آفتابنیوز : آفتاب - بهرام گل زاده: معدود فرهنگها و آیینها و رسوم ایرانی، وجود دارد که سالهاست، به یک موضوع و مساله چالشی جدی و گفتمان برانگیز در میان تفکرات مختلف و افکار عمومی بدل شده، به خصوص پس از انقلاب اسلامی درباره پاسداشت و پذیرش این قبیل فرهنگها و حضور این رسوم در زندگی اجتماعی و دینی مردم، نظرات سلبی و ایجابی وجود داشته و با تعابیر و تفاسیر گوناگون رو به رو بوده است.
از سویی گفته میشود که آداب ملی و سنتهای ایرانی مردم بخشی از فرهنگ جامعه است و اگر به عنوان یک هنجار میتواند در ایجاد نشاط و دوستی و تالیف قلوب میان آحاد و اقشار جامعه نقش موثری ایجاد کند باید تقویت شود و از طرفی نظراتی وجود دارد که این قبیل آیینها را مغایر با ارزشهایی دینی و اسلامی میدانند، بطوری که اخیرا شنیده شد، یکی از عالمان دینی در مزمت این روز گفت «در هیچ یک از منابع دینی اسلام ذکری از آیین چهارشنبه نشده است بنابر این برای جلوگیری از رسمیشدن این مراسم و با توجه به پیامدهای خطرناک آن، باید جلوی ترویج آن هم گرفته شود»!
قصد ندارم در این یادداشت درباره اینکه آیا آیین چهارشنبه سوری مربوط به فرهنگ ایرانیان پیش از اسلام یا ایران مسلمان شده پس از اسلام است یا خیر؟ بحثی به میان آورم زیرا دوست نویسنده دیگر در این باره مفصل با استناد به منابع تاریخی تحقیق مفصلی کرده و به این نتیجه رسیده است که اصولا چهارشنبه سوری بنا به دلایل تاریخی موجود در پیش از اسلام وجود نداشته بلکه این آیین پس از گرایش ایرانیان به اسلام در میان آنان رواج یافته است و همچنین اصطلاح «سوری» را که مورد انتقاد نیز میباشد، برخی به معنای «سرخی» و گروهی دیگر از مورخین به معنای «جشن» مورد توجه قرار دادهاند. در این باره بحث زیاد است لذا پرداختن به آن را به وقت و زمان دیگری واگذار میکنیم.
اما آنچه این روزها و در واقع در طول بیش از دو دهه با آن مواجه بودهایم و کمتر به آن توجه داشتهایم، بحث ناهنجاریهایی است که به بهانه برگزاری مراسم چهارشنبه سوری و یا به بیان رسمیتر رسانه سراسری کشور، جشن چهارشنبه پایان سال! در جامعه رواج یافته و اصل مراسم سنتی و آیینی چهارشنبه سوری را تحت الشعاع خود قرار داده است. تا جایی که این آیین مغایر با منابع اسلامی شناخته شده و اصل آن مورد تردید قرار گرفته است، هرچند نفوذ غیرقابل انکار این آیین در میان مردم، تفکر حذف کامل آن از سنت و فرهنگ ایرانی را به حاشیه رانده و ضرورت واقعبینی و مدارا را جایگزین نفی و انکار کرده است.
به همین منظور با طرح چند نکته به بحث در این باره پرداخته و تلاش میکنیم زوایای مغفول مانده را کشف کنیم.
۱- اینکه گفته میشود در منابع اسلامی ذکری از این آیین نشده است، باید گفت که مگر قرار بوده لزوماً منابع اسلامی درباره هر پدیده و آیینی که در هر زمان، مطابق با شرایط زمانی و مکانی و موقعیت اجتماعی و فرهنگی جامعه ظهور و بروز میبابد، مستقیم و با ذکر نام، حتی در قرون پس از ظهور اسلام و رسالت پیامبر گرامی، نظری یا ذکری به میان آورد؟ و حال که در متون دینی به چنین موضوعی پرداخته نشده باید آن را بدون آنکه دلیل محکمی بر ناهنجار بودن آن داشته باشیم، بطور کامل نفی کنیم؟
۲- روایات متعدد مستند و تاریخی از سیره پیامبر گرامی اسلام داریم که رسول خدا، به هنگام ابلاغ رسالت و معرفی دین اسلام به بشریت به خصوص عرب بدوی در شبه جزیره حجاز با آن آداب و رسومی که در میان اعراب جاهلی بوده اما برخی از آیینهای قبایل و اقوام به تایید و امضای پیامبر اکرم رسید و از زندگی و روابط اجتماعی مردم حذف نگردید و نادیده گرفته نشد.
۳- ما در طول ۳۰ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامیهیچ زمان روشن نکردیم که مشکلمان با آیینهای ایرانی مانند چهارشنبه سوری است یا ناهنجاریهایی که با سواستفاده از این روز توسط عده ای افراد خاص صورت میگیرد؟ اگر عدهای هستند که با دستاندازی به این قبیل سنتها بدعت غلط ایجاد کرده و برخی رفتارهای خلاف شان جامعه و عرف را از خود نشان میدهند و فرهنگ مردم را به بازی میگیرند، مگر باید برای برخورد با این ناهنجاری، صورت مساله را پاک کرد؟!
۴- آیا توجه به این موضوع حساس و اساسی داریم که بیتوجهی به امور اجتماعی و فرهنگی مردم و نفی فرهنگها و آیین و سنن بومی، چه مخاطراتی به همراه دارد؟ اینکه میبینیم، در طول سالهای اخیر گرایش به آیین و سنن غیرایرانی و غیر بومی از سوی جوانان افزایش پیدا کرده و اگر کمی غفلت صورت گیرد این آداب وارد فرهنگ ما شده و نهادینه خواهد گردید، مقصر کیست؟ به فرهنگ و رسوم و آیین و سنن خود بی توجهی کرده و در مواقعی متاسفانه غفلت کرده و آن آداب و فرهنگ عرفی مردم را ناخواسته در مقابل دین قرار میدهیم، آنوقت انتظار داریم که جوانانمان در مقابل فرهنگ بیگانه مصونیت داشته و خود را مجهز ببینند!
۵- ماه گذشته در جریان روزی با عنوان روز «ولنتاین» که در سالهای اخیر توجه به آن زیاد شده و در میان مردم ایران نیز ترویج یافته است بحث و گفت و گوی مفصل مجازی با یک نویسنده در سایت کلمه داشتم و در آنجا دقیقاً بدون اینکه خواسته باشم به نفی غیرمنطقی آن بپردازم به همین موضوع اشاره کردم که نباید دلیل گرایش جوانان به برخی فرهنگهای غیربومی و غربی را تنها در توطئه بیگانه و یا به تعبیر نویسنده مطلب «ولنتاین؛ معشوق شرکتهای تجاری عصر سکولار» در سودجویی شرکتهای تجاری بینالمللی دید!! باید کمیهم به درون مرزهای خود و رفتارهای خودمان بنگریم. وقتی با آداب و رسوم و آیینهای سنتی خود بدون اقامه دلیل منطقی و مردم پسند، برخورد سلبی میکنیم نباید انتظار داشته باشیم که جوانان به منظور ایجاد محیط و روحیه نشاط آور برای خود، متمایل به برخی خرده فرهنگهای غیربومی که اتفاقا جذابیتهای خاص خود رانیز دارد، نشوند!
در آن مناظره، دوست طرف گفت و گو و همچنین نویسنده مقاله، در بخشی از نوشته خود تاکیدی با این مضمون کرده بود که ما آیینها و سنتهای ایرانی به اندازه کافی داریم که مجبور نباشیم آیینهای غربی را وسیلهای برای ایجاد شادی و نشاط و تالیف قلوب در میان مردم قرار دهیم . بنده هم در پاسخ به ایشان به این نکته اشاره کردم که متاسفانه مشکل همین جاست! وقتی برخورد ما برخی آیینها و خرده فرهنگهای مثبت و وحدت آفرین و روحیه ساز ایرانی، سلبی شد، نتیجهاش گرایش و پناه بردن نگران کننده جوانان به سمت فرهنگ بیگانه خواهد بود. البته سخن در این باره زیاد است که در این زمان کوتاه فرصت طرح همه آنها وجود ندارد.
۶- پس به این نتیجه میرسیم که تنها راه و یگانه مسیر آن است که فرهنگ و فرهنگسازی را به خود مردم دیندار واگذار کنیم و دستگاههای متولی با سیاستگذاری و نظارت عالی، فقط بستر لازم را برای این امر فراهم کنند، این مردم و نهادهای مدنی بیرون آمده از متن آنان هستند که با توجه به ضرورتها و علائق ملی و دینی بهترین را انتخاب میکنند و در عین حال ناهنجاریها را نیز از فرهنگ و عرف و آداب و رسوم مردم میزدایند و به نوعی پالایش میکنند.
۷- نباید میان سنتها و آیینهای ملی برآمده از فرهنگ ایرانی مردم با اعتقادات انسان ساز دینی آنان، تمایز قائل شویم و این دور را در برابر یکدیگر قرار دهیم که نتیجه آن چیزی جز ، وارد آمدن لطمه به هویت دینی و ایرانی مردم ، و اشتیاق برای گرایش به فرهنگهای وارداتی نخواهد بود.
۸- باید در بهرهگیری از آیینها و سنتهای ایرانی، میان هنجار و ناهنجاری، سنت و بدعت، و ضرورتها و انحرافها تفاوت و تمایز قائل شد و تلاش کرد که آیینها و آداب و رسوم نشاط آور و وحدت آفرین و هویتبخش را هر چه بیشتر ترویج و در کنار اعتقادات حیاتبخش و انسانساز دینی مورد توجه قرار داده و به مردم عرضه کرد. البته در این میان باید با کمک خود مردم و واگذار کردن امور به آنان، با هرگونه انحراف، ناهنجاری، بدعت گذاری، سوءاستفاده، که هویت سنتها و آیینهای پاک ایرانی و در مواردی دینی و اسلامیرا به مخاطره میاندازد، مقابله و از هویت و اصالت فرهنگ دینی و ایرانی نگهبانی و پاسداری کرد. حراست از آیینهایی که نه تنها لطمهای به دین و ایمان مردم نمیزند، بلکه به تقویت اعتقادات آنان در مسیر دینداری خردمندانه نیز کمک و یاری میرساند.
آیا هر آنچه در متون اسلامی اشاره نشده باید رد شود؟؟ خوب لابد ماهواره،اینترنت،تلفن،تلویزیون و... هم باید رد شود!!!
بابا صد رحمت به طالبان حداقل اینقدر جرات دارند که خواسته های خودشان را رک بگویند