آفتابنیوز :
آفتاب: اهالی فرهنگ و هنر عصر دوشنبه در سالن اجتماعات روزنامه اطلاعات با مهندس «میرحسین موسوی» دیدار کردند.
به گزارش سرویس سیاسی آفتاب، مهندس موسوی در این نشست که با شعار «دولت فرهنگی و فرهنگ غیردولتی» برگزار شد، ضمن خوش آمدگویی به هنرمندان و استادان هنری کشور گفت: «این جلسه برای آن برگزار شده که کمی درباره مسایل فرهنگی و هنری صحبت کنیم و شعاری هم که انتخاب شده برای همین است».
وی افزود: «برای روشنتر شدن گفتههایم خاطرهای را نقل میکنم. پیش از فروپاشی بلوک شرق مسافرتی داشتم به برلین شرقی که رهبری داشتند با عنوان هونیکر. این کشور پس از شوروی مهمترین کشور اروپای شرقی از نظر صنعت، رشد و رفاه محسوب میشد و میزبان من که نخستوزیر آنجا بود، مرا به نقاط مختلف برلین شرقی میبرد. در یکی از خیابانهای این شهر برج بلند مخابراتی بود مانند برج میلاد و هر بار که از کنار این برج رد میشدیم، بلااستثنا میزبان من میگفت که ما این برج را ساختیم تا جواب برلین غربی را که میخواهد ما را از بین ببرد، بدهیم. او این حرف را زیاد تکرار میکرد و من به این نتیجه رسیدم که بزرگترین آسیبپذیری آنها پیامهایی است که به آنها ارسال میشود و آماده نبودن آنها در برابر این پیامهاست که ذهن آنها را تا این حد مشغول کرده است».
نخستوزیر سالهای دفاع مقدس ادامه داد: «من هم وقتی درباره دولت فرهنگی میخواهم صحبت کنم، اشارهام به دولتی است که فهم عمیقی از مسایل فرهنگی دارد و به نظر من غیر از این نمیتواند به کشورش خدمت کند. دولت غیر فرهنگی رویکردهایی را انتخاب میکند که به جای خدمت، مشکل ایجاد میکند. وقتی بحث سانسور و بستن فضا برای خلاقیت هنری مطرح میشود، مربوط به همین امر است».
میرحسین موسوی ادامه داد: «من مطمئنم همه عزیزانی که در این جا هستند، ایرانی پیشرو را خواستارند و این دغدغه آنهاست. اگر دولتی، حساسیت هنرمندان خود را که تاریخ و هنر کشور خود را میشناسند ببیند، به اصحاب فرهنگی کشور اعتماد میکند و این نیرو را بزرگترین ذخیره برای حفظ کشور قلمداد خواهد کرد. ما فکر کردیم که در این فضای فرهنگی عظیم، بهترین پیامی که میتوانیم بدهیم این است که ضرورت دارد در کشوری که انقلاب فرهنگی داشته، دولت فرهنگی تشکیل شود و دنبال آن نباشد که فرهنگ دولتی ایجاد کند چرا که فرهنگ را فرهنگیان میسازند نه دولت».
وی با بیان اینکه هیچ نمونهای در جهان وجود ندارد که هنر سفارشی و دولتی فرهنگ کشوری را نجات داده باشد، بیان کرد: «نمونهای از این نوع فرهنگ را در انقلاب شوروی میبینیم، پیش از دهه 1917 و دهه پس از آن در شوروی سابق با خیل عظیم هنرمندان پیشرو، روبهرو هستیم اما از زمانی که دولت بر روی هنرمندان دست گذاشت و شروع کرد به تقسیم کردن آنها به خودی و غیرخودی، موجب شد سبکهایی ایجاد شود و شرایط فرهنگی تغییر کند؛ به گونهای که عدهای از هنرمندان فرار کردند و عدهای تیرباران شدند».
موسوی با بیان اینکه در علوم انسانی نیز همین طور بود ادامه داد: «حتی عدهای معتقدند یکی از عوامل مهم فروپاشی شوروی این بود که حاکمیت شوروی سابق نتوانسته از طریق اصحاب فرهنگ پیچیدگیهای جامعهی آن روز را دریافت کند. هنر حتی میتواند نقش سیاسی بگیرد و پیچیدهتر از آن است که دیده میشود».
وی ادامه داد: «هنرمندان که از روسیه فرار کردند، غرب برای توسعه دادن جامعه خود از آنها بهره برد و پایهگذار هنرهای جاودان و ماندگاری شدند چه در زمینه هنرهای تجسمی، چه موسیقی و غیره. ما هم همین مساله را داریم؛ البته از ابتدای انقلاب هنر دستوری نداشتیم بلکه هنر سینما و هنرهای تجسمی توانست شکل بگیرد و پیش برود چون فضا آزاد و غیر دستوری بود. در تئاتر و سایر رشتههای هنری نیز همین طور».
مهندس موسوی با تاکید بر اینکه در فضای آزاد و چندصدایی است که هنرمند میتواند احساس آزادی کند و رشد داشته باشد گفت: «باید از فضایی بترسیم که محدود و آمرانه و اثرگذار بر خلاقیت هنرمندان باشد. بنابراین بهترین کارهای هنری در کشور ما کارهای بدون دستور و برخاسته از نیازهای عمیق فکری و فرهنگی است و در این راستا دولت فرهنگی میتواند به هنرمندان نشان دهد که آنها را به عنوان یک فرصت تلقی میکند».
موسوی در ادامه گفت: «فرض باید این باشد که در وهلهی اول همه هنرمندان علاقهمند به کشورند. هیچ هنرمندی مخالف آزادی و استقلال و قدسی بودن اذهان مردم نیست؛ دولت فرهنگی باید نسبت به هنرمندان چنین باوری داشته باشد. اگر این گونه باشد نقش دولت در زیرساختها برجسته خواهد بود و در کنار آن، فرهنگ غیردولتی در راستای اهداف دراز مدت ایجاد میشود و بهترین کمک را چنین فرهنگی به چنین دولتی میکند و نقش فرهنگ اینجا از سیاست پررنگتر میشود».
وی با بیان اینکه فرهنگ، فهم ما را نسبت به جهان معنادار میکند و کمک میکند که اندیشههای دیگران را یاد بگیریم و به نفع بشریت به کار ببندیم افزود: «در این صورت فرهنگ غیر دولتی امکانپذیر است و دولت به هیچ وجه متصدی نقاشی، سینما و تئاتر نیست بلکه این هنرمند است که آنها را ایجاد میکند».
نخستوزیر سالهای دفاع مقدس در ادامه اظهار کرد: «اگر یک گام جلوتر برویم به فضا و دنیای مجازی میرسیم که با اینترنت و ماهواره ابعاد مختلفی پیدا کرده است و نقش هنرمندان در این دنیا با هنرمندان قدیمی قابل قیاس نیست و حتی وسعت تاثیرشان بیشتر است».
موسوی در ادامه گفت: «من همیشه به دوستان روزنامهنگار خود میگویم که هنرمندان در آرایش صفحه پیامهای تبلیغاتی و غیره حتی بدون آنکه مسوولان رسانهها متوجه شوند، جای پای خود را میگذارند؛ همین طور در صداوسیما. حجم این پیامرسانی به قدری گسترده است که اگر آگاهی لازم را نداشته باشیم، ممکن است نتوانیم مولفههای پیروزی یک نظام را ببینیم».
وی ادامه داد: «انشاءالله نظام و دولت آینده ما هرکه میخواهد باشد به این فضا دقت کند؛ وقتی با دوستان سیاستمدار صحبت میکنم همه تصدیق میکنند که هنر مهم است اما همواره این تصدیق آنها با لبخندی همراه است که نشان دهندهی عدم درک درونی از فرهنگ و هنر است بنابراین بسیار سخت است که جا بیفتد مسایل سیاسی و هنری در جامعه امروز از هم جدا نیستند».
وی در پایان ابراز امیدواری کرد که نگاه درستی نسبت به فرهنگ و هنر ایجاد شود و گفت: «اگر این نگاه درست شود نه شاهد سانسور، نه بستن روزنامهها، نه فیلتر سایتها و نه بستن کتابفروشیها خواهیم بود. اینها حتی میتواند در حل مشکلات سیاسی و اقتصادی سهم داشته باشد».
در ادامه اهالی فرهنگ و هنر در دیدار با میرحسین موسوی، طی سخنانی کوتاه به بیان دیدگاههای خود پرداختند و نسبت به موفقیت او در انتخابات آتی اظهار امیدواری کردند.
فاطمه راکعی در دیدار مهندس موسوی با اهالی فرهنگ و هنر گفت: «میرحسین در جریانسازی حرکت هنری در کشور نقش موثری داشتند و بزرگترین مطالبه اهل هنر از میرحسین این است که بیاید و کاری کند که کشوری آباد شود».
راکعی در ادامه سخنان خود برخی از مطالبات هنرمندان نظیر توجه به ترجمههای آثار هنری و همچنین توجه به رعایت حقوق مولف تاکید کرد و در بخش پایانی سخنان خود قطعهای شعر برای میرحسین سرود.
در ادامه مراسم، صادق خرازی دربارهی میرحسین گفت: «میرحسین فردی با تجربه اهل فرهنگ و یک هنرمند و سیاستمدار کارآزموده، خالص و بدون هوای نفس است و من ایشان را شخصیتی بافضیلت میشناسم که میتواند سرچشمه محبت در جامعه باشد. چیزی که خلاء آن در جامعه احساس میشود».
وی افزود: «موسوی در تاریخ خدمات فرهنگی و سیاسی خود همواره در راه خدا گام برداشته است. موسوی موسس فکر فرهنگی در کشور بود و بسیاری از فستیوالهای امروز از ابتکارهای ایشان است».
خرازی در بخشی از سخنان خود با اشاره به سیر تطور فرهنگ در جهان گفت: «قرن بیستم قرنی بود که جامعه بشری از حوزه فرهنگ غفلت کرد و به همین دلیل بود که در سال 1988 سازمان ملل به خاویر پرز دکویار ماموریت داد تا در راه توسعه نقش فرهنگ فعالیت کند و پس از آن بود که در سالهای بعد سالهایی را با عناوین فرهنگیای همچون گفتوگوی تمدنها نام نهادند. جامعه جهانی به این نتیجه رسید که توسعه منهای فرهنگ عقیم میماند و بسیاری از مشکلات پیش آمده در سالهای اخیر به دلیل غفلت از فرهنگ بوده است و میتوان این مشکلات را با فرهنگ مهار کرد».
خرازی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «این یک بحث انتزاعی نیست که ارزش و قدرت استراتژیک هر کشور به پیشینه و تاریخ او بستگی دارد و با استفاده از فرهنگ و تمدن گذشته خود به عنوان یک سرمایه بزرگ میتواند در حل بحرانها موثر باشد. تاریخ یک ملت است که میتواند الگو برای مقابله با بحران هویت ایجاد کند».
خرازی در ادامه به گسترش فرهنگ وبلاگنویسی و سایتهای خبری در کشور اشاره کرد و گفت: «تعدد وبلاگها و بسط و گسترش سایتهای خبری امری قابل تامل در کشور ماست؛ هرچند که محتوای عرضه شده در این سایتها و وبلاگها از کیفیت مناسبی برخوردار نیست».
این استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود گفت: «تحجر و سلفیگری از یک سو و هرهری مذهبی و تسلیم در برابر جهانی شدن دو قطب نامبارک است. باید بدانیم که سلفیگری بهترین شیوه دینپژوهی نیست و منفعل شدن در برابر جهانی شدن نیز امر درستی نیست. باید راه تازهای گشود».
وی بیان کرد: «تمدن ما تمدنی است که در یک دوره سعدی را به جهان عرضه کرد و مورد توجه جهانیان قرار گرفت و دورهای نیز حافظ را و امروز نیز مولانا را به جهان ارائه کرده است و این نشان میدهد که تمدن ما چند وجهی است و در مقابل چالشهای مختلف میتواند بحرانها را مدیریت کند».
خرازی در پایان سخنان خود گفت: «رییسجمهور آینده باید به رکن فرهنگ و تاثیر نهادهای فرهنگی بر کشور توجه کند و زمینه را برای حضور کارساز ایران در عرصههای فرهنگی جهانی آماده کند».
در ادامه مراسم، خلیل جوادی با حضور در پشت تریبون شعر طنزی درباره میرحسین قرائت کرد.
پس از او نیز محمد احصایی - از هنرمندان برتر کشورمان - گفت: «خوشحالم اگر یک رییس فرهنگستان هنر رییسجمهور شود».
وی با اشاره به سوابق هنری میرحسین گفت: «اگر قرار است یک نفر در این جمع صحبت کند او میرحسین است».
وی در بخشی از سخنان خود با انتقاد از وضعیتی که در جامعه ایجاد شده گفت: «چرا ما را به دروغ عادت دادهاند؟ این آفتی بس مهیب است. افراد را کذاب میپندارند اما موسوی نه این روش را دوست دارد و نه نیاز دارد که با دروغ سر و سری داشته باشد. امیدوارم که ایشان باور همگان به حکومت صادقانه را بگشاید».
احصایی با بیان این که شان علم و عامل و عالم مخدوش شده است تصریح کرد: «موسوی این را نمیتواند تحمل کند. موسوی نمیتواند ببیند که معلمان و استادان دانشگاه نزول علمی کنند. او نمیتواند نگاه سرد و کینهتوزانه جوانان را نادیده بگیرد».
در ادامه مراسم نیز حسامالدین سراج طی سخنانی گفت: «امیدوارم موسوی معمار تجدید بنای ایران اسلامی باشد. سیادت آقای موسوی یکی از ارزشمندترین صفات ایشان است. ایشان به مفهوم واقعی یک سیاستشناس و مدرس سیاست است و امیدوارم آینده طلیعهای باشد که ظهور ایشان را داشته باشیم و ما موسیقیدانها هم حق کار و حضور داشته باشیم و آمفیتئاترهای متنوع وجود داشته باشد تا موسیقیدانها در آن فعالیت کنند».
در بخش پایانی دیدار اهالی فرهنگ و هنر با میرحسین موسوی، حاضران پرسشهای خود را مطرح کردند.
پرسش اول درباره حقوق بانوان و سیاستهای میرحسین موسوی در این زمینه بود.
موسوی پاسخ داد: «مهمترین مساله جامعه ما، رفع تبعیض جنسیتی و حقوقی است. ما از نظر قانونی پیشرفتهایی داشتهایم اما هنوز موانعی باقی مانده که با کمک دولت و قوه قضاییه باید رفع شود اما مهمتر از اینها نگاه جامعه به حضور زنان در عرصه مدیریتی و اجتماعی است که باید تغییر کند تا امکان رشد زنان در جامعه فراهم شود. در این زمینه البته دولت نقش مهمی دارد و من متعهد به آن هستم».
پرسش دیگری که از میرحسین موسوی مطرح شد، درباره شعار وی با مضمون دولت فرهنگی و فرهنگ غیردولتی و دیدگاه میرحسین موسوی نسبت به سینمای ایران بود که وی پاسخ داد: «مهمترین موضوعی که من میخواهم مطرح کنم روش برخورد با سینما در زمان جنگ است؛ ما در آن زمان سانسور نداشتیم و کارگردانها با مشکلی مواجه نبودند؛ اگر فیلمی از نظر محتوا غیرقابل نمایش بود حتما به قضاوت کارگردانان، هنرمندان و داوران گذاشته میشد بنابراین اگر امروز بخواهیم فضای هنری سالم شود، باید از اقدامات دستوری و آمرانه دوری کنیم. من همان رویه را در آینده نیز خواهم داشت».
وی ادامه داد: «در دوران جنگ با اینکه مشغول کار دیگری بودم برخی شکایتها مطرح میشد که فیلمسازان کارشان به کندی پیش میرود؛ ما فیلمها را به نمایش گذاشتیم و در میان آنها فیلمی بود که من تعجب کردم که چرا به نمایش درنیامد و آن فیلم ابوالفضل جلیلی بود که به دلیل مشکلات، اکران نشد و متاسفانه این امر امروز گسترش پیدا کرده است و نتیجه آن گلایههایی است که امروز درباره ایجاد یاس و ریای سازمان یافته در کشور مطرح شده و این به نفع فرهنگ ما و شایستهی کشوری با این تاریخ و عمر فرهنگی نیست».
کابینه، وزیر کشور، وزیر فرهنگ و معاون اول مضمون پرسش دیگری بود که از میرحسین موسوی پرسیده شد.
وی در پاسخ گفت: «اینها شگردهای تبلیغاتی است و زمانی که انتخابات نزدیک میشود باید مطرح کرد. اما همکارانم کسانی خواهند بود که با اندیشههای ما سازگار باشند و تلاش من باز کردن نظرگاههاست؛ هم برای مردم که بدانند به چه کسی رای میدهند و هم افرادی را که انتخاب میکنم کسانی هستند که توانایی انجام کارها و باورها را داشته باشند».
وی همچنین به پرسش دیگری با این مضمون که موضع صریح شما نسبت به آزادیهای مدنی و اهرمهای مخالف آن چیست؟ اظهار کرد: «یکی از وظایف رییسجمهور حمایت از همین آزادیهاست؛ ممکن است نگاههای مختلفی وجود داشته باشد؛ آزادی یک فرصت است و باعث رشد و توسعه کشور میشود؛ به یاد دارم در ابتدای انقلاب مناظرهای بود میان شهید بهشتی با کیانوری، رهبر حزب توده و نمایندگان احزاب سیاسی؛ یعنی فضا اینگونه بود و شرایط امروز با فرو ریختن دیوارهای جهانی ایجاب میکند که به این مساله بیشتر توجه کنیم و در آنچه مربوط به دولت است از حداکثر اختیارات برای کسب این آزادیها استفاده خواهیم کرد».
موسوی با بیان اینکه مشروط بودن قوا را یک فرصت میدانم نه یک تهدید، ادامه داد: «دولت باید کار کند و مردم حمایتش کنند و در بحث حقوق بشر نیز وقتی کرامت انسانی و همان "انسان به ما هو انسان" مطرح میشود، یکی از راههای آن اجرای قانون است حتی اگر در مواردی صوری باشد و آنچه امروز ما را در خطر قرار داده همین قانونگریزی است که اگر به آن عادت کنیم، هر نوع امکانی برای کشور وجود دارد و باید از آن دوری کرد».
پرسش دیگری که مطرح شد این بود که آقای مهندس موسوی با نهادهای موازی با رییسجمهور، عملکرد خود را چگونه پیشبینی میکنید؟
میرحسین موسوی پاسخ داد: «قدرت در کشور ما در هر نهادی، مشروط است در برخی موارد مثبت و در برخی موارد ممکن است با ابهاماتی مواجه باشد؛ مشکل کنونی ما در گریز دولت از قانون و مقررات کشور است و عمل ما به این قواعد زمینههای هر نوع تحولی را در قانون فراهم میکند».
وی ادامه داد: «ما در فضای آشفته نمیتوانیم کار کنیم چه در سطح فرهنگی، چه سیاسی و چه اقتصادی. در صحبتهای آقای دکتر خرازی و سایر دوستان اشاره شد که با چه تناقضهایی روبهرو هستیم؛ مشکل قوه مجریه در مشروط بودن قدرت نیست، برگرفته از ایدهای است که تقسیم قدرت فرصت نفس کشیدن را به ملت میدهد و مشکل اینجاست که در فضای امروز، به ظاهر، مدرن و در باطن مانند عصر مشروطه عمل میشود. اینکه مجلس یکی از مهمترین وظایفش بودجه است، اعلام کند که میلیاردها دلار به خزانه ریخته نشده و پاسخی در برابر آن داده نمیشود، مهم است. در سالهای ابتدای انقلاب اگر قرار بود دولتی 10 هزار دلار خارج از برنامه خرج کند حتی امکان وجود برایش باقی نمیماند اما الان آب از آب تکان نمیخورد و این نگران کننده است».
میرحسین موسوی در ادامه به تغییرات اخیر در رسانهها اشاره کرد و گفت: «خبرگزاری دولت، سه بار، خبرگزاری ایسنا، سه بار، دفتر هنرهای تجسمی، دو بار و غیره دچار تغییر شدند که بسیار نگرانکننده است».
یکی دیگر از پرسشها این بود که مهندس موسوی اگر سایتی را به صورت سلیقهیی فیلتر یا روزنامهای را بدون دادگاه توقیف کنند، در مقام رییسجمهور در برابر نهادهای دیگر چه خواهید کرد؟
میرحسین موسوی پاسخ داد: «مسایلی که در این سوال مطرح شده با شعار من ارتباط مستقیم دارد. ایران پیشرفته با قانون، عدالت و آزادی. این میثاق من با مردم است و هر که با این چارچوب مخالفت داشته باشد، مورد تایید من نیست؛ من از تمام اختیارات یک رییسجمهور استفاده خواهم کرد تا قانون پیاده شود».
پرسش دیگری مطرح شد با این مضمون که نظر شما راجع به اصلاح قانون مطبوعات چیست؟
وی پاسخ داد: «ما شرایط قرنطینهای در کشور برقرار کردیم؛ در مقابل مسایلی مانند فرهنگ و آزادیها. این به نفع آینده ما نیست بلکه باید رفع قرنطینه مدیریتی صورت بگیرد؛ هیچ کشوری در جهان با حفظ این شرایط نمیتواند رشد واقعی و جایگاه اصلی خود را داشته باشد ما قانون اساسی داریم که میگوید نباید به مراجع، ائمه و اسلام توهین کرد وقتی این مسایل رعایت شود، با آزادی گسترده اندیشه میتوانیم حرکت کنیم و غیر از این پذیرفته شده نیست».
موسوی در پاسخ به این پرسش که چرا در مورد شما جفای رسانهای صورت میگیرد؟ گفت: «ما فضای چند صدایی را در آینده باید ایجاد کنیم. این مساله دیر یا زود باید اتفاق بیفتد؛ والا در لحظات حساس تصمیمگیری مانند انتخابات دچار مشکل میشویم؛ در همه جهان وقتی به انتخابات نزدیک میشوند، سعی میکنند فضای عمومی را گرم کنند اما رسانه ملی ما درست برخلاف جهت حرکت میکند و مردم را تشویق نمیکند؛ این مساله مقدم بر آن است که چه کسی میخواهد رییسجمهور شود. شرکت وسیع مردم بسیاری از خطرات را از کشور دور میکند و بیشتر جهتگیری این رسانه در اختلافافکنی میان کاندیداهاست؛ این به نفع منافع ملی ما نیست و امیدوارم کسانی که این مجموعه را میگردانند کاری کنند که رسانه ملی از موضوعیت نیفتد».
پرسش دیگری که مطرح شد این بود که در دهه 60 اوج هنر سینمای ایران بود؛ در حالی که امروز فضا، متحجر و پوپولیستی شده است؛ چه برنامهای برای برون رفت از این فضا دارید؟
میرحسین موسوی در پاسخ گفت: «بخشی از سیاستگذاریها به نوع تعامل با دولت برمیگردد و نکتهای که وجود دارد، این است که بخشی از خلاقیتها نیز به جامعه برمیگردد؛ در جامعه که دروغ و ریا گسترش یافته باشد باید انتظار آن را داشت که سینما با چنین مشکلی مواجه شود؛ مجوز به یک کارگردان داده میشود اما درست زمانی که فیلم میخواهد پخش شود و سرمایه کارگردان برگردد، از آن جلوگیری میشود. اینها همه مشکلساز است».
پرسش دیگری که مطرح شد، درباره رکود در کارهای هنری بود که میرحسین موسوی با بیان اینکه یک اثر هنری که خلق میشود نگاهی به وضع موجود دارد، گفت: «راهحل رکودی که در فیلمهای دفاع مقدس میبینیم - به گونهای که هنرمند در زنده کردن آن دچار دشواری است که مبادا صحبتش خلاف نظرش باشد- این است که مفاهیم زیبا را از دست ندهیم؛ همان طور که نمیتوانیم از عدالت و آزادی گریز داشته باشیم، میتوانیم واژههای زیبا را استمرار دهیم تا شاهد رشد فیلمها باشیم».
یکی دیگر از پرسشها که مطرح شد این بود که فرهیختگان و جوانان نخبه خارج از کشور خواهان همکاری با شما هستند، شما چه میگویید؟
موسوی گفت: «حرف راهنمایی نیست بلکه تقاضاست که بر شعارهایم مطالعه و دقت شود و اگر به این نتیجه رسیدید که میتواند راهگشا باشد، فعالیت کنید تا تغییر صورت بگیرد و هر شهروند، یک ستاد باشد؛ البته شهروندانی که این شعار را باور داشته باشند».
پرسش دیگری که از میرحسین موسوی مطرح شد درباره گشتهای ارشاد بود، با این مضمون که شما گفتید گشتهای ارشاد را جمع میکنید؛ در حالی که نیروی انتظامی در اختیار رییسجمهور نیست، آیا این شعار انتخاباتی شماست؟
وی پاسخ داد: «در گشتهای ارشاد یقینا مشکل، برخورد با اراذل و اوباش یا فحشا نیست بلکه برخورد با کرامت انسانی و خانوادههاست؛ گمان میکنم اگر دولت راههای جایگزینی را پیشنهاد کند، مورد مخالفت قرار نخواهد گرفت؛ در حالی که اگر ریشه مشکلات اقتصادی قطع شود، مسایل دیگر نیز برطرف میشود و سلایق شخصی نباید از طریق گشتهای ارشاد اعمال شود اینها هزینههای سنگینی دارد».
پرسش دیگری با این مضمون مطرح شد که در انتخابات گذشته مکررا میگفتید که تلویزیون و نیروی انتظامی را باید در اختیار داشته باشید، آیا اکنون نیز فکر میکنید بدون این دو شرط میتوانید رییسجمهور شوید؟
موسوی در پاسخ گفت: «من پیشرفت و توسعهی کشور را ضروری میدانم تا در زمینه رسانهها نیز گشایش ایجاد شود و بسنده نشود به اینکه فقط دولت، رسانه را در اختیار داشته باشد بلکه بخش خصوصی هم چنین امکانی را داشته باشد و این اعتقاد من از گذشته پابرجا بوده که معتقدم غیردولتی بودن کانالها میتواند به توسعه کشور کمک کند؛ البته در گذشته پذیرفته نشد اما این ایده را از طرق قانونی پیش خواهیم برد؛ مثلا اگر در مجمع تشخیص قابل طرح باشد یا در اصل 44 باید روی آن کار شود».
وی ادامه داد: «عدم شرکت من در چند انتخابات قبلی این بود که خطری را حس نمیکردم و در بیانیهام گفتم که امروز روز دیگری است و دلیل آن را قانونگریزی میدانم؛ بنابراین احساس تکلیف کردم و مساله نیروی انتظامی هم مربوط به رهبر است و از اختیارات ایشان است و طبیعی است که میان رهبر و رییسجمهور، این صحبتها مطرح شود و رهبر انقلاب این نوع اختیارات را به وزارت کشور محول کرده است».
وی گفت: «دلیل آنکه که نیروی انتظامی را مطرح کردم این بود که بگویم مشکل زیاد است و به دنبال فرد دیگری بروید و دلیل دیگرم هم این بود که بگویم با اعتیاد و قاچاق موادمخدر، دولت باید با ابتکار عمل مبارزه کند و نیروی انتظامی نیز باید در این زمینه توجیه باشد و اگر دولت آتی بتواند چنین کاری کند، رهبر انقلاب کمکهای لازم را خواهد کرد».
میرحسین موسوی در پایان و جمعبندی گفتههای خود اظهار کرد: «در این جلسه صحبت کردن برایم از جلسههای قبل سختتر بود؛ چون حاضرین از فضای فرهنگی هستند و من نیز خود را از این خانواده میدانم و امیدوارم هیچگاه از آنها جدا نشوم؛ چرا که آتیه کشور منوط به جریان فرهنگ و هنر است. از آقای دعایی که چنین فضایی را در اختیار من گذاشته و نیز خانم راکعی که با شعارهایشان به من محبت داشتند، همچنین از آقایان دکتر خرازی، احصایی، پاک دل و سراج تشکر میکنم».