندیشه شکلگیری همگرایی جوامع مسلمان را دور از واقعیت پنداشت. از هیچکس نباید جز مسلمانان انتظار ایجاد وحدت جوامع و فرق اسلامی را داشت. دیگران راه خود را در ایجاد تفرقه در هنگام غفلت مسلمانان پیمودهاند، اکنون نوبت مسلمانان است تا با بهرهگیری از آموزههای پیامبر اعظم (ص) آب رفته از جوی را به مجرای خود باز گردانند.
پنجم) به یقین مسائل مورد اتفاق میان شیعه و سنی بسیار فراتر از موارد اختلاف میباشد اما غالباً مسائل مورد اختلاف مورد توجه قرار گرفته و مسائل و اعتقادات مشترک نادیده انگاشته میشود، امروز ضرورت توجه به مشترکات در توحید و نبوت و سایر آموزهها میتواند راهکار مهمی در مسیر نیل به وحدت به شمار آید. هنوز هم میتوان عبای وحدت را بر دوش کشید.