به عنوان یکی از کسانی که اگرچه عضو کمیسیون قضایی نیستم اما در جلسات حضور پیدا میکردم میتوانم شهادت بدهم تذکرات و نکاتی که دلسوزان از بین مردم و مسئولین بیان میکردند در جلسات با دقت شنیده و مورد توجه واقع میشد و سعی میکردند اصلاحاتی که باید انجام شود را لحاظ کنند.
بخش هایی از گفت و گوی میرزایی را در ادامه می خوانید:
این ۱۵۰۰ پیشنهادی هم که در ادامه نمایندگان محترم مطرح کردند، در این مورد هم میتوانم شهادت بدهم در آن جلساتی که حضور داشتم دیدم که آقای غضنفرآبادی و سایر همکاران این پیشنهادها را با دقت میخواندند و حالا بعضیها که قابل طرح نبود هیچ ولی برخی که قابل طرح بودند را یک به یک مطرح میکردند، موافق و مخالف صحبت میکردند و با نگاه رفع ایراد وارد این موضوع میشدند.
البته کار غیرمعصوم هم غیرمعصوم است دیگر، ادعا نمیکنیم کسانی که این را تنظیم کردند، کارشناسهایی که از دستگاههای مختلف آمدند با همه پیشنهادهایی که مطرح میشد معصوم و دانای کل بودند، خیر بالاخره کار غیرمعصوم است.
لایحه اکنون در مرحله نهایی قرار دارد و در مسیر آمدن به صحن و گرفتن رأی نهایی برای ارسال به شورای نگهبان است. اینکه یک طرح یا لایحه اصل هشتاد و پنجی میشود اینطور است که مانند قوانین مصوب صحن یک قانون دائمی نمیشود، به صورت موقت برای ۳ یا ۵ یا ۷ سال بر اساس زمانبندی که صحن علنی رأی میدهد تصویب میشود و در صورتی که نقص و ایرادی داشته باشد که در زمان عمل و اجرا روشن شود، در پایان این دوره زمانی قابل بازنگری و اصلاح است.
اینکه برخی میگویند برای امر شرعی و دینی نمیشود جریمه مالی وضع کرد، حرف درستی نیست، مثال آن بحث روزه است، کفاره روزه یک جایی اطعام مساکین است یعنی به نوعی جریمه مالی دارد انجام میشود یا آزاد کردن بنده است که این هم جریمه مالی محسوب میشود. یا بخشی از کفارههایی که در مناسک عبادی شرع ما وجود دارد. مانند بعضی از جرائمی که درخصوص حج وجود دارد، مثلا کسی که مُحرم است و در حال احرام صیدی انجام میدهد با کفاره بپردازد، خب در واقع این جریمه مالی است.
بنابراین اینکه استبعاد میکنند عدهای برای دستورات شرعی نمیتوان مجازات مالی در نظر گرفت نشان خطا در این استبعاد حکمی است خداوند تبارک و تعالی فرموده است.
اما غرض کسانی که این لایحه را نوشتند، این نبوده است که واقعا از مردم پول بگیرند، خواستهاند که این کار اتفاق نیفتد. اگر یک جرائمی هم تنظیم کردند به این امید است که این جرائم بازدارند باشد و مردم این مساله را رعایت کنند، هدف گرفتن پول و این حرفها نبوده است.
پیشنهاد بنده بحث محرومیتهای اجتماعی به جای جریمه مالی بود، به نظرم در کمیسیون قضایی هم مورد توجه قرار گرفت و گنجانده شد که ما به قضات این اجازه را بدهیم که حسب مورد به تشخیص قاضی و دادگاه صالح بتوانند مواردی از محدودیتهای اجتماعی را برای افراد در نظر بگیرند. اینکه به تشخیص مرجع صالح قضایی انجام شود، شاید بازدارندگی بهتر و بدون تنشی داشته باشد.
اما بالاخره کارشناسان مختلف درباره نحوه رفتار بازدارنده نظرات مختلفی داشتهاند و این سرجمع نظر کارشناسان است.