سر وصورتش پر است از خالکوبی. سارقی که برای خودش بلاگری شده است.
از شگرد سرقتهایت بگو؟
من و دوستم سوار بر موتورسیکلت می شدیم و در خیابان ها پرسه می زدیم. گاهی سوژه هایم را پشت چراغ قرمز انتخاب می کردم و گاهی در خیابان ها. معمولا افرادی که شیشه ماشین هایشان پایین بود. از یک لحظه غفلت آنها استفاده کرده و گوشی هایشان را می قاپیدم.
از ١۶ سالگی سرقت می کنم. البته سابقه درگیری هم دارم. گوشی قاپی را هم در زندان از زندانیان دیگر یاد گرفتم و به اندازه انگشتهای دستم به زندان افتاد چون حالا دیگر یک گوشی قاپ حرفه ای هستم.
دندانهایت روکش طلا دارد؟
با پولی که از راه سرقت به دست آوردم دندان هایم را روکش طلا گذاشتم. اینکار را هم برای جلب توجه انجام دادم. من خیلی دلم می خواهد در چشم بقیه باشم و به من توجه کنند. شاید چون در دوران کودکی کمتر به من توجه شده است.