در پی اعطای جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی، یکی از شهروندان ایرانی، فراکسیون زنان مجلس بیانیهای را به شرح زیر صادر کرد:
«جایزه صلح نوبل باید محملی برای بازیابی صلح جهانی، نزدیکی ملل به یکدیگر و پرهیز از خشونت در سطوح خرد و کلان باشد نه اینکه در مقابله با حقوق ملتها دنبال شود. این جایزه که به نوعی بایستی نماد پاسداشت فعالیتهای انساندوستانه و مروج صلح و دوستی در جهان باشد، طبق وصیتنامه نوبل باید به کسی تعلق گیرد که بیشترین یا بهترین کار را برای برادری بین ملتها و ترغیب کنفرانسهای صلح کرده باشد نه به کسانی اعطا شود که عملکردشان مصداق صریح سوگیریهای سیاسی و نتیجه مهندسی قدرتهای سلطهگر باشد.
متاسفانه اعطای این جایزه در سالهای گذشته به جنگافروزانی مانند شیمون پرز، اسحاق رابین، باراک اوباما و ... که عامل شدیدترین تحریمها علیه ملت ایران بودهاند، نشان میدهد این جایزه کاملا سیاسی است، به دشمنان ملتهای آزاده جهان اعطا میشود و هرگز در مسیر روح واقعی خود حرکت نمیکند.
در روزهای اخیر نیز شاهد بودیم که این جایزه در یک حرکت کاملاً سیاسی و مغرضانه به نرگس محمدی اعطا شد؛ کسی که سالهاست علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت سیاسی کرده و ضمن مخالفت با فرآیندهای مردمسالارانه مانند انتخابات، هزینههای قابل توجهی برای اجرای حاکمیت قانون در ایران ایجاد کرده است. این فعالیتها نهتنها نشانی از صلح و دوستی ندارند بلکه با فراهمکردن زمینههای افزایش تحریمهای برخی دول استعماری علیه ملت ایران، خود حامل فشار بر زنان و کودکان و اقشار آسیبپذیر جامعه ایرانی شده است.
در واقع اقدامات نرگس محمدی هم مخالفت جدی با حاکمیت قانون و پیشبرد روندهای مردمسالارانه دارد و نافی هرگونه صلح و ثبات در مرزهای سرزمینی ایران است و هم در سطح بین دولی، موجب تشدید رفتارهای ستیزهجویانه و ضد انسانی در قالب اعمال یا افزایش تحریمها شده است. البته نقش مخرب افراد هممسلک نرگس محمدی و خود او در اغتشاشات سال گذشته که منجر به شهادت بیش از ۲۰۰ پلیس امنیت و مردم عادی و تخریب اموال عمومی و مردم شد نیز بر کسی پوشیده نیست.
او که به علت همین اقدامات خرابکارانه و برخی اتهامات دیگر در حال حاضر در زندان به سر میبرد، همچنان با رفتارهای غیر متعارف و اظهار نظرهای دروغ تلاش میکند تا از یکسو مخاصمه سایر دولتها علیه دولت و ملت ایران را تشدید کند و از سوی دیگر موجب ایجاد شکاف اجتماعی در جامعه ایران شود.
حال پرسش اینجاست که آیا اعطای جایزه نوبل به چنین شخصی دور از تمام اهدافی که از این جایزه انتظار میرود، نیست؟ در واقع اعطای جایزه صلح نوبل به فردی با این اقدامات و منش جنگطلبانه، بیش از آن که نشانگر حمایت از صلح و دوستی و اقدامات بشردوستانه باشد، نشاندهنده اقدامی سیاستزده و نوعی امتیازدهی به رفتارهای خارج از چارچوب، ضدانسانی، مخالف با حاکمیت قانون، غیراخلاقی و ضد پیشبرد فرآیندهای مردمسالارانه است.
این روند که در گذشته نیز شاهد آن بودیم و امسال به عریانترین شکل ممکن وجوه ضدصلح و سیاستزده پیدا کرده است، بایستی پیش از آن که این جایزه را برای همیشه وارد مسیری سیاستزده و معیوب سازد، متوقف گردد. این شیوه مهندسیشده و کاملاً سیاسی اعطای جایزه صلح نوبل که سالهاست به جایزه جنگ نوبل تبدیل شده است، خیانتی بزرگ به کودکانی است که به دلیل اعمال اقدامات یکجانبه و زورمدارانه و عدم دسترسی به دارو، روی تخت بیمارستانها در حال مبارزه با بیماریهایی هستند که داروهای آنها را نظام سلطه حامی امثال نرگس محمدی تحریم کرده است و حتی در این مسیر کاملاً غیرانسانی، کودکان بیمار ما را نیز از دم تیغ تحریم میگذراند.»