کد خبر: ۸۶۴۲۲۲
تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱۴۰۲ - ۱۶:۲۶

نگاهی به زندگی و سیره پیامبر اکرم(ص)

عضو هیئت‌علمی دانشگاه اصفهان گفت: اهالی مکه به پیامبر (ص) می‌گفتند که هر کس ادعای پیامبری می‌کند معجزه‌ای دارد و اگر تو هم پیامبری معجزه‌ای از خودت به ما نشان بده، اما پیامبر (ص) می‌گفتند خودِ قرآن معجزه است و هیچ‌کس نمی‌تواند به لحاظ فصاحت و بلاغت کتابی مشابه این کتاب را تولید کند.
نگاهی به زندگی و سیره پیامبر اکرم(ص)
آفتاب‌‌نیوز :

عضو هیئت‌علمی دانشگاه اصفهان گفت: اهالی مکه به پیامبر(ص) می‌گفتند که هر کس ادعای  پیامبری می‌کند معجزه‌ای دارد و اگر تو هم  پیامبری معجزه‌ای از خودت به ما نشان بده، اما پیامبر(ص) می‌گفتند خودِ قرآن معجزه است و هیچ‌کس نمی‌تواند به لحاظ فصاحت و بلاغت کتابی مشابه این کتاب را تولید کند.

علی‌اکبر عباسی با بیان اینکه قدیمی‌ترین سیره‌ها در مورد پیامبر(ص) توسط فرزندان صحابه نوشته شده است، اظهار کرد: سیره‌نگاری کار خوبی بود و وقتی فرزندان صحابه متوجه شدند که پدرانشان در حال فوت کردن هستند و به مرور کسانی که به‌صورت مستقیم با پیامبر(ص) مواجهه داشته‌اند از دنیا خواهند رفت، به ثبت سیره پیامبر(ص) روی آوردند. سیره‌های معروفی در این دوران نوشته شده‌اند. پسر زبیر، پسر خلیفه سوم و افراد دیگری در زمان امویان و سال‌ها پس از رحلت  پیامبر(ص) شروع به نوشتن سیره‌ها کردند.

این متخصص تاریخ اسلام، علت تعدد و قوت کتاب‌های سیره‌ نبوی را نیاز جامعه مسلمانان به کسب اطلاعات از زندگی  پیامبر(ص) اسلام به ویژه پس از فتوحات و گسترش اسلام دانست و اضافه کرد: کسانی که قصد نوشتن سیره‌ها را داشتند، بسیار سفر می‌کردند تا با صحابه پیامبر(ص) در اقصی نقاط جهان اسلام گفت‌وگو کرده و خاطراتشان را ثبت ‌کنند. مکان‌هایی که پیامبر(ص) به آنجا سفر کرده، محل غزوات و جنگ‌های پیامبر(ص) و سایر جزئیات را به‌صورت دقیق مورد بررسی قرار داده و ثبت می‌کردند.

او با بیان اینکه برای مثال ابن اسحاق، پژوهشگر ایرانی‌الاصلی است که سال‌ها بعد از رحلت پیامبر(ص) کتاب «السیر و المغازی» را تألیف کرد و این سیره بسیار مورد اقبال قرار گرفت و همچنان باقی مانده است، افزود: ابن اسحاق در کتاب خود زندگی  پیامبر(ص) را به ۳ بخش مبتدی، مبعث و مغازی تقسیم‌بندی کرده و این تقسیم‌بندی توسط سایر سیره نویسان نیز مورد تقلید قرار گرفته است. البته ابن هشام نیز تغییرات مختصری در این سیره اعمال کرد.

عباسی در خصوص بخش‌های مختلف زندگی پیامبر(ص) در سیره‌ها تصریح کرد: دوران مبتدی، مربوط به دوران ابتدایی زندگی  پیامبر(ص) یعنی اجداد و تولد و کودکی و شیرخوارگی پیامبر(ص) است، بخش مبعث، حاوی مسائل مربوط به بعثت تا هجرت  پیامبر(ص) است و بخش مغازی، شامل روایت‌هایی از زندگی  پیامبر(ص) در ۱۰ سالی است که در مدینه دولت تشکیل داده بودند.

این عضو هیئت‌علمی دانشگاه اصفهان که معتقد است سیره‌ها در خصوص دوران مغازی نسبتاً دقیق هستند، اظهار کرد: علت دقیق‌تر بودن سیره‌ها در دوران مغازی این است که پیامبر(ص) در این دوران، دولت تشکیل داده بودند، شهرت بسیار داشتند و همه نگاه‌ها به سمت ایشان بود و از آنجایی که الگویی برای همگان بودند، همه‌ مردم تمام رفتار و حرکات ایشان را زیر نظر داشتند و آنها به حافظه خود می‌سپردند. تعداد افرادی که این‌گونه به جزئیات مسائل مربوط به پیامبر(ص) توجه می‌کردند نیز بسیار زیاد بود. در چنین شرایطی، اطلاعات و داده‌های بسیاری از پیامبر(ص) در دسترس بود و افراد هرگونه بدفهمی یا تحریف تاریخ را به سیره نویسان تذکر می‌دادند و مجالی برای جعل روایات از زندگی  پیامبر(ص) داده نمی‌شد.

عباسی در خصوص دوران بعثت‌، تصریح کرد: این فرایندِ زیر نظر مردم بودن، در دوران مبعث نیز تا حدودی وجود داشت. در دوران بعثت، با وجودی که  پیامبر(ص) حکومت نداشتند و زیاد هم در انظار ظاهر نمی‌شدند، اما به‌هرحال تنش‌ها و چالش‌هایی در جامعه مکه ایجاد شده بود که توجه همه ذهن‌ها به سمت ایشان جلب شده بود. پیامبر(ص) دین جدیدی را مطرح کرده و باورهای قبلی مردم مکه را به چالش کشیده بود. همین مسئله باعث شده بود که ایشان در کانون توجه باشد و رفتارها و مواضع ایشان در حافظه تاریخی مردم از جمله یاران ایشان و حتی دشمنانشان، ثبت و ضبط شود و بعدها امکان تحریف در سیره‌ها تا حدودی کمتر شود.

او دوران پیش از بعثت پیامبر(ص) را مبهم دانست‌ و اظهار کرد: در بدو تولد پیامبر(ص) هیچ‌کس نمی‌دانست نوزادی که آمنه به دنیا آورده است، روزی به پیامبری مبعوث خواهد شد و طبیعتاً در آن دوران، پیامبر(ص) نوزاد و انسانی معمولی تلقی می‌شد. تعداد کمی از افراد ممکن است وقایع دوران کودکی و شیرخوارگی یک انسان معمولی را به خاطر داشته باشند و به همین دلیل با عدم وجود اطلاعات کافی و موثق از این دوران مواجه هستیم. وقتی خبر موثق نیست، اطلاعات زیادی وجود ندارد و راه برای تحریف باز می‌شود.

این مدرس تاریخ دانشگاه اصفهان ادامه داد: اگر ما بخواهیم در مورد دوران انقلاب اسلامی به اطلاعات جزیی دست پیدا کنیم، خیلی راحت‌تر به داده‌های مربوطه می‌رسیم، اما اگر برای مثال بخواهیم در مورد کاخ نمکدان اطلاعاتی کسب کنیم، با عدم وجود اطلاعات مواجه هستیم‌، زیرا شاهدان عینی آن فوت کرده‌اند و میزان داده‌هایی که سینه‌به‌سینه منتقل شده باشند هم خیلی کم است.

عباسی با اشاره به اینکه همه سیره‌ها در قسمت مبتدی با چالش مواجه بودند، تأکید کرد: بسیاری از صحابه، کوچک‌تر از پیامبر(ص) بودند و دوران طفولیت  پیامبر(ص) را ندیده بودند. همان افرادی که سن‌شان از پیامبر(ص) بیشتر بود نیز ضرورتی نمی‌دیدند که در مورد دوران جاهلیت از پیامبر(ص) سؤال کنند، زیرا دغدغه‌های احکام و جهاد و فتوحات و دولت اسلامی به قدری زیاد بود که کسی از پیامبر(ص) نمی‌پرسید که مثلاً در ۲ سالگی شما چه اتفاقی افتاده است.

هیچ‌ کتابی فصاحت و بلاغت قرآن را ندارد

عضو هیئت‌علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان که معتقد است دین پیامبر(ص) به‌صورت تصاعدی رشد کرد و جهانی شد و همین مطلب باعث شده بود که مردم و مسلمانان اشتیاق زیادی به کسب آگاهی از زندگی پیامبر(ص) داشته‌ باشند، بیان کرد: به همین دلیل است که در سیره‌هایی مثل سیره ابن اسحاق به زمان تولد، نوزادی و حتی پیش از تولد پیامبر(ص) پرداخته‌ شده است.

این محقق تاریخ صدر اسلام با بیان اینکه در دوران بعثت، افراد زیادی از پیامبر(ص) توقع معجزه داشتند، خاطرنشان کرد: اهالی مکه به پیامبر(ص) می‌گفتند که هر کس ادعای  پیامبری می‌کند معجزه‌ای دارد و اگر تو هم  پیامبری معجزه‌ای از خودت به ما نشان بده، اما پیامبر(ص) می‌گفتند خودِ قرآن معجزه است و هیچ‌کس نمی‌تواند به لحاظ فصاحت و بلاغت کتابی مشابه این کتاب را تولید کند.

عباسی با اشاره به اینکه افراد تأکید می‌کردند که معجزه‌ای روشن‌تر از قرآن برای ایمان آوردن نیاز دارند، ادامه داد: قریش به پیامبر(ص) می‌گفتند اگر تو  پیامبر هستی جنگل‌های شام را به عربستان منتقل کن که این‌چنین بیابان نباشد یا می‌گفتند رود دجله و فرات را در عربستان جاری کن. حتی مطرح می‌کردند جد خودت قُصی را که باعث آبرو و اعتبار عرب‌ شده، زنده و نزد ما حاضر کن تا ما او را زیارت کنیم. اما پیامبر(ص) خواسته ‌آنها را رد می‌کردند و می‌گفتند من بدون اذن خداوند کاری نمی‌کنم.

او با تأکید بر اینکه پیامبر(ص) در زمان بعثتش با هدف توسعه رسالت و تبلیغ دین خدا، معجزات عجیب و غریب ارائه‌ نمی‌کنند، افزود: پس منطقی نیست که در دوران نوزادی و کودک سالی‌شان که هنوز بعثت و پیامبری و اسلامی مطرح نیست، بی‌هدف، کرامات و معجزاتی بیاورند و مثلاً دریاچه ساوه خشک شود و پایه تخت فلان پادشاه بشکند.

این عضو هیئت‌علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان با تأکید بر اینکه پیامبر(ص) معجزاتی داشتند که در قرآن نیز ذکر شده است‌، اظهار کرد: قرآن، معجزه پیامبر(ص) بود، اما میل مردم به معجزات پی‌درپی و بسیار، باعث می‌شد که روایت‌های دروغین و جعلی ساخته و پرداخته شده و در اذهان عمومی گسترش یابد. پیامبرِ ما زمانی که مبعوث شده بودند و افراد از ایشان مطالبه معجزه داشتند نیز معجزات عجیب و غریب ارائه ندادند، پس طبیعی است که این همه معجزه و کرامتِ ذکر شده از دوران طفولیت و حتی پیش از تولد ایشان چندان سندیت نداشته باشد.

عباسی گفت: پیامبر(ص) حتی وقتی به  پیامبر مبعوث شدند نیز در غزوات و سختی‌ها ابری بر روی سرشان حرکت نمی‌کرد، اما در کتاب‌های تاریخی ذکر شده که در دوران نوجوانی و کودکی که  پیامبر(ص) همراه با عمویشان به سفر شام می‌رفتند، ابری بر سر ایشان حرکت می‌کرد و سایه‌ای روی ایشان انداخته بود تا آفتاب آزارشان ندهد!

او سپس اضافه کرد: در سیره‌ها آمده است که در دوران نوجوانی پیامبر(ص) اگر ایشان جایی می‌نشستند، شاخه درخت حرکت می‌کرد و سایه‌اش را روی سر ایشان می‌انداخت، اگر می‌خواستند آب بخورند کاسه آب فلان می‌شد و کوه به ایشان سلام می‌کرد. این در حالی است که در آن دوران  پیامبر(ص) رسالتی بر عهده نداشتند و کسی از ایشان توقعی نداشت.

این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه کرامات زیادی به عبدالمطلب و عبدالله، پدربزرگ و پدر پیامبر(ص) نیز نسبت داده می‌شود که به شکل معجزه ثبت شده‌اند، گفت: این روایات نیز به لحاظ علمی، جایگاهی ندارند و ظاهری طنزگونه به خود گرفته‌اند. مثلاً در کتاب تاریخ یعقوبی که منبع مطرح و نسبتاً موثق است گفته شده که وقتی پیامبر(ص) در صلب عبدالله بودند، عبدالله نوری در چهره داشت.

او افزود: درواقع نویسنده، این‌گونه روایات را با این نیت نوشته است که فضل و کرامت پدر پیامبر(ص) را نشان بدهد، اما عملاً با ادبیاتی این مسائل را مطرح می‌کند که خلاف فضل و کرامت پدر  پیامبر(ص) است و شاید بتوان گفت مایه آبروریزی است. این‌ روایت‌های جعلی به منابع موثق و معروف نیز راه پیدا کرده‌اند.

قرآن اعجاز اصلی پیامبر(ص) است

عباسی با اشاره به کتاب تاریخ صدر اسلام غلامحسین زرگری نژاد تصریح کرد: در این کتاب، دکتر زرگری روایات مفصلی از سفر پیامبر(ص) به شام در دوران نوجوانی‌شان را ذکر کرده‌ و گفته‌اند که بر اساس شواهد امکان ندارد که اتفاقات خارق‌العاده‌ای در این سفر رخ‌ داده باشد. برای مثال گفته شده که ابوطالب، پیامبر(ص) را به ابابکر و بلال سپرد تا ایشان را به مکه برگردانند و دشمنان ایشان را از بین نبرند، درحالی‌که ابابکر در آن دوران ۹ ساله بوده و بلال هنوز متولد نشده بود. اصلاً معقول نیست که نوجوان ۱۲ ساله را به یک کودک ۹ ساله و کسی که متولد نشده بسپارند و راهی مسیر کنند.

او ادامه داد: افرادی در همین کاروان هستند که بعد از بعثت پیامبر(ص) از مخالفان سر سخت او می‌شوند. اگر این معجزاتی که در تاریخ مطرح شده صحت داشته باشد، چرا کسی به این افراد نمی‌گفت که به یاد آورید زمانی را که محمد(ص) ۱۲ ساله بود و بر سر او ابری حرکت می‌کرد و این نشانه‌های  پیامبر(ص) در آن دوران دیده شده بود؟ اینکه چنین احتجاجاتی وجود ندارد، صحت برخی روایات را با مشکل مواجه می‌کند.

این پژوهشگر تاریخ تأکید کرد: باید توجه داشت که قرآن اعجاز اصلی پیامبر(ص) است. سایر معجزات نیز در همان قرآن مطرح شده که یکی از آنان شق‌القمر است. همچنین امام علی(ع) نیز خطبه‌ای در دوران خلافتشان در مسجد کوفه خواندند و معجزاتی را از  پیامبر(ص) عنوان کردند که مربوط به دوران پس از بعثت  پیامبر(ص) است.

عباسی با تأکید بر اینکه تمایل و استقبال مردم به کسب اطلاعات از زندگی پیامبر(ص) که شامل بدو تولد تا ۴۰ سالگی و بعثت ایشان نیز می‌شد، به تحریفاتی در مورد دوران پیش از بعثت پیامبر(ص) منجر شده است، افزود: همان‌طور که گفته شد، ابهام و خلأ وجود اطلاعات در خصوص دوران ابتدای زندگی  پیامبر(ص) منجر به تحریفاتی شده بود و افرادی از این خلأ و ابهام سوءاستفاده کردند. بخشی از این افراد سوءاستفاده‌گر، یهودیان مسلمان شده هستند.

عضو هیئت‌علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان با اشاره به جایگاه یهودیان در میان اعراب منطقه حجاز، ادامه داد: یهودیان در حجاز قبیله‌ها و طایفه‌های بسیاری داشتند. یهودیان در روم بابت اجرای احکام فقهی خود توسط حکومت با محدودیت مواجه بودند و تمایل به زندگی در مناطقی را داشتند که حکومت واحد نداشت، به همین دلیل جمعیتشان در عربستان زیاد بود. اعراب حجاز یهودیان را اهل علم می‌دانستند. یهود، اهل کتاب و قلم بودند و هرچند اعراب از جنبه‌های نظامی بر یهود برتری داشتند، اما به لحاظ فرهنگی در برابر یهودیان ضعیف‌تر بودند؛ به همین دلیل اعراب هرگاه چیزی را نمی‌دانستند از یهودیان می‌پرسیدند.

این پژوهشگر تاریخ اضافه کرد: مردم یثرب به علت همجواری با یهودیان، از آنان شنیده بودند که پیامبری مبعوث‌ خواهد شد که موحد است و ما هم که موحد هستیم با کمک او شما را چون قوم عاد و ثمود نابود می‌کنیم، به همین دلیل هم از پیامبر(ص) استقبال و او را به مدینه دعوت کردند تا پیش‌دستی کرده باشند و قبل از اینکه یهودیان به او ایمان بیاورند و با او متحد شوند، خودشان این کار را بکنند و از نابودی خودشان جلوگیری کرده و با کمک پیامبر(ص) یهودیان را از یثرب بیرون کنند.

عباسی ادامه داد: حتی بزرگان قریش، در دوران بعثت پیامبر(ص) فردی را به یثرب فرستادند که از یهودیان چند سؤال عمیق و بنیادی بگیرد و از محمد(ص) بپرسند که او پاسخی برای این سؤالات نداشته باشد و ادعای  پیامبری‌اش با شکست مواجه شود. بعضی از سوره‌هایی که با «یسئلونک» آغاز می‌شوند، مربوط به سؤالاتی است که یهودیان طراحی می‌کردند و اهالی مکه از  پیامبر(ص) می‌پرسیدند تا اعتبار علمی  پیامبر(ص) را زیر سؤال ببرند. 

او در خصوص نقش یهودیان در تحریف تاریخ زندگی پیامبر(ص) پیش از بعثت گفت: وقتی که مسلمانان و فرزندان صحابه به سیره‌نویسی اقدام کردند، در خصوص وقایع بعثت به بعد از یهودیان سؤال نمی‌کردند چون منابع در مورد آن دوران به اندازه کافی وجود داشت، اما در مورد تولد پیامبر(ص)، شیرخوارگی و ۱۲ سالگی ایشان اطلاعاتی در دست نبود و به همین دلیل به یهودیان مسلمان شده‌ای همچون عبدالله‌ابن‌سلام که دانشمندی یهودی و کارگزار معاویه بود، یا به محمد ابن کعب و افرادی دیگر از قوم یهود روی می‌آوردند. این افراد بودند که عمده‌ اخبار دوران کودک سالی  پیامبر(ص) را رواج دادند.

عضو هیئت‌علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان ادامه داد: سیره نویسان بنا بر عادت، احتمال می‌دادند که در مورد پیامبر(ص) در کتاب‌های یهودیان چیزی باشد، درحالی‌که در مورد پیامبر اسلام(ص) در کتاب یهودیان دنبال اطلاعات گشتن چندان نتیجه‌بخش نیست. یهودیان نیز از این اعتماد سوءاستفاده می‌کردند.

این محقق و پژوهشگر تاریخ در رابطه با دلیل اینکه سیره نویسان به روایت‌های یهودیان مسلمان شده اعتماد می‌کردند و این روایات برایشان قابل پذیرش بود، افزود: در آن شرایط، اطلاعات چندانی از کودکی پیامبر(ص) وجود نداشت و اسلام به شکل تصاعدی و در مدت زمان کمی رشد کرده و جهانی شده بود و بعید به نظر نمی‌رسید که پیام‌آور دینی که این‌چنین رشد کرده است، در دوران کودکی کرامات و اعجازهای فراوانی از خود نشان داده باشد.

عباسی در پایان خاطرنشان کرد: انتظارات و تمایلات مردم جامعه، خلأ وجود اطلاعات از پیامبر اسلام(ص) در دوران پیش از بعثت و اعتماد به یهود مسلمان شده، ۳ عاملی بودند که منجر به شکل‌گیری تحریفات در خصوص وقایع پیش از تولد، بدو تولد، پس از تولد تا بعثت حضرت محمد(ص) شدند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین