او گفت: کارمند شرکت بازرگانی هستم و مدتی قبل مدیر شرکت به من ابراز علاقه کرد. او مدعی بود در حال جدایی از همسرش است و به من علاقهمند بوده و قصد ازدواج با مرا دارد.
زن جوان ادامه داد: من حرفهای اورا باور کردم و با تصور اینکه امیر میخواهد با من ازدواج کند، رابطه دوستانهام با او آغاز شد. اما بعد از مدتی امیر رابطهاش را با من قطع کرد و گفت از طلاق همسرش پشیمان شده و میخواهد با او زندگی کند. او خیلی خونسرد به من گفت که زندگی با همسرش را به ازدواج با من ترجیح میدهد. من که از شنیدن حرفهای امیر شوکه شده بودم اعتراض کردم و گفتم تو احساسات و آبروی مرا به بازی گرفتهای و باید تاوانش را بدهی. خیلی عصبی بودم و نمیدانستم چه کار باید بکنم.
زن جوان گفت: امیر وقتی سماجت مرا دید با من قرار گذاشت و خواست صحبت کنیم. به محل قرار رفتم، او با مشت و لگد مرا سوار خودرواش کرد و به باغی در کردان برد. 48 ساعت دستوپایم بسته بود و مورد شکنجه قرار گرفتم. بعد هم از من فیلم مستهجن و یک سفته یک میلیاردی گرفت و تهدید کرد که اگر بار دیگر برایش ایجاد مزاحمت کنم زندگیام را نابود خواهد کرد.
با شکایت زن جوان به دستور بازپرس جنایی تحقیقات برای بازداشت مدیر شرکت بازرگانی ادامه دارد.