در تهران قدیم حوزه چاپ و نشر و خرید و فروش کتاب، پدیدههای مختلفی به خود دید؛ از خرید کتاب متری و کیلویی تا خرید کتاب قسطی.
خرید و فروش کتاب قسطی دلایل مختلفی داشت. برخی کتاببازها که وسعشان به قیمت کتابها نمیرسید به صورت قسطی کتاب میخریدند و برخی ناشران نیز در این شرایط ترجیح میداند گزینه فروش کتاب قسطی را هم به کسب و کارشان اضافه کنند.
آلعوض میگوید: «در تهران علاوه بر پدیده فروش کتابهای متری و کیلویی، فروش کتاب قسطی هم باب بود. برخی دکانهای کتابفروشی نام مشتریانی را که قسطی کتاب میخریدند مینوشتند و بر اساس توافق شخصی، خریدار گاهی به صورت هفتگی و گاهی هم به صورت ماهانه در قبال خرید کتاب قسط پرداخت میکرد. شمار کتابفروشهایی که قسطی کتاب میدادند کم نبود. به عنوان مثال، در یکی از کوچههای فرعی حوالی میدان امام حسین (ع) کتابفروشی بود به نام جواهری که کتاب قسطی میفروخت تا کتاببازهایی که توان مالی خرید کتاب نداشتند با شرایط آسانتری کتاب تهیه کنند.»
در شرایطی که کتابها گران بودند و مردم عادی توان پرداخت قیمت روی جلد را نداشتند، کتابفروشها هم راضی بودند که به صورت قسطی کتاب بفروشند. آل عوض ادامه میدهد: «خرید و فروش کتاب قسطی به جز توان مالی ضعیف خریداران، دلیل دیگری هم داشت. چرا که بازار فروش کتاب چندان خوب نبود و فروشندگان با این روش سعی میکردند برای کتابهای خود مشتری پیدا کنند ... جالب اینجاست که این کتابفروشها در قبال فروش قسطی کتاب نه ضامنی میخواستند و نه چیزی برای ضمانت میگرفتند که این خود نشان از وجود اعتماد میان قشر کتابخوان و کتابفروش داشته است.»